در حال بارگذاری ...
...

میزگرد بررسی وضعیت تعزیه پس از انقلاب با عنوان بزرگان تعزیه ایران

در مناطق مختلف ما مجالسی داریم که خاص امام‌زاده‌هایی است که در آن منطقه وجود دارند که اینها را اگر جمع بزنیم به چیزی حدود ۴۰۰ عنوان مستقل تعزیه می‌رسیم که تازه این ۴۰۰ تا در هر منطقه‌ای براش یک تعزیه است. در واقع چیزی حدود ۲۰۰۰ نسخه متفاوت تعزیه داریم که معین البکا تمام دقایق اجرائیش را ما داشته و این معین البکایه نمونه است.

اشاره:
به بهانه اجرای پنج مجلس شبیه‌خوانی با موضوع زندگی و شهادت حضرت علی(ع) در شب‌های قدر که در فضای باز مجموعه تئاترشهر هر شب برگزار می‌شود، هفته گذشته نشستی با عنوان”بررسی وضعیت تعزیه پس از انقلاب” با حضور تعدادی از تعزیه‌خوان‌های با سابقه از سوی سایت ایران تئاتر در دفتر مدیریت تئاترشهر برگزار شد.
در این نشست رضا لنکرانی، تقی عزیزی، احمد عزیزی و رضا حیدری، دکتر محمدحسین ناصربخت: کارشناس تعزیه، عباس غفاری(مجری نشست) و حسن محمودی،علی‌اصغر دشتی به اتفاق خبرنگاران نشریه‌ها و صدا و سیما حضور داشتند.
ناصربخت :تعزیه دیگر کاملاً برای دوستان اهل مطبوعات ما شناخته شده است، تعزیه تنها نمایش سنتی مکتوب ماست. یک نمایش آئینی و منظوم موسیقایی است، از دیدگاه تئاتری اگر بخواهیم آن را بررسی کنیم یک نمایش روایی است و به قصد جنبه آئینی‌اش اجرا می‌شود، به قصد این که هم اجرا کنندگان و هم تماشاگران اصطلاحاً یک ثوابی ببرند و در جهان آخرت جزء پاداش‌هایشان به حساب ‌آید. به همین دلیل با اتفاقی که در بطن تئاتر رخ می‌دهد، تفاوت دارد البته بعضی از تئاترهای روزگار ما هم از ویژگی‌ها و المان‌های نمایش‌های آئینی بهره‌ بردند به عبارتی آن‌ها که در تئاتر به تعزیه‌ بها می‌دهند یکی از انگیزه‌هایشان جدا از انگیزه‌هایی که به عنوان یک فرد مسلمان و شیعه دارند، این است که می‌دانند ویژگی‌هایی در این نمایش وجود دارد که می‌تواند به تئاتر امروز ما خدمت کند و ما هم از آن بهره‌هایی ببریم. این هنر ارزنده متاسفانه در سده اخیر با نامهربانی‌هایی مواجه بوده و در دوره‌هایی مجبور به تبعید به روستاها شده پیشکسوتانی مانند آقای لنکرانی و آقای عزیزی و... با زحمت بسیار تعزیه‌ را برای ما حفظ کردند و تعزیه‌ای که ممنوع شده بود را به ما رساندند. امروزه قصد بر این است که تعزیه به شرایطی برسد که در زمان وجود تکیه ملت داشت و کسانی مانند میرعزا تعزیه می‌نوشتند و افراد دیگری مانند حاج باریک‌الله و اقبال آذر تعزیه را اجرا می‌کردند. فکر می‌کنم در مورد تعزیه حرف بیشتر را باید دوستانی بگویند که از کودکی آن را اجرا کردند و با سختی‌هایش آشنا هستند. ما اگر راجع به تعزیه صحبت می‌کنیم به جهت علاقه‌ای است که داریم به خصوص این که برای پایه‌های درام ملی باید به این شیوه‌های نمایشی توجه بیشتری شود.
غفاری: آقای لنکرانی اگر توضیحی دارید بفرماید.
لنکرانی: بسم‌الله الرحمن الرحیم و درود فراوان بر بنیان‌گذار جمهوری اسلامی که این آبرو را به ما داد که امروز برای ما ارزشی قائل می‌شوند. در زمان‌های قبل آبرویی نداشتیم و اگر می‌گفتند چه کاره هستی؟ نمی‌توانستیم بگویم تعزیه‌خوان، باید می‌گفتیم شاگرد نانوا یا شاگرد بنا یا شاگرد حمام. حتی از خانمم وقتی می‌پرسیدند که همسرت تعزیه‌خوان است می‌گفت نه کی گفته! از خانه که خارج می‌شدیم خودمان را پنهان می‌کردیم اما امروز افتخار می‌کنیم که تعزیه‌خوانیم. خدا انشاءالله به دست‌اندرکاران توفیق بدهد که پیش از این به ما کمک کنند و به راحتی ما را رها نکنند.
غفاری: آقای عزیزی شما هم لطفاً خودتان را معرفی کنید و راجع به سابقه‌تان بگویید.
عزیزی: بسم‌الله الرحمن الرحیم. افتخار می‌کنم که در این موقعیت یک چنین کسانی برای امام حسین احترام قائل می‌شوند، ما 70 سال است که در خانه امام حسین هستیم. همین فرمایشی که حاج آقا گفتند؛ وقتی شیپور می‌خواستند بزنند دستمال می‌گذاشتند که صدایش نیاید. می‌گفتند بلندگوی مسجد را خاموشش کنید. آقا خدابیامرز که گفت تکایا را رها نکنید، هر چه هست در محرم و صفر است. دیگر مردم علاقه پیدا کردند و دلشان می‌خواست که روزه و تعزیه باشد و الحمدالله که الان این مسائل است. هم تکیه هم تعزیه و هم روزه و... قدمی که از خانه برای امام حسین بردارید به پایت نوشته می‌شود تا برگردید به خانه. زمان قدیم پسر دخترشان را می‌فروختند و خرج امام حسین می‌کردند؛ تعزیه‌اش را ما الان داریم. خریدارشان خود امام حسین بود. پسر و دختر را می‌خریدند و پدر و مادرشان کنار منبر گریه‌زاری می‌کردند و ایشان می‌گفتند پسر من شما را آزادت کردم برو پیش پدر، بعد پسر می‌گفت اگر من بروم و بپرسد آقات کیه چی بگم؟ می‌گفت همون که خریدارم بود آقای من هم همون بود. ما افتخار می‌کنیم که الان این جا هستیم و تعزیه خوانیم، والسلام.
احمد عزیزی: بسم‌الله الرحمن الرحیم. من احمد عزیزی یکی از کوچکترین شبیه‌خوان‌های ایران هستم و حدود 32 ـ 33 سال است که تعزیه‌ای اجرا می‌کنم و برای خانواده امام حسین خدمت می‌کنم البته شغل اصلی‌ام کارمند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است اما شغل دومم که مقدس است و به آن افتخار می‌کنم حرفه سنتی، مذهبی و آئینی شبیه‌خوانی است من از زمان بچگی با پدرم و با تعزیه‌ انس گرفتم و استاد من در مرحله اول پدرم بوده که از تجربیاتش آموخته و افتخار می‌کنم که در طول این 32 ـ 33 سال اکثر تعزیه‌هایی که خواندم با اساتید این حرفه بوده، مثل پدرم. حاج آقا لنکرانی، حاج آقا حیدری، حاج آقا ترابی، علی قویدل، اسماعیل محمدی، علاءالدین قاسمی، محمد رضایی، خدابیامرز حسین نورانی خدابیامرز علی‌محمد حجازی، خدابیامرز علی آقا معین خدابیامرز، توکلی خدابیامرز، شقفی و ... زمان سابق و قبل از انقلاب بانی تعزیه شخصی بود که در روستاها و شهرستان‌ها مثل گرمسار، دماوند، تفرش، اراک، اصفهان و تهران در هیات و حسینیه‌ها از او دعوت می‌کردند به مناسبت ایام دهه عاشورا یا دهه دوم، دهه سوم یا دهه آخر ماه صفر یا ایام احیای ماه رمضان یا ایام فاطمیه مراسم تعزیه برپا ‌کند ولی بعد از انقلاب دولت هم توجه خاصی به این قضیه داشته و ما خوشحال هستیم که از اوایل انقلاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توجه خاصی به مراسم تعزیه کرده و نسوخ تعزیه را گردآوری کرده و به صورت کتابچه درآورده‌اند و مرکز هنرهای نمایشی از زمان سید جوادیی تا الان که حسین پارسایی هستند، جشنواره‌ها و سوگواری‌هایی را برای تعزیه، برپا کردند. جناب آقای منتظری در سال 70 گروه تعزیه را به فرانسه فرستادند؛ بنده هم افتخار داشتم که در خدمتشان بودم. به هر حال الان در تعزیه هم کند و کاو می‌شود، راجع به تاریخ تعزیه و شبیه‌خوان‌ها کتاب‌ها توسط کارشناس‌های این رشته نوشته شده و بحث و بررسی هم در بعضی از جشنواره‌های تعزیه و همایش‌ها در مورد مسائل تعزیه و ریشه‌های آن انجام می‌شود، بنده سوای این که الان شهادت‌خوانی می‌کنم گروهی دارم که در مراسم‌های ارشاد شرکت می‌کنند. افتخار می‌کنم که ذاکر امام حسین(ع) بوده‌ام و تا آخرین لحظه‌ی عمرم اسم امام حسین را از زبانم نمی‌اندازم.
غفاری: آقای حیدری حالا نوبت شماست.
حیدری: بسم‌الله الرحمن الرحیم. بنده رضا حیدری متولد 1318 و اهل تفرش هستم. منتهی از دوران بچه‌خوانی به اصطلاح ما تعزیه‌خوان‌ها در تهران تعزیه‌خوانی را شروع کردم. پدرم یکی از شهادت‌خوان‌ها بود. در خدمت اساتید بزرگ بودم که الان نیستند و جایشان خالی است. البته خدا طول عمر بده به حاج آقا لنکرانی و عزیزی که سمت استادی به گردن ما دارند. فکر می‌کنم که در حدود 7- 58 ساله که کار تعزیه می‌کنم.
غفاری: خیلی از دوستانی که در تعزیه هستند از بچگی شروع کردند تا بعد که شهادت‌خوان و مخالف‌خوان می‌شدند. می‌خواهم بدانم که این انتخاب‌ها توسط گرداننده تعزیه صورت می‌گیرد یا خودشان؟
حیدری: حضورتان عرض شود که از ابتدا، با بچه‌خوانی شروع می‌شود، یعنی کودک ‌خوانی از سکینه و پسر حر و نسخه‌های کوچک بعد به ترتیب بالاتر می‌رود تا قاسم خون می‌شود، علی‌اکبر خون می‌شه بعد از آن بالاخره شهادت خوان می‌شود، البته بعضی‌ها هستند که بعد از بلوغ صدایشان باز نمی‌شود. یعنی بچه خونی را انجام داده و علی‌اکبر خوانی هم همین طور حالا این صدا باز نمی‌شود. چون این‌ها علاقه به تعزیه‌خوانی دارند دیگر به انتخاب خودشان است که مخالف بشوند یا نه. ما با آقای لنکرانی و عزیزی کار کردیم و هیچ وقت یادم نمی‌آید که دیکته کرده باشند چی بخوانیم این منم که تصمیم بعد از سن بلوغ و تغییر در صدایم شهادت خوان شدم و حالا هم امام حسین خوان و پس فردا هم خداحافظ. مخالف خون هم به همین ترتیب اما چیزی که می‌خواستم خدمتتان عرض کنم این بود که تعزیه ابعاد وسیعی، از لحاظ فرهنگی و موسیقی و بازگیری دارد و هنری ویژه است. کسی که می‌خواهد تعزیه بخواند باید اینها را بداند، بچه خوانی رو باید انجام داده باشد، در سن بالا اگر کسی بخواهد تعزیه خوان شود هر چند استعدادش را هم داشته باشد باز هم موفق نمی‌شود. شما باید موسیقی تعزیه را بدانید. در شهرستان‌ها کسانی هستند که صداهای خوبی هم دارند ولی از آن‌ها بپرسید دستگاه همایون چیه؟ نمی‌دانند در تعزیه صوت‌ها و آوازهایی است که هنوز خواننده‌های ما نتونستند آن‌ها را اجرا بکنند. ما گوشه‌های مختلف در تعزیه داریم که همیشه باید رعایت شود.
ناصربخت: همین چیزی که آقای حیدری گفتند روش آموزش تعزیه روش سینه به سینه است، روشی است که از کودکی شروع می‌شود که در اکثر هنرهای سنتی این طوری نیست. تعزیه یک هنر گروهی است و تعداد زیادی در آن شرکت دارند. این‌ها از کودکی شروع می‌کردند همین نکاتی را که آقای حیدری گفتند یعنی با موسیقی آشنا می شدند، مایه‌های مختلف را می‌آموختند و می‌فهمیدند که در این مجلس باید از چه مایه‌هایی استفاده کرد، رفتارها را یاد می‌گرفتند، آرایش صحنه را نیز یاد می‌گرفتند، آن چنان تمرینی که مثلاً مدنظر شما باشد در تعزیه اتفاق نمی‌افتد. یعنی تمرین و آموزش در حین اجرا شکل می‌گرفت و انتخاب‌ها هم طبیعی بود. با این که حیدری فرمودند که خودشان انتخابگر هستند ولی در واقع این‌ها یک جور انتخاب هم می‌شدند یعنی بعد از یک مدت متوجه می‌شدند که فلان کس بهتر است که شهادت بخواند. متاسفانه الان ما این مشکل را داریم که در بعضی از نواحی کشور ما این اتفاق رخ نمی‌دهد. نوارهای تعزیه دوستان دیگر را می‌گیرند و تقلید می‌کنند. مثلاً لنکرانی اگر در مجلسی تعزیه اجرا می‌کردند و در حین کار صدایشان گرفته و سرفه می‌کردند حالا آن‌ها فکر می‌کنند این سرفه هم جزء بازی است، این‌ها همش به این دلیل است که آن‌ها بچه خوانی نکردند. بنابراین امکاناتی که برای قدیمی‌ها بوده الان نیست و برای این که این هنر سنتی ما از دست نرود باید همتی بشود و پژوهشکده‌ها و بنیادهایی در کشور تاسیس شود تا این امکان فراهم آید، افرادی مانند لنکرانی و عزیزی و حیدری تجربیات خودشان را به دیگران عرضه کنند. مشکل تعزیه این است که در تعزیه روش آموزش سینه به سینه است، تجارب را اساتید دارند در حالی که بعضی اساتید مثل هاشم هاشم فیاض در بین ما نیستند که از تجاربه‌یشان استفاده کنیم. بنابراین باید حالا از فرصتی که داریم استفاده کنیم و تجربیات آن‌هایی که هستند را ثبت و ضبط کنیم.
حیدری: اوایل انقلاب اولین کسی که تعزیه را شروع کرد، من بودم و این قدر استقبال شد که سر چهارراه امیر اکرم مردم می‌‌آمدند بیرون مجلس ما ایستادند، تظاهرات می‌کردند و صلوات می‌فرستادند. آن زمان آقای رفسنجانی رئیس مجلس بودند و خانواده‌شان می‌آمدند که من یادم است شب تاسوعا من عباس بودم. چند روز از این جریان گذشت تا آقای رفسنجانی در مجلس مطرح کردند که شنیدیم کار این بچه‌ها خیلی خوب است ولی محدودیت جا و مکان دارند و باید برایشان مکانی درست شود و اما از آن زمان 17 – 16 سال گذشته و هنوز برای مکان اجرای تعزیه فکری نشده است، همانطور که آقای ناصربخت فرمودند اگر برای تعزیه فکری نشود در آینده از بین خواهد رفت. از این چند تا پیشکسوت که باقی مانده باید استفاده شود من استدعای عاجزانه دارم این هنری که وقتی ما به فرانسه رفتیم، زن‌های بی‌حجاب را حتی به شدت گریه ‌انداخت، حمایت کرد، حتی خانمی آمد جلو و گفت من از امام حسین شنیده بودم ولی ندیده بود این قدر مخالفانش ظالم باشند که علی‌اصغر رو آن طور به شهادت برسانند. باید به داد تعزیه رسید و فکری درباره این سنت اصیل شود. ما 4 تا مجلس یوسفیه داریم که صوت‌هایشان را فقط بعضی از پیرها می‌دانند. الان جوانها صوت‌هایشان نمی‌دانند حتی من هم قاطی می‌کنم چه برسد به جوان‌ها...
عزیزی: این که الان می‌گویند خلیفه در بغداد و .. حتی یک فاطمه‌خوانی ساده رو نمی‌دانند.
حیدری: بله، نمی‌توانند چون بچه خوانی نکردند. چون این خواندن‌ها بسیار این قدر آداب داره.
احمد عزیزی: پیرو صحبت‌های حیدری راجع به بچه‌خوانی و این که بعد از بلوغ به خاطر نوع صدایشان نقش‌هایشان انتخاب می‌شود. باید بگویم به هر حال چهره و علاقه شخص هم شرط است. این تعزیه مثل دوران مدرسه است که از دبستان وارد راهنمایی و ... می‌شویم. من زمان بچه خوانی یادم است، آقای حیدری شهادت خوانی می‌کردند، پدرم همین طور و آقای لنکرانی هم شمرخوانی می‌کردند. مثلاً من می‌دیدم آقای حیدری فرض کنید که ابوالفضل هست حواسم بود که چی کار می‌کنند و در کجا‌ها از چه دستگاه‌های موسیقی استفاده می‌کنند. یه تعزیه‌ خوان خوب باید سیما و صورت خوبی هم داشته باشد، باید خوب هم بجنگد. مثلاً خوانسار و تفرش که در جنگ‌های تعزیه اسب می‌آورند باید سواری هم بلد باشد، باید ادبیات تعزیه رو بلد باشد که اگر تعزیه را حفظ نبود از روی نسخه بتواند بدون غلط بخواند، لباس خوب تنش کند، مخالف خوان هم باید صدای خوب و پر از غم و خشونت داشته باشد. من هم خاطره‌ای دارم از فرانسه که با آقای شادروان فیاض و آقای فتحعلی‌بیگی بودیم آنجا دو تن از کارگردانان بزرگ دنیا: ژان کلود کاریر و پیتر بروک که هر دو فرانسوی هستند. شبی آمدند پای تعزیه ما که تعزیه امام رضا بود بعد از پایان تعزیه خیلی تعریف و تمجید کردند، در مطبوعات و تلویزیون آن جا هم خیلی تمجید شد. جالب این که تماشاگرهای ما اکثراً زنان فرانسوی بودند و خیلی هم ناراحت بودند که چرا نمی‌توانند ما رو تشویق کنند.
عزیزی: فرق نمی‌کند، از سربازی خدمت می‌کند تا می‌رسد به سر لشگری. درجه به درجه بالا می‌رود.
احمد عزیزی: بله، داشتم می‌گفتم تعزیه خوان در ایران خیلی زیاد هست. روستاها که رسم دارند سالی 10 روز یا 3 سه روز تعزیه اجرا کنند. یا در شهرهایی مثل اصفهان، مشهد و ... تعزیه‌خوان‌های زیادی هستند. من غلو نمی‌کنم اما آقای حیدری اگر از تعزیه بازنشسته شوند هیچ کس نمی‌تواند جایشان را بگیرد، یکی از بحرالعلوم‌های تعزیه ایشان هستند یکی از بهترین تعزیه‌خوان‌های دیگر آقای لنکرانی هست، یکی از کسانی که علوم تعزیه رو خوب می‌داند پدر من هست و امثال این‌‌ها تا زنده هستند استفاده شود. مدارسی تاسیس شود ما دوست داریم که تعزیه به حدی برسد که تمام مردم ایران به آن علاقه پیدا کنند مثل یک فیلم تلویزیونی.
غفاری: مثل اینکه آقای لنکرانی توضیحی داشتند.
لنکرانی: حضورتان عرض شود که آقای حیدری که فرمودن در تعزیه هر کسی هر چه دلش می‌خواهد بخواند فکر نمی‌کنم خودشون اینطوری باشند، آقای حیدری که خودشون سرپرست هستند به من می‌گویند امشب شما باید مثلاً ابن‌سعد بخوانی. من خودم اختیار ندارم. باید ما از سرپرست تبعیت کنیم. دیگر چرا هم نخواهد داشت!
حیدری: من به طور کلی عرض کردم. در رابطه با انتخاب نقش‌ها گفتم و گرنه الان باید معین الوکا باشد، بعد پیشکسوت باشد و چند نفر خواننده هم هستند.
ناصر بخت: البته آقای حیدری نوع آموزش رو مد نظر داشتند و آقای لنکرانی هم توضیح به جایی دادند. درباره حضور معین البکا یا شبیه گردان چون خیلی‌ها معتقدند که به این آسانی واژه معینی البکارو راجع‌ به همه شبیه گردان‌ها نمی‌توان به کار برد. معین البکا لقبی است که برای شبیه گردان تکیه دولت دوره ناصرالدین شاه داده شد در مناطق مختلف ما مجالسی داریم که خاص امام‌زاده‌هایی است که در آن منطقه وجود دارند که اینها را اگر جمع بزنیم به چیزی حدود 400 عنوان مستقل تعزیه می‌رسیم که تازه این 400 تا در هر منطقه‌ای براش یک تعزیه است. در واقع چیزی حدود 2000 نسخه متفاوت تعزیه داریم که معین البکا تمام دقایق اجرائیش را ما داشته و این معین البکایه نمونه است.
عزیزی: تعزیه ما داریم 5 ساعت. اما حالا بیشتر از 45 دقیقه نیست. این سه ربعی که نمی‌فهمد چه خوانده، از کجای آن خوانده، تعزیه اباالفضل 5 ساعته است، نه 3 ساعت، نه 2 ساعت.
حیدری: در موزه وایتکان 1200 مجلس تعزیه است. مجالس ما در موزه وایتکان است. نسخه‌هایی هست که الان ما خبر نداریم مثلاً نابینای با یک نفر دیگر رفته بودند به یکی از شهرهای آمریکا، او در آن جا دیده بود که پشت یک ویترین نوشته: مجلس منصور حلاج. با سفارت ایران تماس می‌گیرد که این نسخه را بگیرند و به ایران بیاورند. نسخه‌های ما نصفش رفته خارج و ما خبر نداشتیم بالاخره آوردند این جا و گفتند می‌شود بخوانی؟ گفتیم، بله چه اشکالی دارد و شخصیت‌ها رو به صورت اول و دوم مخلوط کردیم و در همین تئاترشهر به مدت 10 روز اجرا کردیم که بعد به یک ماه اجرا کشید. گنجینه بزرگی از تعزیه در گوشه و کنار هست و فراتر از مرزها هم رفته منتهی ما قدرش را ندانستیم و نمی‌دانیم.
احمد عزیزی: یکی از کارهای خوب ارشاد ما هم آن‌ها ممنون هستیم این است که ما در دهه عاشورا یا ماه رمضان تعزیه‌هایی به این مناسبت‌ها می‌خوانیم، ارشاد کار قشنگی انجام داده و در جشنواره آیینی، سنتی به ما می‌گوید که اگر تعزیه می‌خواهید اجرا کنید باید غریب باشد و در دوره قبل اجرا نشده باشد به این معنا که ارشاد منظورش این است که تعزیه به شکلی نو اجرا شود که مردم در این دوران هم لذت ببرند.
غفاری: چرا هیچ موقع نیرویی نتوانسته این نسخه‌های پراکنده در کشورهای مختلف رو جمع کند تا این جا یک جا ارائه و دیده شود؟
حیدری: الان نسخه‌ هست. دکتر عناصری به قدری نسخه جمع کرده‌اند که از واتیکان هم بیشتر است. مسئله حمایت است، این که زیر پر و بال ما را بگیرند و پیرمردها حمایت بشوند تا اندوخته‌هایشان را منتقل کنند.
ناصربخت: در مورد نسخه‌هایی که وجود دارد ما تلاش‌هایی را در کانون انجام می‌دادیم که تعدادی از آن‌ها آماده چاپ هستند همین طور تعدادی روی سایت سروش است و تعدادی رو آقای عناصری چاپ کردند. در مورد گنجینه واتیکان فهرستش کاملاً موجوده و شنیدم که یه کتابخانه‌ای در قم هست که قراره کپی از آنها به طور کلی فکر می‌کنم باید یه اقدامی از وزارت ارشاد صورت بگیرد و همین طور سازمان میراث فرهنگی در کنار این‌ها می‌تواند این کار راانجام دهد. چون به هر حال این‌ها میراث فرهنگی ما هستند فکر نمی‌کنم مشکلی در چارچوب روابط بین‌دولت‌ها باشد که حالا نه اصلش را رونوشتی از آن‌ها را در اختیار بنیادی یا کانون نمایش‌های سنتی که مسئول این کار هستند قرار دهند. البته غیر از این‌ها چون من فهرست را مطالعه کرده‌ام، فکر می‌کنم بسیاری از نسخه‌های موجود در ایران از آن‌ها بیشتر و کامل‌تر است. البته باید آن‌ها هم بررسی شوند ولی نسخه‌هایی که در اختیار بزرگان ما قرار دارد باید چاپ شود، خیلی هم سرمایه‌گذاری زیادی نمی‌خواهد و این‌ها اگر یک بار برای همیشه چاپ شود و در اختیار محققان قرار گیرد آن وقت می‌توانند بررسی‌های کاملی روی آن‌ها انجام دهند. یعنی یک کار اساسی است که در این زمینه انجام شده بهتر است ما بنیاد تعزیه را ایجاد کنیم و در آن محل اجرای دائمی از تعزیه داشته باشیم و در کنارش نسخه‌های تعزیه هم تصحیح و چاپ شوند.
حیدری: شعر تعزیه را فکر نمی‌کنم شعرای دیگر بتوانند بسرایند. اگر شما به شاعر خوب بگویید که شعر تعزیه بگوید ولی از تعزیه چیزی نداند، نمی‌تواند بگوید. باید کسی باشد که زیر و بم تعزیه را بداند، حرکاتش را بداند، صوت‌ها در درونش تراوش کند، حالا این نسخه‌ها و گنجینه‌ها چه در داخل و چه در خارج باشد، مهم نیست مسئله مهم این است که تعزیه باید با زمان منطبق شود. این تعزیه‌ای که ما الان داریم می‌خوانیم مقداری سعی کردیم تصحیحش کنیم ولی این تعزیه‌ها اکثراً پر از گریستن و حرف‌های مصنوعی است در صورتی که الان در این جمع همه لیسانس و فوق و باسوادند، در 300- 200 سال قبل شاید در شهر تفرش ما 5 نفر با سواد بودند. در مورد فلسفه به وجود آمدن تعزیه چیزی می‌دانید؟! روزی که تعزیه را به وجود آوردند زیاد به واقعیت‌ها تکیه نکردند، تعزیه را ساختند که عواطف و احساسات مردم را نسبت به شیعه جلب کنند که البته این کار را هم شده. مبتکر تعزیه مرحوم مجلسیه. پس از این خلیفه دوم(عمر) به ایران آمدند، تمام ایران شیعه بودند و همگی سنی شدند. به مرور زمان شاید صدها سال بعد به صراحت افتادند که چه کنیم تا مردم را به روز اول برگردانیم، این شد که تعزیه را به راه انداختند. در تمام روستاها و دهات‌ها هر جا مسجدی هست کنارش حسینیه است فقط برای تعزیه. تعزیه خوانی را راه انداختن و مردم را به طرف شیعه سوق دادند و نتیجه خوبی هم حاصل شد. الان هم ما باید تعزیه را منطبق با زمان پیش ببریم. خب من بچه شیخ هستم، با صد سال پیش فرق می‌کند. امروز می‌روم مسئله سیاسی و روز را مطرح می‌کنم، در زمان قدیم با یا ایها الذین ... کسانی که ایمان آوردید شروع می‌شد ولی امروز مردم با سوادند، باید تعزیه‌ای برایشان بخوانید که بپذیرند، خیلی عذر می‌خواهم این جلمه رو می‌گویم ولی چرا طبقه خاص ما اون روی خوش به تعزیه نشان نمی‌دهند؟ عادت برای این که محتوایی ندارد. تعزیه باید بازسازی شود و اخیراً امام جمعه تفرش به من پیشنهاد کرد که شما حداقل بیاید مجلس علی‌اکبر و عباس را بنویسید تا تصویری شود. من خواستم تعزیه علی‌اکبر را که بنویسم دیدم از اول تا آخر مجلس یک کلمه راست نیست، مثلاً می‌گوید:
بیا لیلای دلخسته علی بار سفر بسته چو مرغ بال و پر بسته بنای آهسته آهسته
این‌ها را انسان امروزی نمی‌پسندد ولی ما نشستیم 6-7 تا کتاب رو مطالعه کردیم و آن مجلس را یک بار دیگر نوشتم و چقدر زیبا هم شد. آن کسی که با تاریخ کربلا آشنایی دارد می‌داند که واقعیته تعزیه باید درست شود و منطبق با تاریخ و واقعیت پیش برود.
ناصربخت: این هم یک دیدگاهی است. اما همه کسانی که دست اندرکار تعزیه هستند این دیدگاه را قبول ندارند. این دیدگاه می‌گوید که تعزیه را باید دست کاری کرد تا از نظر تاریخی تصحیح شود، من خودم به شخصه معتقدم که تعزیه به همان شکلی که در گذشته‌اش اجرا می شود آن تاثیر را می‌گذارد و نباید نگاهمان به نگاهی سطحی و ظاهری تبدیل شود که مثلاً ثابت کنیم حتماً در تاریخ آمده است یا نه؟ ما باید ببینیم جوهره و ذات چقدر به اندیشه شیعی نزدیک است که دقیقاً هم تمام قواعد و اصول اجرایی تعزیه برآمده از اندیشه شیعی است مثلاً‌ شما در مجلس منصور حلاج چیزی را می‌بینید که از نظر تاریخی صحیح نیست ولی در تاریخ عرفانی می‌گنجد. این دخل و تصرف و تخیلی که نویسندگان این مجلس داشتند بسیار هم پر از خلاقیت است و مشکلی ایجاد نمی‌کند. ما در عرصه نمایش تاریخ را مو به مو نمی‌توانیم بیاوریم ولی می‌توانیم احساسات و قصه‌هایی را وارد کنیم، مثلاً در مجلس شهادت علی‌اکبر صحبت‌هایی می‌شود که شاید در روایت تاریخی شاید یه همچین چیزی پیدا نکنید ولی کسی که تعزیه را نوشته به این‌ها اعتقاد داشته البته من در رابطه با محتوا صحبت می‌کنم. اگر به همان شکل تاریخی به روی صحنه ارتباط با تماشاگر برقرار ‌کند.
حیدری: من منظورم خلاقیت نیست، بله در هنر چیزهایی هست خیلی عذر می‌خواهم تاریخ امام حسین را، ایران را، محقق آلمانی نوشته بود من خیلی خوشم آمد. من این بحث‌ها را که مطرح کردم فقط به این خاطر بود که عده‌ای مجالس اصیل تعزیه را با دیدگاه کاملاً تاریخی اجرا کنند آن وقت تمام ویژگی‌های هنری این مجالس از بین می‌رود. این اصالت تعزیه را از بین می‌برد. حتی اگر قرار باشد که تغییری صورت بگیرد باید کارشناسان تعزیه باشند. یک دوره‌ای مثلاً در حوزه‌های نزدیک خودمان اجازه تعزیه خوانی نمی‌دادند ولی بعد خود آن آدم‌هایی که جلوگیری می‌کردند متوجه شدند که کار اشتباهی کردند. مردم اعتقاد دارند با اعتقادشان زندگی می‌کنن. اتفاق آئینی و مذهبی در تعزیه می‌افتد و تاثیری که مجلس تعزیه می‌گذارد مجالس سخنرانی و ... نمی‌گذارد و مهم نتیجه‌ای است که ما از یک مجلس می‌گیریم و مسئله اعتقادی است. مثل چیزی که شما از مخاطبان فرانسوی تعریف کردید، آن خانم فرانسوی که داستان را به شکل ما نمی‌شناسد فقط اتفاق و شیوه در مجالس او را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
احمد عزیزی: من هم معتقدم که ما تعزیه‌خوان‌ها برای جذابیت اجرایمان همه آن چه که در تاریخ اتفاق افتاده را نمی‌خوانیم، بلکه قسمت‌هایی از آن طبق تاریخ است ولی قسمت‌هایی هم که با تاریخ فرق دارد، مشکلی تولید نمی‌کند.