در حال بارگذاری ...
...

یادداشت ”رضا مهدی زاده” با موضوع طراحی صحنه در نمایش های کودک

یادداشت ”رضا مهدی زاده” با موضوع طراحی صحنه در نمایش های کودک

طراحی صحنه نمایش "کودک" نوعی از طراحی است که به بیان تصویری و ایجاد فرم های بصری برای القای صریح و ساده موضوعی مشخص بر مبنای جهان یک متن نمایشی و شخصیت ها و قهرمانان آن برای مخاطب خاص (کودک) می پردازد. 

 بنابراین شناخت داستان ها و روایت های کودکانه به عنوان مبنای طراحی و همچنین مخاطب کودک به لحاظ روانشناسی و درک شرایط فکری و ذهنی او از اولین و مهم ترین شاخصه های طراحی است.
طراحی صحنه در این گونه آثار با این هدف انجام می شود که به تخیل نویسنده حالتی عینی بخشیده و یا آن را به گونه ای آشکار کند که کودک بتواند بهتر و عمیق تر و با لذت بیشتری با اجرا ارتباط برقرار کند. طراحی صحنه برای نمایش های کودکان از سبک ها و شیوه های گوناگون برای فضاسازی استفاده می کند. این سبک ها یا برگرفته از سبک های برجسته در تاریخ نقاشی است و یا براساس تجربیات شخصی طراح است. نکته بسیار مهم در انتخاب و به کارگیری روش ها و سبک ها این است که بتوانیم کودک را در مسیر تخیل اجرا و قهرمانانش قرار دهیم تا قوه تخیل او را فعال تر کنیم. اندکی تامل در بازی های کودکانه خود بیانگر این مسئله است که با جانبخشی به اشیا و عروسک های پیرامون خود، و با بهره گیری از آن ها در بازی، با پرنده های خیالی به پرواز در می آید و یا با سوسک و حشرات درون زمین را می کاود و بدین ترتیب حس همدلی، اعتماد به نفس، مهارت های زبانی و ... را در خود کشف می کند. بنابراین هر کیفیتی در اجرا از قبیل واحد های دکور، آکسسوار، لباس، عروسک و نور که در مسیر قهرمان نمایش و داستان قرار میگیرند، به عنوان رمز هایی اند که در تخیل کودک و در روزها و ماه ها و حتی سال های پس از دیدن نمایش همچنان رمزگشایی شده و خود هزاران داستان را با رهبری و مدیریت ذهن او هدایت می کنند.
تفسیر نقاشی کودکان معانی و رمزهای بسیاری را کشف و بازگو می کند. روانشناسان معتقدند که عنصر رنگ اولین عامل محرکه ای است که کودک در برابر آن واکنش نشان می دهد و هر چه زمان به جلو می رود واکنش ها در برابر رنگ کیفیت های متفاوتی را بروز می دهند. این اعتقاد وجود دارد که غلبه رنگ های گرم (قرمز، زرد و نارنجی) منعکس کننده گرایش به برونگرایی، جستجوگری، برخورد و مواجهه است؛ در حالی که به کارگیری رنگ های سرد ( آبی، سبز و ...) گرایش به فاصله جویی یا کمرویی را نشان می دهد. در عین حال استفاده از رنگهای متعدد و یا فقدان رنگ هر کدام معانی خود را دارند که با مطالعه روانشناسی رنگ و روانشناسی نقاشی کودکانه و به کارگیری از این دانش برای شکل دهی به جهان شخصیت های نمایش، عامل مهمی در ارتباط و فعال سازی تخیل کودک است.
تنوع و ریتم در طراحی صحنه برای کودک ضروری است. اگر اشیا و لوازمی که طراحی کرده ایم اندازه و یا حرکت ثابت و کاملا مشابهی داشته باشند و اصطلاحا ریتم ساده و ثابتی را دنبال کنند یکنواختی به وجود آمده و تمام زیبایی های طرح را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد. استفاده از دکورها و اشیا ساده با ترکیب بندی های متفاوت، ایجاد ریتم و نوعی حرکت را در فضا ایجاد می کند که با توجه به اندازه و فرم اشیا و دکورها نسبت به یکدیگر، این ریتم شکل های متفاوتی به خود می گیرد. در ضمن ریتم مورد نظر را می توان درباره جنسیت اشیاء، حرکت خطوطی که اشیاء را به لحاظ بصری می سازند و ... ایجاد کرد.
طراحی صحنه در نمایش کودکان به عنوان یک مهارت و شاخه ای تخصصی در رشته طراحی صحنه است که ملزومات آن شناخت روان شناسی کودک، آشنایی با مقوله رنگ (تاثیرات و روانشناسی رنگ)، ریتم و حرکت، تنوع در به کارگیری عناصر طرح از قبیل خط، سطح، حجم، رنگ، اندازه، کیفیت اشیاء و ... است. امید به این که به تخیل کودکان سرزمینمان حرمت گذاشته و با وسواس و دقت نظر به اجرای آثارمان برای این گروه مخاطب بپردازیم.
رضا مهدی زاده (مدرس دانشگاه هنر تهران و طراح صحنه و لباس)