نقد نمایش”تصویر یک زندگی عاشقانه” به کارگردانی”عبدالحی شماسی”
نمایش”تصویر یک زندگی عاشقانه” با آن که بر پایه موقعیت دراماتیک طراحی شده است اما در شکل گیری خود کمتر از لحظات تئاتری استفاده مینماید و به ساختن کلیشه گرایش بسیاری دارد به عنوان مثال میتوان به زد و خوردهای صحنهای بازیگران اشاره کرد که شکل بسیار سادهای از کمدیهای بزن و بکوب میباشد.
هومن نجفیان:
نمایش بر پایه یک موقعیت طرح ریزی شده است و ما با اشخاصی مواجه هستیم که در گذشته با ترفند از دیگران پولهای بسیاری به دست آوردهاند اما اینک میبایست پاسخگوی اعمال خود باشند زیرا مدعیان در پشت درها به انتظار نشستهاند، اما این اشخاص عادت ندارند که امانت دیگران را بازگردانند و درصدد آن هستند که با ترفندهای دیگری به زندگی خود ادامه دهند اما مدعیان به آسانی از خواسته خود نمیگذرند. این یک موقعیت دراماتیک است زیرا ما را در یک رویداد سهیم مینماید و ما میخواهیم بدانیم که سرانجام این مشاجره به کجا میانجامد و فرد پیروز این میدان کیست.
در تمام تئاترها سه زمان شکل میگیرد
1- زمان گذشته: آنتاگونیستها پیرو زمان گذشتهاند، آنها میخواهند زمان گذشته تداوم یابد و هرگز به گسست آن تن نمیدهند.
در نمایش”تصویر یک زندگی عاشقانه” مرد خسیس هرگز حاضر به تغییر روش زندگانی خود نیست او میخواهد همانند گذشته با ترفند به زندگی خود بپردازد.
2- زمان آینده: پرتاگونیستها پیرو زمان آیندهاند، آنها میخواهند طرحی نو دراندازند و همواره در اندیشه فردای بهترند.
در نمایش”تصویر یک زندگی عاشقانه” مدعیان در صدد آن هستند تا به خواستههای خود دست یابند و آینده روشنی را برای خود پدید آورند. در نتیجه به ستیزه با مرد خسیس میپردازند.
3- زمان حال: زمان وقوع حوادث نمایش است نقطهای میان گذشته و آینده که رویدادها در آن در حال وقوع است. همچنین زمان حال، زمان دیدار نمایش است و تماشاکنان در زمان حال به سر میبرند.
نمایش کمدی، نمایش روزهای شاد آینده است و نمایش تراژدی خاطره تلخ روزهای گذشته را تداعی مینماید. نمایش”تصویر یک زندگی عاشقانه” یک نمایش کمدی است زیرا فرد خسیس به خاطر رفتارش مورد مواخذه قرار میگیرد و نمایش بشارت به یک زندگی شاد را میدهد.
در این نمایش یکی از مدعیان با فرد خسیس طرح دوستی میریزد و با تبانی او سایر مدعیان را ناکام میگذارد اما او نیز در پایان شکست میخورد زیرا گذشته و هر آن چه با او به تفاهم برسد محکوم به شکست است. پیروز این میدان زن خسیس است. او رفتار مرد خسیس را مورد نقد قرار میدهد اما با این که اهل ترفند است نیم نگاهی هم به آینده دارد او دوست دارد زیباتر شود[با جراحی بینی] و برای زیبایی[زندگی] هزینه نماید اما مرد خسیس هرگز با او هم عقیده نیست و راه او را سد مینماید.
اما در پایان نمایش زن به خواسته خود دست مییابد
نمایش”تصویر یک زندگی عاشقانه” با آن که بر پایه موقعیت دراماتیک طراحی شده است اما در شکل گیری خود کمتر از لحظات تئاتری استفاده مینماید و به ساختن کلیشه گرایش بسیاری دارد به عنوان مثال میتوان به زد و خوردهای صحنهای بازیگران اشاره کرد که شکل بسیار سادهای از کمدیهای بزن و بکوب میباشد.
نکته دیگر ساختن لطیفههای خندهدار است که ممکن است بسیار زیبا باشد اما تئاتری نیست زیرا ساختار لطیفه با ساختار کمدی در تضاد است.
لطیفه فاقد ارزشهای دراماتیک است و بر پایه ارجاعات بیرونی شکل میگیرد. لطیفه زمانی معنا مییابد که ما با موضوع آن آشنا باشیم و پیش زمینههای اجتماعی آن را بدانیم اما کمدی بر پایه یک داستان طرح ریزی میگردد . قراردادهای خود را با تماشاگر را منعقد مینماید، ابتدا اطلاعرسانی مینماید و سپس به بسط آن میپردازد.
لطیفه و نمایش کمدی هر دو بر پایه شکستن قراردادهای اجتماعی و رفتاری شکل میگیرد. کمدی این قراردادها را تبین مینماید اما لطیفه نیازی به این مسئله ندارد زیرا شنونده لطیفه به این نکتهها واقف است.
در نمایش”تصویر یک زندگی عاشقانه” زمانی که لطیفهها شکل میگیرد اثر از تئاتر ناب دور میشود. به عنوان مثال میتوانیم به لطیفههای سکوت سرشار از ناگفتههاست. تجارت مارکتینگ و موسسات و شرکتهایی که مدیریت آن بر پایه شکل هرم طرح ریزی شده است اشاره نماییم.