در حال بارگذاری ...
...

نگاهی به چهاردهمین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی تهران- مبارک

نگاهی به چهاردهمین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی تهران- مبارک

رضا آشفته: چهاردهمین جشنواره بین ­المللی تهران- مبارک به دبیری اردشیر صالح پور از ۱۰ تا ۱۵ تیرماه ۹۱ برگزار شد. نمایش های عروسکی امسال در تالارهای مجموعه تئاترشهر، سنگلج، هنر، تالار گلستان کانون، فردوسی، خانه نمایش، خانه نمایش ۲ و خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران اجرا شدند.

البته امسال به دلیل صرفه جویی در برگزاری جشنواره بخش سیمنار و نشریه جشنواره نیز حذف شده بود. دلیل اش خریدن یک خانه عروسکی دائمی برای ایجاد دبیرخانه دائمی و راه اندازی تالار تخصصی و هم چنین مرکزیت یافتن فعالیت های نمایشگران عروسکی در یک مکان واحد بوده است.
بخش بین الملل
در جشنواره چهاردهم دو سه نمایش خارجی در خور تامل عرضه شد. متاسفانه یکی را ندیدم اما تعریف آن را شنیدم. نمایش" H2O"  نوشته و کار وانیا پوچی از ایتالیا که در تماشاخانه سنگلج اجرا شد و می گفتند که تکنیک نویی هم دارد. اسم شیوه اش هم شیشه و سنگ است.  اما از بلاروس نمایش "هولستومر" نوشته و کار روسلان کوداسف اجرا شد که برگرفته از قصه کوتاهی از لئون تولستوی بود. این نمایش در تالار قشقایی اجرا شد. در آن سرگذشت یک اسب به ظاهر زشت به نمایش در می آمد. اسبی که لیاقت و استحقاق و استعداد خیلی از چیزها را دارد اما توسط انسان ها تمام زیبایی و توانایی های اسب نادیده انگاشته می شود و به اشتباه و به خاطر ظاهر زشت، اسب مورد ظلم و جور واقع می شود. حالا اسب مرده و او را به بهشت راه نمی دهند. او در حقانیت خود موفق می شود و آنان می پذیرند که اسب هم پس از مرگ باید به جای درخور توجهی پا بگذارد. نمایش تکنیک تلفیقی داشت. عروسک باتومی، عروسک تن پوش و عروسک سایه ای که هر کدام در تلفیق با حضور زنده بازیگر به اجرایی در خور تامل می رسید. البته این گروه همچنین بر اساس رابطه سالییر و موتسارت هم یک نمایش به نام ماه سالییر اجرا کردند. آن اجرا عروسک های میله ای و  باتومی داشت. نمایش به حسادت سالییر به موتسارت می پرداخت که این حسادت سرآغاز سقوط یک هنرمند است که از داشته های حقیقی و خلاقه خود غافل می ماند. سرانجام او هم شکست است. از کره جنوبی یک نمایش تلفیقی به نام داستان دالا نوشته و کار جو هیون سان  اجرا شد که درباره جنگ و صلح بود. نمایش با حضور زنده بازیگر و تلفیق آن با شیوه میله ای، دستکشی، و سایه اجرا شد. هدف نمایش نشان دادن آرامش در زمان صلح و برقراری عشق و محبت و کار و تلاش در زمان نبودن جنگ و برهم ریختن نظم زندگی با آمدن جنگ است. همچنین نمایش "روز دوست داشتنی" نوشته و کار گالا کاندلاکی از گرجستان که به شیوه سایه و بر اساس ساخت عروسک سایه با فیگورهای دست، اجرا شد. نمایشی موزیکال که تا حد زیادی موفق بود، اما چون مخاطب ایرانی عادت به گوش دادن و دیدن نمایش های موزیکال ندارد، در میانه راه از آن خسته می  شد. از آلمان هم توسط آندریاس بلاشکه دو نمایش اجرا شد که تعریفی نداشت. شیوه خیمه  شب  بازی و عروسک دستکشی در آن به کار آمده بود، اما اجراها معمولی بود و زبان آلمانی هم مانع از تدوام یک ارتباط منطقی و قوی می شد.
یک نمایش قره گوز نیز به نویسندگی و کارگردانی چنگیز اوزک اجرا شد. او دو سال پیش در جشنواره ضمن برگزاری کارگاه آموزشی ساخت و اجرای قره گوز، یک نمایش هم اجرا کرده بود. شیوه اجرایی او نیز کاملن سنتی است و البته در ایران این شیوه بسیار شناخته شده و کاربردی است.
ایرانی ها
از ایران نمایش "آتش بس" نوشته و کار فرناز بهزادی در خور توجه بود. نمایشی ضد جنگ که در آن عروسک گردانان لباس نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد را بر تن کرده بودند. این خود پارادوکس عجیبی را در صحنه دامن می زد، چون آنها سربازانی را هدایت می کردند که آدم های بی گناه را به کشتن می دادند. نمایش سه اپیزود به هم پیوسته داشت. در اولی یک کودک خردسال بازی اش اسباب  بازی های جنگی است. این خود می تواند سرآغاز خطرناکی برای پرورش یک انسان برای رفتن به سمت جنگ باشد. چنانچه او گلدان ها را از روی میز می اندازد و می -شکند. در اپیزود دوم، چوپانی به دلیل حمل یک صندوق خالی، به دست نیروهای متخاصم کشته می شد. در سومی هم یک جوان با چشمان بسته تیرباران می شد و از محل کشته شدن اش درختی سبز و تنومند سبز می شود. وقتی پیرمردی می خواهد درخت را قطع کند از تنه اش خون می چکد، صدای ناله ای ممتد هم شنیده می شود و او از این کار پشیمان می شود، درخت را مقدس می داند.
نمایش اژدهاک نوشته و کار فهیمه میرزا حسینی از تکنیک سایه و سه بعدی شدن آن بهره می¬ برد که  به لحاظ تکنیک بسیار نو بود. اما در قسمتی که عروسک ها داخل حجم های شیشه ای بودند و میانه نمایش را شکل می داد، حرکات از زیبایی شناسی و تعریف درست نمایش عروسکی برخوردار نبودند. نیاز است که افراد زیادی برای به حرکت در آوردن این همه عروسک به کار گرفته شوند. احساس می شود این عروسک ها بی جان و بی استفاده رها شده اند.  
حرفه ای ها
امسال حرفه ای ها کما فی السابق جشنواره را جدی گرفته بودند. بهروز غریب پور با اپرای حافظ، داوود فتحعلی بیگی با مشق لعبتک، فرناز بهزادی با آتش بس، عادل بزدوده با جادوگران نیمه شب، حسن دادشکر با افسانه نو و مریم سعادت با "کَل کَل حشرات" شرکت کرده بودند. از میان چهره های جوان و حرفه ای نیز سه نفر حضور داشتند. اولی فهیمه میرزا حسینی با اژدهاک و دومی زهره بهروزی نیا با درفش کاویانی حضور داشتند. اولی به لحاظ اجرا و استفاده از تکنیک و دومی به لحاظ مخدوش بودن متن و در عین حال آوردن عروسک مبارک که دلیلی برای وجود آن یافت نمی شد. هر چند نمایش بهروزی نیا فقط عروسک های زیبایی را به خدمت گرفته بود اما متن  مخدوش و پراکنده بود واحساس می شد که باید نویسنده ای آن را دوباره نویسی کند. داستان همانا برگرفته از زندگی ضحاک و قیام کاوه آهنگر و پادشاهی فریدون بود. این داستان بسیار زیباست که متاسفانه بهروزی نیا نتوانسته از آن یک متن در خور تامل و زیبا را برای اجرای عروسکی تنظیم و برداشت کند. سومین نفر هم از قلم نیفتد، افسانه زمانی بود. نمایش او به نام مَلی هم بیش تر یک نمایش ایرانی بود که در ترکیب با عروسک آفریده شده و نمایشی عامه پسند و نیمه موزیکال که در جذب مخاطب بسیار موفق است. البته قلم و موسیقی هنگامه مفید هم در جان گرفتن این نمایش بسیار موثر بوده است.
همچنین در جدول اسم رسول نجفیان هم با نمایش "شاه عالم تاب، کنیزک، بی تاب، سونات مهتاب" آمده که او خودش به عنوان کارگردان نمایش عروسکی شناخته شده نیست و نمی دانم کارش در چه حد و اندازه ای است.
خیابانی
در میان عروسک های خیابانی هم فقط مریم سعادت با نمایش "کل کل حشرات" حرفه ای و شناخته شده است و یک گروه هم از هند نمایش "داستان آمرسینگ راتور دلاور" را اجرا کرد. بقیه گروه ها از شهرهای مختلف جذب جشنواره شدهاند. به هر تقدیر مردم به دلیل رایگان بودن این بخش، از نمایش های اجرا شده خیابانی استقبال می کردند. یعنی هر شب عده زیادی پای نمایش ها می نشستند. شاید لازم باشد برای نمایش های خیابانی هدف مندانه تر و با دعوت از کارگردانان به نام تر و حرفه ای تر آثاری را برای مردم آماده کرد. نمایش های خیابانی یک فراخوان و دعوت از مخاطبان است تا جذب نمایش شوند و این خود می تواند مقدمه ای باشد تا آن ها با خرید بلیت به داخل تالارهای نمایش هم بروند. پس از آن نیز تولیدات داخل تالار نیز باید خیلی حرفه ای باشد که بتواند مردم را راضی نگه دارد. بنابراین کار هنرمندان بسیار مشکل تر می شود؛ چرا که باید در مواجه با مردم بتوانند به ارتباط و رضایت خاطری دو جانبه دست یابند.
یادمان و بزرگداشت
یادمان جواد ذوالفقاری در روز افتتاحیه و اختتامیه برگزار شد. او که سالها تالیف و ترجمه کرده بود، به عنوان نمایش نامه نویس و کارگردان تئاتر عروسکی فعال بود و در زمینه تدریس و نشر هم فعالیت داشت. آدمی جامع الاطراف و بی ادعا که خدمات شایستهاش برای تئاتر و تئاتر عروسکی ماندگار خواهد بود.  
همچنین از هنگامه مفید و ایرج محمدی از فعالان حرفه ای و مدرسان تئاتر عروسکی در کنار دو هنرمند از شهرهای نایین و اصفهان که عروسک ساز هستند، تجلیل شد.