ما به تئاتر راستگو و اجتماعی نیازمندیم

نشست کانون نمایشنامه نویسان خانه تئاتر به مناسبت هفته‌ گرامیداشت روز جهانی تئاتر با موضوع "بررسی میراث نمایشنامه نویسی ایران" با حضور قطب الدین صادقی، فرین دخت زاهدی، هادی مرزبان، محمد امیر یار احمدی، حمیده بانو عنقا و بهزاد صدیقی و جمعی از نمایشنامه نویسان، عصر روز گذشته - ۱۱ اردیبهشت ماه –در تالار اجتماعات خانه تئاتر برگزار شد.
به گزارش سایت ایرانتئاتر، در ابتدا "بهزاد صدیقی" نایبرئیس و سخنگوی کانون نمایشنامهنویسان ایران با اشاره به اینکه کانون هر ساله برای روز بزرگداشت جهانی تئاتر میزگردی را برگزار میکند، اظهار کرد: در این میزگردها به موضوعات و مباحثی که تاکنون در حوزه نمایشنامهنویسی به آن توجه نشده میپردازیم. نمایشنامهنویسی و امنیت، نمایشنامه ایرانی در حاشیه یا متن و جایگاه نمایشنامهنویسی از جمله موضوعاتی است که در این سالها به آن پرداختهایم.
وی با بیان اینکه این نشست با همکاری بنیاد رادی برگزار شده است، عنوان کرد: کانون نمایشنامهنویسان ارتباط بسیار خوبی با بنیاد رادی پیدا کرده؛ چرا که یکی از وظایف مهم کانون همسو شدن با جریانهای نمایشنامهنویسی و نهادها و بنیادهای فرهنگی است.
صدیقی ادامه داد: از آنجا که هیچ بنیادی به طور خاص در ایران شکل نگرفته در واقع بنیاد رادی اولین بنیاد نمایشنامهنویسی خواهد بود. همچنین در این بنیاد قرار نیست صرفا به آثار زندهیاد رادی پرداخته شود بلکه بنیاد رادی در جریان نمایشنامهنویسی کشور تاثیرگذار خواهد بود.
وی با بیان اینکه مدیریت فرهنگی کشور تا به حال آنطور که باید در حوزه نمایشنامهنویسی گام برنداشته است، تصریح کرد: تاکنون از میراث نمایشنامهنویسی نیز حمایت نشده و فعالیتهایی که تا به امروز انجام شده فردی بوده و روح جمعی و صنفی در نمایشنامهنویسان در جریان نبوده است.
فریندخت زاهدی: به نمایشنامهنویسی به عنوان یک قالب ادبی مستقل نگاه نمیشود
در ادامه این نشست فریندخت زاهدی که از سوی بنیاد زندهیاد اکبر رادی در این نشست حضور پیدا کرده بود در ابتدای سخنان خود گفت: فرد فرهیخته فرهنگی در کنار یک نویسنده بزرگ که توانست 50 سال تمام فقط نمایشنامه بنویسد از چنان اعتقادی نسبت به مداومت این هنر برخوردار است که اقدام به تاسیس این بنیاد کرد تا ادامه راهی که آن بزرگوار رفته را باعث شود. این فرد همان حمیده بانو عنقا همسر زندهیاد رادی است که در طول این سه سال به طور متوالی به عنوان اولین دغدغهاش این امر مهم را در پیش رو داشته است.
وی افزود: ایشان توانستند بنیاد را به جایی برسانند تا این بنیاد آنگونه که شایستهاش است به صورت رسمی شناخته شود.
زاهدی با بیان اینکه از ابتدای تاسیس بنیاد رادی در تلاش بودهاند تا نمایشنامهنویسی به عنوان یک قالب ادبی رسمی شناخته شود، بیان کرد: دغدغه اصلی بنیاد بر فعالیتهای زیرساختی کل جریان نمایشنامهنویسی استوار بوده است.
وی ادامه داد: همانطور که میدانید ما انواع کتابها راجع به ادبیات داشتهایم، ولی اسم نمایشنامهنویس نمیآید و هیچگونه توجه خاصی به عنوان یک قالب ادبی مستقل به نمایشنامهنویسی نمیشود. همچنین ما هرگز یک فیلسوف در جلساتمان نداشتهایم؛ در حالی که امروز رویکرد زیباییشناسی و فلسفی ادبیات نمایشی قابل تحلیل است.
این مدرس و پژوهشگر تصریح کرد: ما کارگردانی نداشتیم که با توجه به ساختارهای نمایشی کاری را به طور سیستماتیک انجام دهد و آنچه که روی صحنه و یا در تحلیلهای ادبی اتفاق میافتد هرگز گرایشهای خاص سبکگرایانه را آنطور که باید در نظر نمیگیرد.
وی با بیان اینکه نگاه عمیق و دقیق به نمایشنامهها وجود نداشته است، خاطرنشان کرد: تاکنون کسی پیدا نشده که برای ادبیات نمایشی ارج و قرب قائل شده و به صورت تحلیلی و حرفهای به این سبک ادبی نگاه کند؛ بنابراین اطلاعات کتابها برای مراجعه دانشجویان بسیار جسته و گریخته است.
زاهدی یادآور شد: دلیل اینکه بنیاد رادی سعی میکند تا این بنیاد را به صورت رسمی ثبت کند، این است که یک حرکت زیرساختی را آغاز کنیم تا این قالب ادبی را به عنوان یک قالب رسمی معرفی کنیم.
این عضو هیات مدیره بنیاد رادی با اشاره به اینکه فقط نمیخواهند زندهیاد رادی را مطرح کنند، عنوان کرد: قصدمان این است که از زندهیاد رادی به عنوان نماد این حرکت استفاده کنیم تا نسلهای آینده متوجه شوند که کار یک نمایشنامهنویس به قدری ارزش دارد که بنیادی با نام او تاسیس میشود.
وی افزود: در واقع آنچه که در این بنیاد انجام میشود صرفا ترجمه، تحلیل و نقد آثار رادی و یا به صحنه بردن آثار این نویسنده بزرگ نیست، بلکه کمیتههایی تشکیل خواهد شد برای اینکه یک حرکت اساسی در ارتباط با طبقهبندی آثار نمایشی انجام بگیرد.
زاهدی با بیان اینکه اینگونه بنیادها باعث شکلگیری تئاتر ملی میشوند، اظهار کرد: بنیادها زیرمجموعه تئاتر ملی هستند و باید اول این بنیادها را تاسیس کنیم و سپس به مرور کمبودها را جبران کنیم.
قطبالدین صادقی: تئاتر اجتماعی و ملی حامی ندارد
سپس قطبالدین صادقی مدرس، پژوهشگر و کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه وجود نهادهای مدرن مانند بنیاد و برگزاری مراسم بزرگداشت برای آدمهایی که از داشتههای ملی ما هستند کار مبارکی است، عنوان کرد: مسالهای که وجود دارد این است که ما به دنبال امنیت شغلی هستیم و در ابتدا باید بگویم که ما دچار بحران مدرنیته هستیم و در عین حال در تمام سطوح به شدت درگیر یک زندگی سنتی هستیم.
وی با بیان اینکه ما تفکر مدرن در سطح فراگیر و ملی نداریم، تصریح کرد: تئاتر یکی از تجلیهای مدرنیته است و ما نتوانستیم مدرنیته را وارد جامعه کنیم که در این بین دانشگاه به شدت ناتوان بوده است.
صادقی با اشاره به اینکه زندهیاد رادی در آثارش تعهد اجتماعی دارد، گفت: در دهه 40 و 50 چند نویسنده توانستند این اخلاقگرایی را در جامعه به وجود آورده و برای تئاتر نوعی تشخص به ارمغان آورند و بدین ترتیب تئاتر تبدیل به یک دستگاه فکری شد.
وی ادامه داد: دوران انقلاب زمان آرمانگرایی است و مردم آرمانهای بزرگ را دنبال میکنند، ولی ما در دوره پس از انقلاب هستیم. دورهای که آرمانها فروکش کرد و دوران خودخواهی و حسابگریهای کوچک فردی شکل گرفت.
این کارگردان تئاتر تصریح کرد: در واقع آرمانگرایی تبدیل به فردانیت توام با تحقیر شد و دیگر خبری از محتوای تعهدآمیز نیست.
وی با بیان اینکه در حال حاضر فقدان قانون تالیف وجود دارد، خاطرنشان کرد: این فقدان باعث عدم امنیت شغلی شده است. مشکل دیگر فقر عمومی است که به تئاتر تحمیل شده و این هنر پشتوانهای ندارد. زمانی بودجه هنگفتی صرف ساخت یک سریال میشود در حالی که بودجه کل تئاتر تنها نصف یک سریال است. معلوم است که امنیت شغلی در کار نیست.
صادقی با اشاره به اینکه بزرگترین نهاد فرهنگی هر کشور تئاتر ملیاش است، اظهار کرد: این در حالی است که ما دچار فقدان نهادهای تئاتری به خصوص تئاتر ملی هستیم. اگر تئاتر ملی باشد، نیازی نیست که تلاش و پژوهش کنیم تا نام فردی بزرگ پاک نشود.
وی یادآور شد: تربیت غلط نمایشنامهنویسی در دانشگاهها این است که دائما در حال کپی هستند و بازخوانی آثار به نحوی شده که این اشخاص این امر را تبدیل به یک سنت کرده و عدهای از نمایشنامهنویسان به تقلید از این بازخوانیها مینویسند و در نتیجه مسائل اجتماعی جامعه که رادی مینویسد، دیگر معنی ندارد.
این مدرس تئاتر تصریح کرد: در واقع ذهن این نویسندهها در تبعید است. هنرمندان خارجی تنها از آثار مطرح ما الهام میگیرند، ولی ما به جای این کار کپی میکنیم و با استفاده از چند چهره که معمولا در این آثار دیده میشوند، عدهای را به سمت تئاتر میکشانیم که این تماشاگران جزو متفکران و روشنفکران تئاتری نیستند. از سوی دیگر تئاتر سفارشی هم وجود دارد که بودجه هنگفتی را دریافت میکند و در این میان درامنویسی که خط فرهنگی فضاساز ماست، حامی ندارد.
وی ادامه داد: بحران ما این است که چگونه این نوع تئاتری که تعریف زندهیاد رادی بود را ادامه دهیم و امنیت شغلی را به وجود آوریم. چرا که تئاتر ملی و اجتماعی ما هیچگونه حامی ندارد.
وی با بیان اینکه اگر برای تئاتر اعتبار نباشد امنیت به وجود نمیآید، گفت: ما به تئاتر راستگو و اجتماعی که خودش را از سرنوشت مردم جدا نمیبیند، نیاز داریم. تئاتری که در واقع تصویر واقعی خودمان باشد و به مشکلات مردم بپردازد.
صادقی به وجود 700 آموزشگاه تئاتری در کشور اشاره کرد و افزود: متاسفانه اساتید باسواد بسیار اندک هستند و در بسیاری از موارد، دانشجویان از استادها بیشتر میدانند.
وی ادامه داد: همچنین دولت باید از نمایشنامهنویسان بااستعداد جوان حمایت کند و بودجه را صرف این اشخاص کند نه بازیگران چهره. در واقع باید به آثار ایرانی اعتبار داده و آثار باارزش جوانان را معرفی کنیم.
صادق عاشورپور: مشکل ما نبود صداقت است
صادق عاشورپور با بیان اینکه مساله قاعده است نه استثنا، عنوان کرد: مقصر اصلی من معلم هستم. قاعده ما غلط است و هنوز ما سردرگم هستیم. عدهای استاد دانشگاه هستند که دانششان از دانشجو تنها 24 ساعت بیشتر است.
وی ادامه داد: ما خوب علیه هم حرف زده و بد از هم دفاع میکنیم. وقتی اینگونه باشد، حمایتی از بالا صورت نمیگیرد. در واقع مشکل ما اول مدرسه و بعد دانشگاه است و اساتید یاد نگرفتهاند که آموختن را به دانشجویان بیاموزند. مشکل اینجاست که ما در کارمان صداقت نداریم.
بهزاد صدیقی در پایان با بیان اینکه جای چتر حمایتی در تئاتر خالی است، اظهار کرد: اگر نهادهای فرهنگی نمایشنامه نویسی را مورد حمایت قرار دهند می توانیم یک نهاد پژوهشی برای این عرصه به وجود آوریم. این اولین کوششی است که می توان برای نمایشنامه نویسی ایران انجام داد و پژوهشهای نمایشنامهنویسی را دسته بندی و صورت بندی کرد.
گفتنی است هادی مرزبان، حسین کیانی، هاله مشتاقینیا، سلما سلامتی، صادق عاشورپور، محمدامیر یاراحمدی، افروز فروزند، حمیده بانو عنقا (همسر زندهیاد رادی) و حسن باستانی از جمله هنرمندانی بودند که در این مراسم حضور داشتند.