متن را به نفع آکسیون و عمل نمایشی کوتاه کردیم؛ یعنی آن جاهایی که توصیف میشود یا وضع و حال پرسوناژها به روایت در میآید حذف شده است.
متن را به نفع آکسیون و عمل نمایشی کوتاه کردیم؛ یعنی آن جاهایی که توصیف میشود یا وضع و حال پرسوناژها به روایت در میآید حذف شده است.
احمدرضا حجارزاده:
خانه نمایش در محل اداره تئاتر از ششم شهریور ماه سال جاری پذیرای نمایش"آرش" به کارگردانی میکائیل شهرستانی بوده است که اجرای این اثر تا روز جمعه این هفته 26 شهریور ادامه خواهد داشت. این در حالی است که کارگردان این نمایش خبر از احتمال تمدید مدت اجرای آن نمیدهد. نمایشنامه”آرش” یکی دیگر از آثار شاخص بهرام بیضایی است. تمرینات این نمایش از یک سال پیش توسط میکائیل شهرستانی با راهاندازی گروه نمایش”شالیزه” آغاز شده است و”آرش”دومین تجربه این گروه محسوب میشود. نخستین اثر این گروه نمایش”آژدهاک” باز هم از آثار بیضایی و همچنین به کارگردانی میکائیل شهرستانی بود. در خصوص تمرینات نمایش”ارش”، شهرستانی اظهار میدارد:«طی این یک سال، ما تمرینات تکمیلی داشتیم. این تمرینات با کار کردن روی نمایشنامه”دایی وانیا” اثر آنتوان چخوف کامل شد و پس از آن، سعی کردم با متن”آژدهاک” بیضایی نتیجه این تجربیات و فعالیتها را به منصه ظهور برسانم. این کار با دو برخوان زن صورت گرفت. پس از”آژدهاک”، نمایش”آرش” را هم با دو برخوان مرد کار کردیم و در هر دو نمایش هم یک گروه همسرا و خنیاگر داریم و همین طور موسیقی، که با استفاده از بسیاری ابزارهای ابداعی خود بچهها آماده شد. بنیان این نمایش بر پایه و اصول و قواعد نمایشهای ایرانی با همان ابزارهایی که در نقالی و پردهخوانی و قصهگویی رایج است، گذاشته شده. ما سعی کردیم با بهرهگیری از دو چهارپایه و در نهایت سکون، به نهایت تحرک و اعمال و حرکات انرژیک و دراماتیک برسیم. از این طریق میخواستیم معانی اثر را بیرون بکشیم، پرورش دهیم و بازسازی کنیم و بعد، به تماشاگر ارائه دهیم.»
شهرستانی در ادامه توضیحاتش میافزاید:«همزمان با آماده کردن"آژدهاک"، زمینه روخوانی متن"آرش" فراهم شد و زمانی که نمایش اول کار میشد، ما تمرینات"آرش" را آغاز کرده بودیم. هر کدام از این نمایشها در حدود سه ماه تمرین شد. در حال حاضر چون اداره نمایش بنا به دلایل خاص خودشان دیگر نمیتواند سرویسی به ما بدهد، باید برای اجرای نمایش بعدیمان به فکر جای دیگری باشیم.»
نمایش"آرش" در واقع قسمت دوم از یک سه گانه برخوانی است که سومین برخوانی، هم اکنون به موازات نمایش"آرش" در حال تمرین و شکل گیری است. شهرستانی در این رابطه یادآور میشود:«هم اکنون پیش از آن که ـ ساعت چهار بعدازظهر ـ به این جا بیائیم و مشغول آمادهسازی"آرش" بشویم، روی نمایش"کارنامه بندار بیدخش" کار میکنیم که بازیگران آن صنم صالحی و سپیده عیدی خواهند بود. این نمایش فعلاً در یکی از پلاتوهای دانشگاه هنر در مرحله تمرین است. در آینده اگر سالنی برای اجرا در اختیار داشتیم که چه بهتر در غیر این صورت دوست داریم این سه نمایش["آژدهاک"، "آرش" و"بندار بیدخش"] را به جشنواره برسانیم.»
نمایش"بندار بیدخش" پیش از این توسط بهرام بیضایی و با حضور بازیگرانی چون پرویز پورحسینی و مهدی هاشمی روی صحنه رفته بود.
تغییرات ایجاد شده
میکائیل شهرستانی در خصوص تغییرات ایجاد شده در متن نمایشنامه"آرش" این گونه اظهار نظر میکند:«ما متن را به نفع آکسیون و عمل نمایشی کوتاه کردیم؛ یعنی آن جاهایی که توصیف میشود یا وضع و حال پرسوناژها به روایت در میآید حذف شده است. در واقع از بخش ادبی و روایی کار کاستیم و به بخش دراماتیک افزودیم. آن بخشها در حقیقت به نفع اکتهای نمایشی کم شدهاند!»
در ادامه این گفتوگو شهرستانی از علاقه ویژهاش به متون کلاسیک و ادبی میگوید:«من معتقدم اصولاً تئاتر مخاطب خاص خودش را دارد. طرفداران آثار استاد بیضایی نیز قطعاً از خواصاند. شاید تماشاگران چنین کارهایی کمی خاصترند. در مورد گزینش چنین متونی، تنها وسوسه نبود که مرا بر آن داشت تا روی این گونه آثار کار کنم. باید بگویم این دغدغه چندین و چند ساله من در عرصه تئاتر است. من فکر میکنم تئاتر مساوی است با اندیشه. این دو کاملاً تفکیک ناپذیرند. آثار بیضایی دارای مصالح بسیار مناسبی است. این که مصالح را به کار میبرم به این دلیل است که برتولت برشت این اصطلاح را در مورد متن به کار میبرد! این آثار زمینهای است مناسب برای آموختن و طالبان پژوهش و تجسس و البته پیدا کردن یک زبان واحد کلاسیک که معمولاً در کارهای ایرانی به ندرت پیدا میشود. چنین زبان و قالبی را خیلی تک و توک نویسندههای ما مصرف میکنند. از جمله نویسنده با آتیه، خوش قلم و جوان ما، آقای حمید امجد که چند تجربه در این زمینه داشتهاند و من نیز افتخار کار با ایشان را داشتم. پس این دغدغه اصلی من است و به جز مواردی که عرض کردم، بستر مناسب دیگری نمیبینم. چون تنها دغدغهام پیدا کردن و تکمیل آن زبان است! که اصلاً هم آسان نیست، اصلاً ساده و پیش پا افتاده نیست. ما این تجربه را طی چهارده پانزده سال ـ نه البته چندان کامل ـ در گروه هنر با دکتر صادقی داشتهایم. اما واقعاً دلم میخواست این تجربیات و جستوجوها، در این گروه کاملتر شود و به راههایی دست پیدا کنیم برای هموارتر کردن مسیر پیش رویمان. چون این نقاهت و کاستی همیشه در بازیگری ایرانی وجود داشته و متاسفانه هنوز هم دارد. بسیاری از بازیگران حرفهای ما، نه حوصله و نه رغبت اجرای یک متن فاخر را دارند.»
ادبیات فاخر این مرز و بوم
کارگردان نمایش"آرش" در ادامه گفتههایش، بخشی از این بیحوصلهگی و عدم توانایی در اجرای چنین متونی را، مرتبط با کم توجهیها به این گونه متون ادبی دانست و گفت:«در زمینه ادبیات کلاسیک، ما منابع وسیع و فوقالعاده غنی و فراوانی داریم و همهشان هم در دسترس است. اندکی بطالت و کم اعتنایی و تنبلی ما سبب میشود که این شناخت کم و کمتر باشد. هر چند میدانم که آثار استاد بیضایی ابداً آثار سادهای نیستند. ما حتی در فهم صوری آنها دچار مشکل میشویم. ولی با خوانش چندین و چند باره آنها و تکیه به ادبیات فاخر این مرز و بوم، میتوان چنین متونی را هم برای خود و هم برای مخاطب سهلتر کرد و با تداوم این فعالیتهاست که چنین آثاری مخاطبان خاص خود را پیدا و حفظ خواهد کرد.»
بازیگران نمایش”آرش”
در رابطه با تعدد نقشها در نمایشنامه"آرش" و به حداقل رساندن آن در اجرا تا حد دو بازیگر، میکائیل شهرستانی عقیده دارد:«استاد بیضایی در مقدمه هر کدام از این برخوانیها اعلام داشتهاند که اجرای این روایتها توسط یک یا چند راوی ممکن است. من خودم نیز تجربه دو تک گویی را در کارنامه کاری بیستوشش ساله و حرفهایام داشتهام. یکی نمایش"مویه جم" و دیگری نمایش"سحوری" و هر دو کار دکتر صادقی. در این کار نیز، بچهها این قابلیت و حرف شنوی و پشتکار را داشتند که من اندوختهها و تجربیاتم را در اختیارشان بگذارم. آنها با سعی و تلاش بیاندازه، سعی کردند این اندوختهها را حفظ کرده و پاس بدارند و این گونه بود که ترجیح دادم به جای تعدد نقشها، از افرادی که آمادهترند، دعوت به کار کنیم؛ با توجه به تجربیات شخصی خودم و این که تکنیکهای چنین کارهایی را به طور دقیق میشناسم و میدانم باید با چه فرم و ابزاری سر وقت متونی از این دست رفت. با توجه به شناختی که از آثار استاد بیضایی داشتم و همچنین دو تجربه پیشینم، به صرافت استفاده از دو بازیگر افتادم.»
هر دو بازیگر نمایش"آرش" از شاگردان میکائیل شهرستانی بودهاند. مجتبی دانشی، که فارغالتحصیل دانشگاه آزاد اسلامی شعبه اراک است، پیشتر در دو نمایش"مریم و مرداویج" و"خاطرات هنرپیشه نقش دوم" در نقشهای فرعی ظاهر شده بود.
محمدرضا علیاکبری دیگر بازیگر نمایش"آرش" نیز سابق بر این از هنرجویان کانون حمید سمندریان بوده و یک ترم از آموزش بازیگری را آن جا سپری کرده است.
شهرستانی درباره او میگوید:«استاد سمندریان، اجازه دادند که علیاکبری به گروه ما بپیوندد و ادامه فعالیتهایش را این جا دنبال کند؛ این کاری بود که معمولاً آقای سمندریان نمیکنند. در واقع این لطفی بود که در حق شاگردشان یعنی بنده کردند و برای من حرمت قائل شدند. حضور علیاکبری در گروه شالیزه را شاید بتوان نوعی پایاننامه عملیاش تلقی کرد از نتیجه آموختههایش در کانون و یک سالی که با من تعلیم دیده است.»
میکائیل شهرستانی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که چرا معمولاً نمایشهایی از این نوع، از اجراهای خارجی باز میمانند، اظهار عقیده میکند:«به هر حال ما داریم از استیل و اشکال و امکانات نمایش ایرانی استفاده میکنیم و این همان چیزی است که به عنوان مثال در تعزیه با کارکرد یک وسیله و ابزار ساده و عوامل اجرایی تعزیه از آن بهرهوری میشود. در حالی که در تئاتر اروپا این گونه نیست و برعکس، کاملاً متفاوت است. به خاطر دارم وقتی سیاه بازی ایرانی به جشنواره آوینیون رفت، سعدی افشار به عنوان یک سیاه باز حرفهای با استقبال گرمی روبهرو شد. این جور تئاترها و کارهایی که دکتر صادقی آماده میکنند یا استاد بیضایی روی صحنه میبرند و کارهایی مثل آثار امجد، نمونه کارهایی است که تحت عنوان نمایندگان ملی و بومی این مملکت، آن سوی مرزها باید معرفی شوند. اگر کسانی فعالیتهایش را در همین رابطه به شکل دامنهدار ادامه دهند شاید راه های بسته، باز شوند. من که از سوابق این چند نفر مطلعم، خبر دارم اینها به طور معمول هنوز پایشان از مرزها بیرون نرفته است. حالا به هر دلیل، یا نگذاشتهاند یا خود نخواستهاند! در حالی که اتفاقاً فعالیت این دسته، به مراتب چشمگیرتر، منسجمتر، علمیتر و سنجیدهتر از دیگران بوده است. من و گروه هم نیز، دوست داریم همان طور که مخاطبان داخلی را مورد خطاب قرار میدهیم، بتوانیم با مخاطبان خارجی هم مواجه شویم که البته رایزنیهایی در حال صورت گرفتن است و ما هم از آن استقبال میکنیم.»
انتخاب سالن
شهرستانی در بخش دیگری از سخنان خود مسأله انتخاب سالن را از دیدگاه خود تشریح کرد:«در انتخاب سالن ما چاره دیگری نداشتیم. زمانی که ما نمایش"آژدهاک" را کار میکردیم من از آقای فتحعلیبیگی[مدیریت اداره تئاتر] خواهش کردم به تماشای کار بچهها بیایند. وقتی ایشان کار را دیدند، گفتند چرا همین جا اجرا نمیکنید؟! و به این ترتیب دوره جدید فعالیت خانه نمایش، با اجرای اثر آژدهاک به کارگردانی من، راهاندازی شد. ما از پیشنهاد آنها استقبال کردیم و دیدیم که این جا محیطی خودمانی است و بچههایی صمیمی و خوب دارد و با آنها راحتیم و این بسیار بیدردسرتر از آن لابیرنتهای پیچ در پیچ و هزار توهایی است که مرکز[هنرهای نمایشی] آدم را به آن دچار میکند، تا جایی که از کار کردن پشیمان میشویم! من شخصاً نمیتوانم زیر بار چنین مسائلی بروم. ما اول به آقای مهندسپور ـ که در آن دوره معاونت مرکز هنرهای نمایشی را عهدهدار بود ـ موضوع را گفتیم که ایشان قاطعانه جواب دادند ما هیچ جایی برای محل تمرین نداریم که به شما بدهیم. پس از ایشان، آقای فتحعلیبیگی که نسبت به بچهها و بنده خیلی لطف و محبت داشتند، کار را دیده و این سالن را پیشنهاد کردند. خانم معترف[مسئول خانه نمایش] هم ما را پشتیبانی کردند و ما کارمان را به هیأت ممیزی نشان دادیم و عاقبت نمایشمان روی صحنه رفت. در مورد"آرش" نیز همین رویدادها، رخ داد البته بدون هیچ گونه حمایت مالی تا امروز! باید منتظر آینده بود و دید چه اتفاقی خواهد افتاد.»
سپس شهرستانی انتظارات حمایتیاش را از مسئولان چنین برشمرد:«من قصد دارم با دکتر نشان[رئیس مرکز هنرهای نمایشی] صحبت کنم چون ما از ایشان بسیار متوقعایم. امیدواریم که بر در بسته مشت نکوبیم و مورد حمایتشان قرار بگیریم، که اگر این کار را نکنند، نمیتوان دیگر این گروه و اعضایش را نگه داشت و این بیانصافی است. بسیاری از این بچهها باید از شروع مهر ماه بروند سر کلاسهایشان، بعضی اداره کننده زندگیهای دیگری هستند و مسئولند. نمیشود روزی چهار، پنج ساعت اجیرشان کرد، بدون هیچ ضمانت اجرایی، بدون هیچ سرپرستی و حمایت شخصی، بدون این که حتی کرایه ماشین برای رفت و آمد داشته باشند. ما درآمد حاصله از فروش بلیتهای"آژدهاک" را تماماً هزینه کار"آرش" کردیم در صورتی که تمام مسئولان این سالن، معتقد بودند طی 5 سال گذشته، "آژدهاک" پرفروشترین کاری بوده که روی صحنه رفته است. اما این که درآمد کاری را خرج کار بعدی کنیم، تا کی میتواند ادامه داشته باشد؟ آدم خسته میشود و من هم، به شخصه دوست ندارم زیر دین کسی بمانم.»
میکائیل شهرستانی حرفهایش را در رابطه با عدم حمایت از جانب مسئولان، چنین ادامه میدهد:«اگر مسئولان از ما حمایت نکنند، این گونه گروهها هرگز نمیتوانند به حیاتشان ادامه دهند. برای ما به جز آفیش و بروشورهایی که برای این دو نمایش زده شد و از حد متعارف و سهمیه سایر نمایشها هم کمتر بود، حمایت دیگری صورت نگرفت. گفتند برای خانه نمایش، همین تعداد میزنیم و ما هم، گردنمان باریکتر از مو، پذیرفتیم. حالا قرار است مرکز هنرهای نمایشی با کسر مالیات مبلغ یک میلیون تومان به نمایش"آژدهاک" اختصاص دهد که ما همچنان مترصد دریافت این مبلغ هستیم و امیدواریم این کار، پیش از این که گروه از هم پاشیده شود، صورت پذیرد. باورتان نمیشود اگر بگویم بسیاری از بچههای ما، کتابهای کتابخانهشان را میفروشند تا با پولش خودشان را برسانند سر تمرینات! بچههایی هستند که از شهرستان میآیند مثلاً از اصفهان، اراک یا ساری! بچههایی نیز نصف روز را کار میکنند تا روی پای خودشان بایستند و به خانوادهشان برای کار کردن در این گروه، فشار نیاورند! من هم مشکلات خاص خودم را دارم. اگر بچههای گروه من حرفهای نیستند، من که حرفهای هستم. من از این راه ارتزاق میکنم. ولی هیچ کس نمیپرسد که میکائیل شهرستانی! تو چگونه یک سال به شکل رایگان وقتت را در اختیار یک گروه بیستوچهار پنج نفری گذاشتی و هر روز، روزی پنج ساعت آمدی و با آنها کار کردی؟!»
در پایان، کارگردان نمایش"آرش" به مهمترین عامل کمبود و محدودیتی که با آن مواجه بودند، اشاره میکند:«جا و مکان برای من بیش از هر چیز اهمیت دارد. اگر این کار را من در سالن قشقایی یا چهارسو اجرا میکردم، قطعاً طراحیام متفاوت بود. این دو ستون که در این سالن[خانه نمایش] میبینید، خیلی به طراحی لطمه زده و آن را سخت کرده است. همین طور میزانسنها و چیدمانهایم را. در اصل این سالن، تناسب ندارد و برای برخی کارهای ویژه مناسب است. ما چون میخواستیم تعداد تماشاگر بیشتری داشته باشیم، طوری نیمکتها را چیدیم که تماشاگر بیشتری در سالن حضور پیدا کند، وگرنه باید به همین دو ردیف ابتدایی جلوی صحنه قناعت میکردیم. بیشترین مشکل من، سالن و نورهای اندک و فقیرانهای است که این جا دارد! برای ما جز از طریق ارتباطی عمیق و عاشقانه و صمیمانه که با بچههای اتاق نور و فرمان و اداره بود، امکان فراهم کردن اجرای این نمایش وجود نداشت، حتی در این سالن، وگرنه این سالن، برای نمایش نیست. خودمان هم میدانیم.»
نمایش"آرش" همه روزه رأس ساعت 19 با بهای بلیت 2000 تومان در خانه نمایش اجرا میشود.