کوتاهی و بلندی نقش در تئاتر برایم مهم نیست

رامین ناصرنصیر گفت: در این نمایش به کوتاهی و بلندی نقش نگاه نکردم. نقش یک اسپانیایی و قاتل لئون تروتسکی را بازی می‌کنم و فکر می‌کنم سابقه همکاری‌های قبلی‎ام و تسلط من به زبان اسپانیایی باعث شد خانم طهماسبی از من برای بازی در این نقش دعوت کنند.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر، رامین ناصرنصیر، بازیگر تئاتر و تلویزیون و مترجم متون نمایشی، در گفتوگو با روابط عمومی و امور بینالملل مجموعه تماشاخانه ایرانشهر درباره حضورش در نمایش "کلمه، سکوت، کلمه" به کارگردانی مائده طهماسبی گفت: من در بیشتر نمایشهایی که در این چند سال آقای آئیش یا خانم طهماسبی کارگردانی کردهاند حضور داشته و غیر از بازیگری در دیگر بخشها نیز با ایشان همکاری کردهام. در این نمایش نیز به کوتاهی و بلندی نقش نگاه نکردم. نقش یک اسپانیایی و قاتل لئون تروتسکی را بازی میکنم و فکر میکنم سابقه همکاریهای قبلی و تسلط من به زبان اسپانیایی باعث شد خانم طهماسبی از من برای بازی در این نقش دعوت کنند.
وی درباره ایفای نقش "رامون مرکادر" قاتل لئون تروتسکی، توضیح داد: این نقش کوتاه است و نویسنده چندان به علل اقدام او به قتل اشاره نمیکند، چون ماجرا اصلا واقعگرایانه نیست. در بخشهای دیگر نمایش نیز غلبه احتمالات بر وقایع را شاهدیم. طبق تفکر دیوید آیوز به اینکه چرا یک باغبان دست به قتل میزند اشاره ای نمی شود، بلکه احتمالات و حواشی ماجرا در چند زاویه به تماشاگر یا خواننده نشان داده می شود.
ناصرنصیر در ادامه افزود: آیوز میگوید که اگر چنین و چنان میشد، وقایع بعدی به چه نحوی روی میداد. در متن اصلی هم که به نام "واریاسیونهای مرگ تروتسکی" است، شخصیت مرکادر با ظاهر کلیشهای یک اسپانیایی یا مکزیکی معرفی شده و دیالوگ چندانی نیز ندارد.
این مترجم، که ترجمه نمایشنامه "سمفونی درون یک بطری" را آماده چاپ دارد، تصریح کرد: تروتسکی از مخالفان حکومت شوروی بوده و به عنوان یک خیانتکار به مکزیک تبعید میشود. این باغبان هم چون افکار کومونیستی داشته، تروتسکی را خیانتکار میدانسته و دست به این عمل میزند. انگیزه این شخصیت ایدئولوژیک بوده و نه سیاسی و فردی و روانی، بنابراین قالب او از ظاهر یک مرد بومی مکزیکی خارج نمیشود.
بازیگر نمایش "خانواده تت" به کارگردانی مائده طهماسبی درباره ارتباط اپیزود "واریاسیونهای مرگ تروتسکی" با دیگر بخشهای نمایش گفت: ایده مرکزی نمایش در بخش "کلمه، کلمه، کلمه"، که سه شخصیت میمون-انسان دارد، طرحریزی شده و ایده آیوز از آنجا به دیگر بخشها سرایت میکند. البته این کار با دراماتورژی آقای آئیش به این شکل انجام گرفته است.
ناصرنصیر درباره احداث سالن شماره سه ایرانشهر گفت: امکانات فرسایش نیافته سالنهای ایرانشهر و فضای سبز اطراف آن باعث شده این مجموعه تماشاگر خاص خود را داشته باشد. به نظرم شهر بزرگی مثل تهران با این جمعیت به شدت از کمبود فضاهای فرهنگی، به ویژه سالن تئاتر، رنج میبرد؛ بنابراین هرچقدر سالن تئاتر بسازیم باز هم کم است و خبر ساخت ایرانشهر سه خبر نویدبخش و خرسندکنندهای بود.