دراماتورژی ” کلمه، سکوت، کلمه” چالشی به اندازه نوشتن یک اثر جدید داشت

آئیش گفت: در این سالها همواره در پی این بودهام که نویسندههای بزرگ غربی را به درستی بشناسم، سپس نقطه مشترک و زبان آن‌ها را با قلم خود پیدا کرده و ارائه دهم تا بتوانم پل مشترکی بین نویسنده و مخاطبی باشم که زبانش را میدانم. با این تعاریف، خواه‌ ناخواه با چالش خطرناکی روبه‌رو شدم که مانند راه رفتن روی لبه تیغ است و به اندازه نوشتن یک نمایشنامه جدید تفکر می‌خواهد.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر، فرهاد آئیش، بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر و تلویزیون، در گفتوگو با روابط عمومی و امور بین الملل مجموعه تماشاخانه ایرانشهر درباره دراماتورژی نمایش "کلمه، سکوت، کلمه"، که به زودی به کارگردانی مائده طهماسبی در سالن استاد سمندریان این مجموعه به روی صحنه خواهد رفت، گفت: من علاقهمندی و حساسیت خاصی در مورد اقتباس و دراماتورژی به ویژه برای متون خارجی دارم حسی که برایم از بازیگری عزیزتر و در این سالها همواره دغدغه اصلیام بوده است.
وی درباره چند و چون این چالش و تجربههای گذشتهاش در حوزه دراماتورژی توضیح داد: سختی کار در این است که شما بتوانید فرهنگ یک نمایشنامه را بدون اینکه وفاداریتان را از دست دهید، درک و منتقل کنید. این چالش ظریفی است و من آن را بسیار دوست دارم. پیش از این چند تجربه هم درباره اقتباس از آثار پینتر، برشت و دیگران داشتهام. برخی از این نوشتهها روی کاغذ مانده و برخی هم به اجرا رسیده است، به ویژه "شام اول" که اقتباسی کاملا ایرانی از "آوازه خوان طاس" نوشته اوژن یونسکو بود.
کارگردان نمایش "کرگدن" با اشاره به اجرای نمایشی به نوشته خود در خارج از کشور و اظهارنظر یک منتقد درباره آن گفت: من در ایالت متحده نمایشی اجرا کردم به نام "تئاتر تئاتر" که قالبی بین تئاتر و پرفورمنس داشت و زبان را وسیلهای برای سوءتفاهم بشری معرفی میکرد. یک منتقد و کارگردان آمریکایی، که من در چند اجرا دستیارش هم بودم، این اثر را دید. وی که پیش از آن از علاقهمندی من به یونسکو و بکت خبر داشت به صراحت اظهار کرد که اثر من نزدیکی بیشتری با عقاید دیوید آیوز دارد. پس من کنجکاوانه به دنبال خواندن و دیدن آثار آیوز رفتم و بیشتر و بیشتر او را شناختم.
کارگردان تله تئاتر "خرده جنایتهای زن و شوهری" ادامه داد: شباهت سلیقهای من و آیوز باعث شد که طهماسبی هم به آثار او علاقهمند شود و چند اثر او را ترجمه کند، تا اینکه این 3 نمایش کوتاه را انتخاب کرد و وقتی به روزهای پیش تولید نزدیک شدیم تصمیم گرفت این 3 اثر را در دل هم اجرا کند. این مستلزم وجود یک ارتباط منطقی بین 3 نمایشنامه بود که انجام آن به عهده من گذاشته شد.
آئیش در توضیح نحوه دراماتورژی نمایش "کلمه، سکوت، کلمه" گفت: نمایش اول «کلمه کلمه کلمه» بود که سه میمون را نشسته در ابدیت نشان میدهد. دانشمندی آنها را در قفسی انداخته و مجبورشان میکند آنقدر کلمه بنویسند تا از دل آن نمایشنامه هملت بیرون بیاید. نمایش دوم دو انسان را نشسته در یک کافه در حال گفتوگو نشان میدهد، اما ما واریاسونهای مختلف کلامی و ارتباطی را بین این دو شاهدیم. در واقع این نمایش میتواند فقط 30 ثانیه باشد، اما عواملی باعث میشود که ما جنبههای دیگر این ارتباط را در بستر زمان ببینیم و نمایش سوم استفاده و شوخی با یک واقعه تاریخی درباره مرگ «لئون تروتسکی» است.
نویسنده، بازیگر و کارگردان نمایش «پنجرهها» در ادامه افزود: من با اضافه کردن دیالوگ برای میمونهایی که در نمایش اول حضور دارند ارتباط بین این 3 اثر را تکمیل کردم و باید بگویم این نمایش فصل چهارمی نیز دارد که مربوط به موسیقی کار است، اما نه به صورت اثری در پس زمینه، بلکه به عنوان واحدی مستقل و همسو با عقاید آیوز.
وی با اشاره به اینکه متن نمایش حاضر را برای آیوز ارسال خواهد کرد گفت: من از این اتفاق خوشحالم و اقتباسم را برای او خواهم فرستاد. مطمئنم که دلگیر یا ناراحت نخواهد شد.
آئیش در پایان خاطرنشان کرد: من و طهماسبی در این چند سال همانند یک گروه کار کرده و در کارگردانی ها و مشاورهها با هم رایزنی داشتهایم، اما این نخستین باری است که من متن یک نویسنده دیگر را بازنویسی کردهام و از این بابت بسیار هیجان زدهام. گویی نوشته خودم است که قرار است به روی صحنه برود، زیرا چالش این متن برایم به اندازه نوشتن یک متن جدید بود.