”سمندریان” الگوی یک هنرمند مستقل و دارای اندیشه است

مراسم یادبود حمید سمندریان روز گذشته –۲۵ تیرماه – با حضور هما روستا، اکبر زنجان پور، امیرکاووس بالازاده، مسعود موسوی، قطب الدین صدیقی، کیومرث مرادی و جمعی دیگر از هنرمندان و دانشجویان در دانشکده هنر و معماری برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، این مراسم با سکوت حاضران آغاز شد و بابا شاهی به عنوان اولین سخنران، یاد و خاطره زنده یاد سمندریان را زنده کرد.
بابا شاهی بیان کرد: در نیمه اول دهه 70 بود که به درخواست من، سمندریان گروه نمایش دانشکده هنر و معماری را پایه گذاری کرد.
وی در ادامه یادداشتی را به روح حمید سمندریان تقدیم کرد.
سپس اکبر زنجانپور به عنوان سخنران بعدی پشت تریبون حاضر شد و گفت: رسالت هنرمندان بزرگ در عرصه های مختلف چون آهنگ سازی، نویسندگی، شعر، نقاشی و کارگردانی این است که از طریق هنر انسان را به یاد خود می اندازند، چرا که انسان ها از آنچه که باید باشند به دلیل شرایط زندگی فاصله می گیرند و این هنرمند است که زنگ خطر و هوشیاری را به صدا در می آورد.
این هنرمند تئاتر تصریح کرد: یکی از مشخصه های یک هنرمند بزرگ این است که از طریق دوست داشتن مردم را هوشیار می کند. او انسان بودن را یادآوری می کند، پس ذاتا عاشق انسان ها است.
وی افزود: هنرمند این مسئولیت را به دیگران هم یاد می دهد که یکدیگر را دوست داشته باشند و سمندریان جز این دسته هنرمندان است، زیرا او عشق را به تمامی به ما آموخت. گر چه برخی از ما این درس را آموختیم و برخی دیگر استعداد یادگیری نداشتیم.
زنجانپور تاکید کرد: برخی از ما وقتی کار دیگری که با سلیقه و اندیشه ما مطابق نیست را می بینیم، ناخودآگاه با آن دشمن می شویم، ولی سمندریان کسی بود که کارهای غیر باب سلیقه و آثاری که با ضعف به اجرا در می آمد را می دید و به خاطر این که در جهت اعتلای انسان بود، آن را تایید می کرد. او تلاش می کرد تا در دانشجویان ایجاد انگیزه کند و مانع رشد آن ها نشود.
وی ادامه داد: ما باید یاد بگیریم بر کار هم صحه بگذاریم. البته این به معنای محافظه کاری نیست، بلکه باید کارهایی که به سختی روی صحنه می آیند را قدردان باشیم.
زنجانپور عنوان کرد: وظیفه هنر، یاد دادن مهربانی و دوست داشتن دیگران است. ما باید یاد بگیریم که همچون استادمان کینه نسبت به یکدیگر نداشته باشیم. سمندریان همیشه با لبخند به شکلی با آدم ها برخورد می کرد که باعث تشویق و تلاششان می شد و من هیچ گاه ندیدم که غیبت کسی را کند و یا او را ماهیتا رد کند که این موضوع دلیل ماندگاری سمندریان در قلب و یاد همگان است.
در بخش بعدی این مراسم، امیرکاووس بالازاده به ایراد سخن پرداخت.
وی اظهار کرد: ما زودتر از آنچه که باید، این مراسم را برپا کردیم. می بایست تلاش و برنامه ریزی مدون تری انجام می دادیم، ولی از آن جایی که مراسم سرای اهل قلم به هفته آینده موکول شد، برپایی این مراسم را در این روز از وظایف خود دانستم؛ چرا که سمندریان در پایه گذاری گروه تئاتر این دانشگاه تلاش های بی دریغی انجام داد.
بالازاده افزود: پیش از فوت حمید سمندریان، دو بار به ملاقات ایشان رفتم. در روز معلم به همراه گروه نمایش دانشگاه، لوح یادمانی را به این هنرمند بزرگ تقدیم کردیم که به یاد دارم پس از دو بار مطالعه و زمزمه متن لوح، گفتند این لوح را در مکانی قرار دهید که روزانه چندین بار آن را ببینم که این موضوع بیانگر اهمیت هنرجویان برای او بود.
بالازاده تشریح کرد: در ملاقات دیگری، سمندریان از من پرسید که آیا هنرجویان و دانشجویان تئاتر هنوز به یاد من هستند؟ که در پاسخ گفتم: حتما، شما همیشه در خاطره آن ها می مانید. این مراسم ادای دینی است توسط تک تک دانشجویان گروه تئاتر دانشکده برای کسی که به هنر ایران خدمت کرده است.
در ادامه مسعود موسوی ضمن عرض تسلیت به حاضران عنوان کرد: از سال 70 در خدمت حمید سمندریان بودم و آشنایی من با وی به دوران دانشجویی باز می گردد. روز پنجشنبه در تئاترشهر دوستانی را دیدم که گرم صحبت بودند. با نزدیک شدن به آن ها متوجه شدم برخی معتقدند که باید لباس سفید بپوشیم، برخی معتقدند که باید لباس سیاه بپوشیم و یا تئاتر را تعطیل کنیم و تعدادی دیگر بر این باور بودند که نباید تئاتر را تعطیل کرد، اما حرف من این است که چرا افرادی که سیاه می پوشند فکر می کنند کسانی که سفید پوشیده اند دچار اشتباه شده اند و یا کسانی تئاتر کار نمی کنند فکر می کنند کسانی که به اجرای آثار می پردازند اشتباه کرده اند؟.
وی ادامه داد: به عقیده من باید اجازه بدهیم هر کسی آن طور که دوست دارد سوگواری کند.
موسوی بیان کرد: پیش خود فکر می کنم سمندریان پس از 50 سال کار بر روی آثار مختلف، باید اشباع شده باشد ولی چرا برای اجرای "گالیله" این قدر تاکید داشت. او پیش از مرگ گفته بود که اگر این نمایش را به صحنه نبرم، حسرت زده از دنیا خواهم رفت.
وی خاطرنشان کرد: من اجراهای متفاوتی از گالیله دیده ام، اما چرا سمندریان برای اجرای این متن این قدر مصر بود. در حالی که با خود عهد می کردم که خط به خط این نمایشنامه را بخوانم، به این فکر افتادم که اگر مشتاقان و دوستدارن وی یک بار گالیله را بخوانند و آنچه که استاد می خواست، بدین طریق به مردم انتقال یابد، گویا سمندریان این اثر را در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر به صحنه آورده و اجرا کردن این طرح قرارداد منعقد نشده ای میان ما و سمندریان محسوب می شود.
موسوی که این روزها نمایش "به دهکده جهانی خوش آمدی پینوکیو" را هر شب در تالار قشقایی روی صحنه دارد، اظهار کرد: از امشب در تالار قشقایی با پخش بروشورهایی، بخش هایی از نمایشنامه گالیله را پیش از اجرا به مردم ارائه می کنم.
در بخش بعدی این مراسم قطب الدین صادقی عنوان کرد: برای از دست رفتگان کاری نمی توان انجام داد. تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که آن ها را دوست داشته باشیم؛ چرا که دوست داشتن او دوست داشتن داشته هاست و بخشی از هویت فرهنگی ما محسوب می شود.
وی ادامه داد: ما باید از کسانی که در طول زندگی خلاق و مثبت بوده اند و برای پول کار نکرده اند و تعریف فرهنگی از هنر نمایش ارائه کرده اند، احترام قائل باشیم. احترام به این افراد احترام به خود و فرهنگ این دوران است.
صادقی تاکید کرد: من واکنش های عاطفی شما را می فهمم، ولی توجه داشته باشید که گاه احساسات ما را کور می کند. ما از این لحظه به بعد نیاز به تحلیل و شعور داریم. ما باید برای شناخت افرادی چون سمندریان و امثال وی با آگاهی و اطلاع از ارزش های مثبتشان راجع به آنها صحبت کنیم.
وی افزود: آنچه من تاکید می کنم از سمندریان به عنوان کارگردان نیست بلکه الگوی شخصیتی هنرمند مستقل، دارای اندیشه و تعریف است. در حالی که جوانان تئاتری کشور الگوهای کمی دارند شناخت این افراد زمینه ساز تعلیم و ارائه اندیشه های بزرگ است.
کیومرث مرادی کارگردان تئاتر که در این مراسم حضور داشت، تصریح کرد: در این روزها همه ابراز احساسات مختلفی می کنند و من از همه به خاطر تلاش های بی دریغ، صحبت ها و زنده شدن یاد و خاطره استاد سمندریان و اشک هایی که از فراغ وی می ریزند، تشکر می کنم.
وی ادامه داد: از عزت اله انتظامی، اکبر زنجانپور، قطب الدین صادقی، محمد یعقوبی، هدایت هاشمی، باباشاهی، رضا حداد و ... متشکرم و از همه کسانی که گام به گام با پیکر استاد همراه بودند و کسانی که در خانه ماندند و در خلوت خود یاد استاد را گرامی داشتند، سپاسگزارم و از همه می خواهم که سمندریان را همانطور که او همه را دوست داشت، دوست داشته باشند.
سپس همایون غنی زاده گفت: می خواهم درباره مردی صحبت کنم که از او کوچکترم و کمتر از آن هستم که بتوانم گوشه ای از شخصیت ایشان را معرفی کنم.
وی اظهار کرد: خواسته های ما دانشجویی بود و من کوچکتر از آن بودم که از دریای بی کران استاد چیز زیادی برداشت کنم. فقط می توانم بگویم که هر جا راجع به تئاتر کم می آوردیم و زبان قاصر بود و نمی توانستیم بیشتر صحبت کنیم، قطعا کسی که می توانست ادامه دهنده باشد استاد سمندریان بود.
وی عنوان کرد: امیدوارم همه ما بعد از این اگر بزرگی را از دست می دهیم، یاد حسرت های وی و کارهایی که می توانست انجام دهد و انجام نداد و یا باید انجام می داد، نیفتیم.
هدایت هاشمی نیز تصریح کرد: فکر می کنم به سکوت که روشنگر و تعیین کننده است، احتیاج دارم. پس از فاصله گرفتن از واکنش های احساسی نیاز به تحلیل داریم. گر چه فقدان سمندریان ما را آزار می دهد، اما ما به تحلیلی نیاز داریم که لازمه اش سکوت است.
وی بیان کرد: این که سمندریان با 34 سال تلاش بی وقفه به عنوان بزرگ ترین فرد تئاتر کشور تنها تعداد اندکی نمایش را به صحنه آورد، موضوعی است که برایم سخت و سنگین است و این مسأله ظلمی است که به تئاتر کشور و اهالی تئاتر شده است.
در پایان این مراسم مهشاد مخبری و پیام دهکردی اشعاری را که شرح حال بازماندگان و دوستداران حمید سمندریان بود قرائت کردند و حاضران به احترام روح بزرگ این هنرمند پیش کسوت دقایقی را ایستادند و سکوت کردند.
گفتنی است "رضا گوران" اجرای این مراسم را بر عهده داشت.