در حال بارگذاری ...
...

با داریوش مودبیان در نشست پژوهشی و تخصصی انجمن تئاتر خیابانی

مجموعه نشست‌های پژوهشی و تخصصی انجمن تئاتر خیابانی خانه تئاتر تحت عنوان ”افتراق و اشتراک در اجرای تئاتر صحنه‌ای با تئاتر خیابانی” با حضور دکتر داریوش مودبیان در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

زیبا باقری: مجموعه نشست‌های پژوهشی و تخصصی انجمن تئاتر خیابانی خانه تئاتر تحت عنوان ”افتراق و اشتراک در اجرای تئاتر صحنه‌ای با تئاتر خیابانی” با حضور دکتر داریوش مودبیان در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، داریوش مودبیان در تعریفی از اجرا گفت:«اجرا هر آن چیزی است که تمام کوشش‌های عوامل تئاتر را در خود جمع می‌کند و حتی هنگامی که راجع به متن صحبت می‌شود، بهتر است ابتدا اجرا را تعریف کنیم.»
وی ادامه می‌دهد:« برای تعریف اجرا در اوایل قرن بیستم که در واقع زبانشناسی نوین هم آغاز می‌شود، بحث جدیدی در مورد زبان تئاتر هم پی‌ریزی می‌شود. البته در قرن هجدهم گوته هم در این باب سخن گفته و به موقعیتهای نمایشی اشاره می‌کند که باید در متن گنجانده شوند.
داریوش مودبیان می‌گوید:« در تئاتر بالغ بر 1700 سال نظریه‌های نگارش مورد تکیه‌گاه اهالی تئاتر مخصوصاً گویندگان است و علت آن هم این بوده که تئاتر را همیشه در کنار ادبیات می‌سنجند و اولین گروه نظریه‌پردازی در تئاتر را نظریه‌پردازان زیبایی‌شناسی تشکیل می‌دهند. حتی هگل هم هنگامی که می‌خواهد راجع به تئاتر صحبت کند بلافاصله از معماری صحبت می‌کند بعد موسیقی و از تلفیق این دو در باب زیباشناسی تئاتر سخن می‌گوید. همان چیزی که واگنر بعدها راجع به آن صحبتهای بسیار زیادی داشته است.»
وی اضافه می‌کند:« نظریه‌های اجرا با ”زولا” شروع می‌شود. او سه مقاله را در طی سالهای 1870 می‌نویسد و در سال 1877 نگارش معروف ناتورالیسم در تئاتر را به چاپ می‌رساند که البته بیش از هر مطلب دیگری در آن راجع به متن سخن می‌گوید اما بلافاصله درباره اجرای آن هم توضیح می‌دهد. بعد از او کسی به نام ”آندره آنتوان”(کارگردان‌ ـ بازیگر) برجسته که تحت رهبری زولا بوده به نظریه‌های او شکل اجرایی می‌دهد. اما در قرن بیستم نظریه‌های گوناگون دیگری هم مطرح می‌شود که درست‌ترین آن‌ها همان نظریه‌ای است که در مخالفت با خود نظریه ناتورالیسم عنوان شده است.
داریوش مودبیان در ادامه می‌گوید:« البته سینما تا به حال کمک زیادی به تئاتر داشته است. به خاطر اینکه وسوسه واقعیت‌گرایی به روی صحنه از مدتها قبل دامنگیر تئاتر بود و با ورود سینما از دغدغه این مسئله تا حدی کاسته شد و آندره آنتوان یکی از اولین ناتورالیست‌های سینما است که از سال 1908تا1918 چندین فیلم شاخص برگرفته از رمانهای بزرگ همچون زولا و ویکتور هوگو را ساخت زیرا دریافته بود سینما برای بهتر نمایش دادن آن چیزی که واقعیت دارد، سریعتر و موثرتر از تئاتر عمل می‌کند. بنابراین اولین موضوعی که در این تقابل با نظریه اجرای ناتورالیسم دیده می‌شود این است که زبان استعاره را به خود تئاتر و به صحنه باز می‌گرداند و سمبولیسم می‌تواند یکی از مواردی باشد که این‌کار را انجام دهد. مخصوصاً در ابتدای قرن بیستم بسیاری از نظریه‌های اجرا آشکار شده، درباره آنها تحقیق صورت گرفته و خود اجرا هم تقسیم می‌شوند.
داریوش مودبیان معتقد است، ارتباط از طریق نشانه‌ها صورت می‌گیرد و مخاطب یا تماشاگر نشانه‌ها را دریافت کرده، رمز گشایی می‌کند و پس از دریافت به پیام آن پی می‌برد. البته نشانه در هر نوع زبان، نظام و ارتباط کوچکترین واحد ارتباطی است که دربرگیرنده دو خصلت است. اول اینکه استقلال دارد، یعنی در عالم محسوسات می‌گنجد و منشا طبیعی دارد و دوم اینکه حداقل یک کارکرد در نزد دریافت کننده دارد که این حداقل یا اولین کارکرد باعث نام گذاری برای آن می‌شود. مثلاً در مورد نشانه‌های دیداری، رنگها نوعی از نشانه‌های دیداری هستند که بر حسب قرارداد و تجربه دیداری بلافاصله شناسایی شده، به آنها کارکرد داده و نام‌گذاری می‌کنیم و در مراحل بعدی است که کارکردهای دیگر می‌آیند. زیرا اولین کارکرد، کارکرد تحقیقی است سپس کارکرد استعاره‌ای و هنگامی که کارکردهای بعدی می‌آیند مبحث جدیدی به نام هنر آغاز می‌شود.
وی اضافه می‌کند:« هنگامی که اجرایی روی صحنه است، دکور، لباس و ارتباط آنها رنگ را بوجود می‌آورد. نور به معنی نورپردازی و پیکر بازیگر کد دیداری و صدای انسانی که شامل گفتار، گفت‌وشنود، آوا و سر و صداهای روی صحنه می‌شود، کدهای شنیداری را بوجود می‌آورند. سر و صدای صحنه خود عنصری کار بردی است که در ساخت فضای دیداری هم کمک می‌کند مثل بعضی فضاهای دیداری که دیده نمی‌شود ولی از طریق سر و صدا آن را تداعی می‌کنیم. به نظر داریوش مودبیان در اجرای اصطلاحاً خیابانی به غیر از نشانه‌های دیداری و شنیداری امکان استفاده از نشانه‌های دیگری هم وجود دارد. به عنوان مثال گروه نان و عروسک به این تجربه دست زدند. آنها در اجرای خود نان پخته و به دست مردم دادند و توانستند از نشانه چشایی استفاده کنند. حتی هنگامی که گروههای تئاتر خیابانی داخل مردم آمده، تماشاگر را لمس کرده و با او ارتباط برقرار می‌کند، می‌توان نشانه‌های بساوایی را مشاهده کرد.»
تئاتر خیابانی
داریوش مودبیان در تعریف از تئاتر خیابانی می‌گوید:« تئاتر خیابانی برخلاف تئاتر صحنه‌ای که مردم را به طرف خود می‌خواند، تئاتری است که به طرف مردم می‌رود جایی که مردم حضور دارند و تجمع پیدا کرده‌اند. در حقیقت اولین وجوه افتراق میان اجرای صحنه‌ای و اجرای خیابانی در بکارگیری نظام‌مند نشانه‌هایی به غیر از نشانه‌های دیداری و شنیداری است حتی اگر یکی دو نشانه بکار گرفته شود.»
در تئاتر خیابانی پیکر بازیگر و اصطلاحاً جابجایی او، محل استقرار بازیگر، مجموعه حرکات، جنبش‌ها و ژست و در نهایت میمیک بازیگر، همگی حتی فضایی صحنه‌ای را هم می‌سازند، چیزی که عموماً در فضای صحنه‌ای وجود ندارد یا اگر هم باشد بلافاصله جابجا می‌شود.
وی ادامه می‌دهد:« پیشینه تئاتر خیابانی به اندازه پیشینه تئاتر است و اجرای اصطلاحاً خیابانی یا اجراهایی که در کنار مردم رشد کرده به همان اندازه و از هم جدایی ناپذیر بوده و هستند. در واقع تئاتر چند دوره را طی کرده که ابتدا همان شکل آیینی بود، سپس یک دوره نهایی و انتهایی وجود دارد به نام دوره نوین تئاتر خیابانی که گروهها متشکل شدند و مکانهایی که می‌خواستند در آنها اجرا داشته باشند تقریباً شکل منسجم‌تری به خود گرفتند. به عنوان مثال پارکها و محلهای عبور، روبروی ورودی‌های تئاتر و مکان‌های عمومی مثل مساجد و حسینه‌ها و... یا حتی چهارسوق بازار که تعزیه‌ها در آنها اجرا می‌شد و همان لحظه تبدیل به تئاتر خیابانی می‌شدند. از آنجا که تئاتر خیابانی نیازهای جامعه‌ را در جریانهای اجتماعی شکل داده و برملا می‌کند، از ابتدای انقلاب بیشتر نمود پیدا کرد و در حدود 30 سال است که تئاتر نوین خیابانی در کشور جریان دارد.»