”بابک محمدی”: تماشاگر از مکان سالن های حرفه ای تئاتر بی اطلاع است

کارگردان نمایش "پدر خوانده ناپلی" گفت: مردم از مکان برگزاری تئاترهای آزاد مطلع هستند اما اطلاع دقیقی از مکان برگزاری تئاترهای حرفه ای ندارند و این مهم ناشی از ضعف فرهنگ تئاتر در ایران است.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر، بابک محمدی مترجم و کارگردان نمایش"پدر خوانده ناپلی" که این روزها این نمایش را در سالن شماره یک مجموعه ایرانشهر اجرا می کند. در گفت وگو با روابط عمومی و اموربین الملل مجموعه تماشاخانه ایرانشهر گفت: در تمام طول سال های فعالیت ام در تئاتر هیچ گاه از اداره کل هنرهای نمایشی نه تنها کمک هزینه ای دریافت نکردم بلکه درصدی از اجرای آثارم را نیز به عنوان اجاره سالن به مسولان مراکز مختلف پرداخت کرده ام.
وی ادامه داد: سالن اجرا برای من تفاوتی ندارد، زمانی، نمایش"حرفه ای ها" را در فرهنگسرای نیاوران روزی سه بار بدون دکور اجرا می رفتیم. در تهران سالن های تئاتری آن قدر زیاد نیست که تماشاگر سالن نمایش را انتخاب کنند بنابراین در هر فضایی که تئاتر اجرا شود تماشاگر برای تماشای تئاتر به آنجا می رود.
وی افزود: در کشور های اروپایی مکان اجرای نمایش بسیار مهم است و نشانگر سطح کیفی اثر است، اما در ایران چنین نیست اگر در خیابان هم اجرا داشته باشیم، تماشاگر به تماشای اثر می نشیند.
وی در ادامه در ارتباط با سالن های تئاتری بیان کرد: اجرای تئاتر در ایران تنها محدود به چند سالن کوچک شده که این سالن ها نیز ضعف ها و نقاط کور زیادی دارند.
بابک محمدی که ترجمه نمایشنامه"پدر خوانده ناپلی" را به صورت مشترک با دکتر نیلی برعهده داشت در خصوص دلایل انتخاب متن گفت: 80 درصد فیلم "پدر خوانده" از این نمایشنامه اقتباس شده است. این نمایشنامه یکی از مهم ترین نمایشنامه های ادواردو است که در آن نمایش مفهوم فلسفی بیشتر مطرح است.
وی ادامه داد: این نمایشنامه آخرین نمایشنامه این نویسنده بزرگ ایتالیایی است که هرج و مرج و خون ریزی ها را مورد انتقاد قرار می دهد. ادواردو یک نویسنده مردمی، طنز نویس و انسان دوست و در عین حال بهترین کارگردان، بازیگر و نویسنده است. کمتر کسی از این ویژگی ها، برخوردار است. متن این نمایش به زبان ایتالیایی و زبان محلی مردم ناپل نوشته شده و من به دلیل آشنایی با زبان این شهر در کار ترجمه به دکتر نیلی کمک کردم.
وی تاکید کرد: از اصطلاحات محلی مردم ناپل در این نمایش بسیار استفاده شده و تمام سعی ام را معطوف داشتم تا 99درصد این اصطلاحات را ترجمه کرده و به زبان فارسی نزدیک کنم. درک زبان این دیالوگ ها برای بازیگران و تماشاگران کمی دشوار است.
وی در ادامه از چاپ ترجمه این نمایشنامه همزمان با اجرای این اثر خبر داد و افزود: تهیه کننده این نمایش همزمان با اجرای این اثر امکان چاپ ترجمه این نمایش را فراهم کرد. این موضوع به درک هر چه بیشتر نمایش کمک زیادی می کند.
وی ادامه داد: باید اهالی تئاتر شرایطی را فراهم کنند تا تهیه کنندگان تلویزیون و کمپانی های تجاری با تئاتر آشنا شده و به اجرای آن کمک کنند. تئاتر تنها خلاصه در بازیگر و سالن اجرا نیست. باید تماشاگر و اسپانسر را آموزش دهیم که این ها همه باهم تئاتر می شوند.
کارگردان"پدر خوانده ناپلی" تاکید کرد: باید روی جلب تماشاچی در تئاتر کار کنیم، خیلی ناگوار است که 80درصد مردم ما تا پایان عمر خود تئاتر تماشا نکنند.
وی در ادامه یکی از راهکارهای جلب تماشاگر تئاتر را ایجاد زمینه های مناسب پرورشی از دوران کودکی دانست و افزود: در اتریش تئاتری بنام تئاتر "جوانان" وجود دارد که در روز 400 تماشاچی دارد. این کمپانی ها با مدارس قرار داد دارند تا متون مختلف نمایشی را به زبان کودکان اجرا کنند و کودکان از کودکی با متون کلاسیک آشنا شوند، ما نیز در ایران باید دنباله رو همین راه باشیم.
وی ادامه داد: ما در ایران نمی توانیم فردی را در سن 50 سالگی مجبور کنیم که متن "هملت" را تماشا کند؟ ملت فرهنگ دوست باید از دوران کودکی تئاتر تماشا کند،ملتی که تئاتر تماشا نکند کنترل آن دشوار است. اگر تئاتر بزرگ نشود کتاب خوانده نشود و سالن های سینما ساخته نشود تعداد زندان ها زیاد می شود. تئاتر مرکز رشد و تفکر است.
محمدی گفت: زبان نیز در طول زمان نیازمند رشد است و باید هر ساله تغییر کند و رشد یابد. این مهم باید در تئاتر نیز وجود داشته باشد.
این کارگردان در ارتباط با مدت زمان زیاد اجرای این نمایش بیان کرد: مدت زمان این نمایش در اصل سه ساعت است که ما به دو ساعت و نیم آن را تقلیل دادیم. هر شب نیز مدت اجرا به دلیل روان تر شدن دیالوگ ها کمتر می شود.این چنین متون کلاسیکی نیازمند حداقل شش ماه تمرین است. اما ما در یک ماه در فضای دو متر در دو متر تمرین داشتم و الان با شروع اجرا کمی گروه با نمایش راحت تر شده است.
وی ادامه داد: قصد نداشتم به اصل متن نمایش تصرف کنم، زیرا ادواردو این متن را طوری در هم تنیده نوشته که شکافتن آن دشوار است. اصل داستان دقیقا فضای آرامی است که تماشاگر باید نمایش را گوش دهد اما چون گوش نمی دهد مدت زمان اجرا برایش طولانی می شود. اگر این صحنه ها را کم کنیم، تنها شوخی ها و قسمت های کمیک کار باقی می ماند.
وی در ادامه تاکید کرد: این نمایش را باید با تامل تماشا کرد، ما نسبت به اصل تئاتر وظایفی داریم. البته در اجرای این اثر سعی داشتیم فضا را طوری ایجاد کنم که تماشاگر عادی نیز با نمایش ارتباط برقرار کند، اما نمی شود تئاتر را برای کسی که هیچگاه تئاتر نرفته قابل فهم کرد.
وی سپس از ترجمه نمایشنامه ای دیگری از این نویسنده ایتالیایی خبر داد و در ارتباط با انتخاب بازیگران این نمایش که از طیف های مختلف انتخاب شدند، گفت: تمام بازیگران دنیا از تئاتر به سینما می روند اما در ایران این چنین نیست. در این نمایش مجید مشیری به عنوان بازیگر تصویری با ما همراه شد. اما این همراهی براساس توانایی او در ایفای نقش حاضر انجام گرفت و به هیچ عنوان استفاده ابزاری از بازیگران نداشتم.
وی ادامه داد: سایر بازیگران این نمایش نیز در زمینه تصویر و نمایش عروسکی فعال هستند. اگر بازیگری را تماشاگر نشناسد دلیل برعدم کیفیت آن بازیگر نیست. با این دسته از بازیگران آشنا بودم و حال نیز متوجه شدم که از عهده سه ساعت اجرای تئاتر نیز بر می آیند.
وی در ادامه ضمن انتقاد از استفاده ابزاری از بازگران سینمایی در تئاتر بیان کرد: نقش باید براساس توانایی بازیگر به او داده شود. حضور یک بازیگر با اتکا به اینکه تنها تماشاگر او را ببیند برای تئاتر ناپسند است.
بابک محمدی در ارتباط با تولید تئاترهای مشترک بین کشور ایران و سایر کشور ها با توجه به تجربه ای که در اجرای تئاتر در ایتالیا و اتریش دارد، گفت: برای ایتالیایی ها اجرای این نمایش جالب است، زیرا یکی از متون ادواردو برای نخستین بار در ایران اجرا می شود و اولین بودن در این دوره کار دشواری است . البته 15 سال پیش نیز در زمینه اولین بودن با اجرای نمایشنامه خوانی در فرهنگسرای نیاوران این تجربه را داشتم.
این کارگردان با سابقه تئاتری تاثیر منتقدان تئاتر بروی کشف و پیشرفت کار گروه های تئاتری را زیاد دانست و افزود: سال ها پیش نمایشی بنام "روح جهنمی" را اجرا کردم و منتقدان خارجی خطاب به من گفتند؛ ژان ژنه زنده شد. آن دوران از ادامه راه خود اطلاع روشنی نداشتم.
وی ادامه داد: منتقدان باسابقه تئاتری باعث کشف کارگردان های گمنام و زوایای مختلف یک اثر می شوند، زیرا افق های دید وسیعی دارند اما در ایران از حضور چنین منتقدانی کمتر بهره مندیم.