محمود استادمحمد”تهرن” را برای جشنواره آئینی و سنتی آماده میکند
نام نمایشنامه”تهرن” است که نام یکی از مراحل مراسم زار است و به مرحله بدخیمی بادجن گفته میشود.من اصلاً با شیفتگی به این مراسم نگاه نکردهام من از ۴۰ سال پیش این مراسم را میشناسم و میدانم که این مامازارها و بابازارها توسط این جنها و بادهای موهوم چه بلایی سر مردم سواحل خلیج فارس میآوردند و در نمایشنامه به این نکته پرداخت شده که از یک مراسم یا آئین میشود در متن یک فرهنگ عقب افتاده فاسد چه سوء استفادههایی کرد
محمود استادمحمد نمایش”تهران” را که به مراسم زار میپردازد برای جشنواره آئینی و سنتی آماده میکند.
محمود استادمحمد در گفتوگو با سایت ایران تئاتر، درباره این نمایش گفت:« نام نمایشنامه”تهرن” است که نام یکی از مراحل مراسم زار است و به مرحله بدخیمی بادجن گفته میشود.»
وی افزود:«این نمایشنامه را به دستور آقای نصیریان برای جشنواره آئینی و سنتی نوشتهام و در حال حاضر هم نمایشنامه آماده است منتظر هستم که بتوانم کار تمرین را آغاز کنم.»
وی در مورد عوامل این نمایش گفت:«هنوز با هیچ کس صحبت نکردهام.»
استادمحمد در پاسخ به این پرسش که آیا از شیوههای نمایشی سنتی و ایرانی در این نمایش استفاده کرده است یا نه؟ گفت:«از هیچ کدام از این شیوهها استفاده نمیکنم و اصلاً دوست هم ندارم چنین کاری انجام دهم که تعزیه را بازسازی کنم. .»
وی تصریح کرد:«کسانی که در مورد اصالت تعزیه حرف میزنند کمی غلو میکنند تعزیه مشخص است که از چه ژانر نمایش غربیِ مذهبی و قرون وسطایی گرفته شده است و عیناً آن گونه نمایشی وارد ایران شده و تغییراتی هم که در آن رخ داده بیشتر جغرافیایی و اقتصادی است و در ایران به نحو عقیمی شکل گرفته است. حالا در یک دوره به خاطر علاقه ناصرالدین شاه به کار نمایش و به طور کلی هنر و جوش و خروشی که معینالبکاء در اجراهای تکیه دولت به وجود آورد. این نمایش رونقی گرفت ولی دورهای بود و با خود محمد باقر معینالبکاء تمام شد و از آن تاریخ تا الان هیچ تعزیهای به لحاظ تکامل، تکنیک و انسجام اجرا در آن حدی که محمدباقر معینالبکاء اجرا میکرد، دیگر اجرا نشده است.»
وی درباره نگاه خود به مراسم زار گفت:«من اصلاً با شیفتگی به این مراسم نگاه نکردهام من از 40 سال پیش این مراسم را میشناسم و میدانم که این مامازارها و بابازارها توسط این جنها و بادهای موهوم چه بلایی سر مردم سواحل خلیج فارس میآوردند و در نمایشنامه به این نکته پرداخت شده که از یک مراسم یا آئین میشود در متن یک فرهنگ عقب افتاده فاسد چه سوء استفادههایی کرد.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا زندگی خود وی در بندرعباس در شکل گیری این نمایش تاثیر داشته است یا نه گفت:«بله، این فکر در واقع در سال 49 به ذهنم خطور کرده بود اما آن را ننوشتم چندین بار نگارش آن را شروع کردم ولی نیمه کاره رها کردم تا این که آقای نصیریان سبب خیر شدند و باعث شد این نمایش با یک تاخیر 40 ساله اجرا شود.»