جعفر والی:خوانش متون نمایشی به ایجاد ذهنیت تئاتری کمک میکند
کارگردان نمایشهایی چون”چوب دستهای ورزیل”، ”شنل”، ”مطبخ”، ”بامها و زیر بامها” گفت:«به اعتقاد من نمایشنامههایی که توسط هنرمندان جوان ما نوشته شدهاند که البته تعداد آنها نیز کم نیست، بخشی از فرهنگ و ادبیات و ذهنیت جامعه امروز ماست که به صورت نمایشنامه آماده شدهاند و جای تاسف دارد که هیچ گونه امکاناتی برای اجرا و یا چاپ آنها وجود ندارد.»
با توجه به این که امکانات برای اجرای تمام نمایشنامهها موجود نیست، برگزاری جلسات نمایشنامهخوانی امکانی برای معرفی آثار نمایشی نمایشنامهنویسان کشورمان است.
جعفر والی کارگردان، بازیگر و پیشکسوت دهههای 30، 40 و 50 و کارگردان نمایشهایی چون”چوب دستهای ورزیل”، ”شنل”، ”مطبخ”، ”بامها و زیر بامها”، ”مرگ”، ”همسایه” و... که در جلسه نمایشنامهخوانیِ نمایشی از بیژن مفید حضور یافته بود، در گفتوگو با سایت ایران تئاتر، گفت:«به اعتقاد من نمایشنامههایی که توسط هنرمندان جوان ما نوشته شدهاند که البته تعداد آنها نیز کم نیست، بخشی از فرهنگ و ادبیات و ذهنیت جامعه امروز ماست که به صورت نمایشنامه آماده شدهاند و جای تاسف دارد که هیچ گونه امکاناتی برای اجرا و یا چاپ آنها وجود ندارد.»
وی با اشاره به موثر بودن برگزاری جلسات نمایشنامهخوانی افزود:«در جلسات متعددی از نمایشنامهخوانیهای اخیر حضور داشتهام و شاهد استقبال پرشور جوانان و روح تئاتری آنها بودهام، به همین دلیل اعتقاد دارم که باید تداوم آن را حفظ کرد و من این حرکت را تایید میکنم اما بهتر آن است که آن را منحصر به محل خاصی نکنیم.»
والی در خصوص آثار نمایشنامهنویسان جوان اظهار کرد:«من این شانس را داشتم که یک سری از آثار نمایشی جوانان کشورمان را مطالعه کنم و در مورد آنها نظر خود را اعلام کنم. در مجموع شاهد رشد چشمگیری بودم، چرا که در زمان ما نمایشنامهنویسان معدودی وجود داشتند در حالی که الان میبینیم که در عرصه نمایشنامهنویسی فضاها، مسائل و شکلهای مختلف تئاتری را میتوان مشاهده کرد که البته هنوز خام است چرا که نمایشنامه باید اجرا شود تا تکامل پیدا کند، به دلیل این که اثر نمایشی محک میخورد و با وجود تماشاگران خط سیر نمایشی مشخص میشود.»
وی در خصوص شیوه خوانش نمایشنامه”سهراب، اسب، سنجاقک” گفت:«برای نمایشنامهخوانی شیوه خاصی وجود ندارد. بزرگترین شیوهای که در مورد داستان سرایی وجود دارد نقالی است که نقال به تنهایی به جای چندین شخصیت داستانی ایفای نقش میکند و چه بهتر که در نمایشنامهخوانی هر پرسوناژ به جای خود ایفای نقش کند، به اعتقاد من نمایشنامهخوانی یک نوع نقالی تکامل یافته است.»
والی افزود:«اصولاً خوانش متون نمایشی با در نظر گرفتن موسیقی برای آن و تقسیمبندیها و فاصلهگذاریهایی که برای آن قائل میشوند، موجب به وجود آمدن ذهنیت تئاتری برای افرادی میشود که اقدام به نمایشنامهخوانی میکنند.»
والی در پایان گفت:«نمایشنامه”سهراب، اسب، سنجاقک” یکی از آثار زیبای بیژن مفید است که تا حد زیادی حرف برای گفتن دارد. این اثر از چنان ظرافتی برخوردار است که به خوبی تلفیقی از جهان امروز دارد و به اعتقاد من این گونه آثار میتواند الگوی خوبی برای نمایشنامهنویسان جوان باشد.»