در حال بارگذاری ...

تئاتر مائده یی معنوی

تئاتر هنری انسانی و زاییده ارتباطات گسترده و نامحدود بشری باعالم کائنات ، دنیای پیرامونی و جهان ناشناخته درون است . علی رغم واقعیت های تلخی که جهان امروز با آن روبروست ، حقیقت تئاتر هم چنان زنده و پویا به حیات شریف و ارزشمند خود ادامه می دهد .

جوهره ی هنر تئاتر حقیقت است . کشف حقیقت در تعامل رویارویی تئاتر حاصل می شود . کشفی که پرتو حسن و تجلی عشق به شعور و وقوف جهانی حقیقی تر از هر آنچه هست را به زبانی زیبا شناسانه متجلی می سازد که خود غایت تئاتر است . بی گمان با توجه به حکمت غنی و فرهنگ والای اسلامی – ایرانی ، این توقع دور از انتظار نیست که این هنر شریف چنان منزلتی یابدکه می باید علاوه بر علل مادی و صوری به علل غایی نیز نائل آید و پدیده های هنری تنها در علل فاعلی خلاصه نشوند . همواره این سوال اساسی در لحظه لحظه پیش روی ماست که چرا تئاتر کار می کنیم و راز مانایی این هنر شریف در چیست ؟ منزلت و بایستگی آن کدام است و فضیلت و خیر و زیبایی چگونه از زحمات شبانه روزی و طاقت فرسای ما برای به صحنه بردن یک اثر نمایشی حاصل می شود ؟ هنرمند و تأثیر پذیری آن در این تعامل رویاروی ، کدام افق و چشم اندازی را در پیش رو دارد ؟
تئاتر هنری انسانی و زاییده ارتباطات گسترده و نامحدود بشری باعالم کائنات ، دنیای پیرامونی و جهان ناشناخته درون است . علی رغم واقعیت های تلخی که جهان امروز با آن روبروست ، حقیقت تئاتر هم چنان زنده و پویا به حیات شریف و ارزشمند خود ادامه می دهد .
تئاتر فاصله اشیاء را بر می دارد . خلجان ها و غلیان های شدید عاطفی ایجاد می کند . اندیشه و تعقل را به حد والای کمال نزدیک می سازد . مادیت مطلق اشیاء را به شعوری عام مبتنی بر جهان اولی مرتبط می نماید و در کشاکش صورت و سیرت جوهر معنا را جرعه جرعه به جان و روح های شیفته جاری می سازد . پس بر این اساس دنیایی خلق و آفریده می شود که متعلق به انسان است و
« فردیت» به مثابه « جمعیت » معنی اصلی و حقیقی زندگی را تعمیم می دهد .
بی تردید معنویت و عشق و زیبایی و نسبت حقیقی آنان با تئاتر اساس هستی شناسانه تئاتر را تشکیل می دهند و به همین دلیل است که بی واسطه ، آلام روح را تسکین می دهد و معرفت و شعور ایجاد می نماید . تئاتر مائده یی معنوی است که در آن هر کس به فیض خویش نائل می آید و در پرتو پرفروغ آن دست از خشونت شسته و مهر وصفا را در هاله ای از ایمان و تعهد به دل ها ارزانی می دارد .
تئاتری که عاری از معنا باشد و تئاتری که صدایش به ماندگاری نزدیک نشود و به جستجوی یافتن هویت نباشد در اولین وظایف خود ناتوان مانده است ، تئاتر به معبدی مانند است که ازهر ستون آن
میشه صدایی به گوش می رسد و همه ی این راه ها برای رسیدن یک حقیقت برتر است .
امید که این رویداد فرهنگی که به سعی و اهتمام مسئولان و تلاش خانواده ی تئاتر ایران فراهم آمده زمینه ای باشد برای پیشرفت وتعالی و دستیابی به فضائل والای معنوی که در فطرت و ازلیت تئاتر نهفته است و رهگشای افق های روشن در سپهر فرهنگی این کشور عزیز باشد . انشاءالله

خسرو نشان رئیس مرکز هنرهای نمایشی و رئیس بیست و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر