در حال بارگذاری ...
...

یاد داشت محمود استاد محمد در جشن نامه اکبر رادی

باید رادی به دنیا می‌آمد، نمایشنامه‌ می‌نوشت، نمایشنامه‌نویس می‌شد، نمایشنامه‌نویسِ مطلق می‌شد، به کمال هستی‌اش می‌رسید تا در آن کمال”زی نمایشنامه‌نویس” را به من بیاموزد و روشنم کند.

محمود استادمحمد:
تولد من ـ بی‌تردید ـ به روزی شب صفت اتفاق افتاده، و صفت آن روزگار، تا بدین آزگار بر هستی‌ام سنگینی کرده است. ولی اندک موسمی‌ست که سوسویی ا‌ست از یک روشنای دلپذیر، تیرگی‌های صفت آن روزگارانم را پس می‌زند.
این سوسوی امیدوار کننده را از اکبر رادی دارم که با هستی‌اش تشخص”زی نمایشنامه‌نویس” را بر دفتر زیست اهل قلم شاخص کرد. تاریخ ادب ایرانی، در کنار زی فلاسفه و حکما و شعرا ....، امروز اگر دیوانی به نام زی نمایشنامه‌نویسان دارد، از اکبر رادی دارد. باید رادی به دنیا می‌آمد، نمایشنامه‌ می‌نوشت، نمایشنامه‌نویس می‌شد، نمایشنامه‌نویسِ مطلق می‌شد، به کمال هستی‌اش می‌رسید تا در آن کمال”زی نمایشنامه‌نویس” را به من بیاموزد و روشنم کند.