در حال بارگذاری ...
...

نگاهی به”کمدی اکتشافات” به کارگردانی”میثم عبدی” و”متین محمدی”

کمدی در همین لحظات متناقض شکل می‌گیرد. و با تحریف واقعیت‌ها، اغراق در رفتارها و گفتارها، تکرار مسلم حرکات و سکنات و غیره کمدی از یک ریتم دلخواه و متناسب برخوردار می‌شود. در”کمدی اکتشافات” هم چنین اصولی به طور مرتب و پیوسته وارد عمل(کنش و واکنش) می‌شود و ریتم شتابنده و لبریز از لحظات غیر منتظره و شادی‌آور به وقوع می‌پیوندد.

رضا آشفته:”
کمدی اکتشافات” در تالار شماره 2 مولوی به نویسندگی امیر طاهری و کارگردانی میثم عبدی و متین محمدی اجرا می‌شود. این نمایش با عذرخواهی ویژه از کریستف کلمب، کاشف آمریکا(مندرج در بروشور) درباره اوست. این عذرخواهی هم منطبق با نوع برخوردی است که با سوژه شده است. در این نمایش قرار است که تاریخ(کشف آمریکا) تحریف شود و این تحریف در یک موقعیت کمدی و بر پایه نوعی برخورد پارودیک شکل می‌گیرد. بنابراین تحریف شدن و برخورد پارودیک و موقعیت کمدی آدم‌های واقعی که در تاریخ ماندگار شده‌اند، آن‌ها را تبدیل به افراد کاریکاتور گونه کند. مسلماً با دیدن نمایش”کمدی اکتشافات” کریستف کلمب و همدستانش از شکل واقعی خود در تاریخ ثبت شده کاملاً دور می‌شوند. مطمئناً علت محکمی هم برای این تغییر وجود دارد چون یک گروه هنرمند جوان ایرانی بنا بر دیدگاه خود سفر و کشف آنان را مورد تحلیل و دراماتورژی قرار می‌دهند. این گروه بنا بر تحلیل‌های رایج به نگرش منتقدانه‌ای از آمریکا ـ با بهتر است بگوییم آمریکای امپریالیسم ـ رسیده‌اند. با این تفسیر اثر هنری موجود فقط در نقاطی قابل ارزش و اعتبار خواهد بود که به آمریکا به عنوانِ امپریالیسم نگاه می‌کنند.
میثم عبدی، متین محمدی و امید طاهری(نویسنده) دست در دست هم داده‌اند تا بنا بر یک موقعیت دراماتیک به تجربه‌ای در خور تامل برسند. این که تفکر چقدر قابل پذیرش یا رد شدن است، به دیدگاه تماشاگر برمی‌گردد که چه نوع موضعی نسبت به آمریکا و تاریخ آن داشته باشد. اما آن چه در اجرا می‌بینیم، در یک کشتی چند آدم بنا بر فرمان ناخدایشان هدق از سفر خود را کشف سرزمین‌های ناشناخته و تبلیغ مسیحیت به بومیان غیر خداپرست می‌دانند. حالا این آدم‌ها بنا بر ضرورت درام با چالش‌های فانتزی دست و پنجه نرم می‌کنند. مثلاً کشیش در کشتی از ملوان‌ها می‌خواهد که با گوش دادن به موسیقی و رقصیدن خود را از خدا دور نکنند... این چالش با قاپیدن سی دی فشرده و قایم کردن آن در شلوار کشیش اوج می‌گیرد. کمدی در همین لحظات متناقض شکل می‌گیرد. و با تحریف واقعیت‌ها، اغراق در رفتارها و گفتارها، تکرار مسلم حرکات و سکنات و غیره کمدی از یک ریتم دلخواه و متناسب برخوردار می‌شود. در”کمدی اکتشافات” هم چنین اصولی به طور مرتب و پیوسته وارد عمل(کنش و واکنش) می‌شود و ریتم شتابنده و لبریز از لحظات غیر منتظره و شادی‌آور به وقوع می‌پیوندد. این ریتم تند در زمان اجرا فرصت تفکر پیرامون اتفاقات را از تماشاگر می‌گیرد و با شلیک خنده، همه در لحظه جزء شادی حس دیگری را لمس نمی‌کنند. شاید این نوع فرآیند و ارتباط بهترین شیوه ممکن برای تسلط بر تماشاگر باشد. این تسلط تا مختل شدن نظم فکری پیش می‌رود و غلیان احساس شادی با ایجاد خرده موقعیت‌های شادی‌آور باعث لذت تشدید می‌شود. این لذت به اوجی می‌رسد که پس از آن شاهد فروکش کردن همه چیز خواهیم بود؛ وقتی که آمریگو با اسلحه اهالی کشتی را تهدید به تسلیم شدن در برابر خاستگاه فکری و عملی‌اش می‌کند، در می‌یابیم که حالا ما تولد کشوری را می‌بینیم که در آینده برای دنیا دست و پا گیر خواهد شد.
رهایی از قید و بندهای رایج
گروه بازیگران نمایش”کمدی اکتشافات”(امیر طاهری، منصور اسکندری، ناصر سرلک، حمیدرضا رحمتی، منوچهر رمضانی و صادق داوری‌فر) برای بنا نهادن یک موقعیت فانتزی و کمدی در بازی به نوعی رها شدگی از قید و بندهای رایج رسیده‌اند تا با رسیدن به ژست‌ها و حالت‌های غیر متعارف و شکل دادن به میزانسن‌های پویا و موثر در یک کمدی متناسب با خاستگاه فکری ایرانیان موفق باشند.
آن‌ها مدام به ارتباط‌های پارادوکسیکال تن می‌دهند تا در دل لحظات غیر منتظره و غیر متعارف باعث شگفتی بیننده از تمامی اتفاقات و آدم‌ها بشوند. ”کمدی اکتشافات” یک کمدی راستین است و در لحظه پایانی باعث انفجار ذهنی تماشاگر می‌شود. این انفجار با تبدیل کریستف کلمب به مجسمه آزادی لحظات آرامی را موجب می‌شود که از این لحظه به بعد تماشاگر باید درباره همه چیز فکر کند. بنابراین اندیشه جاری در بطن اثر پس از اجرا و فاصله گرفتن از خنده‌های داخل تالار، ذهن تماشاگر را قلقلک می‌دهد. این قلقلک منجر به پذیرش یا گریز از این تفکر خواهد شد. این فرآیند پس از اجرا دست از سر تماشاگر برنمی‌دارد تا شناخت مد نظر در ذهن و روح تماشاگر شکل بگیرد.
موسیقی نمایش یک عنصر برجسته و غالب در شکل دهی لحظات و خرده موقعیت‌ها، ایجاد ریتم، فضا و یاری‌گر بازی‌هاست، بنابراین انتخاب مطلوبی از موسیقی در زمان اجرا گوش و دل تماشاگر را می‌نوازد تا هم حسی در بازی‌ها و پس از آن مابین صحنه و تماشاگر ایجاد شود.
متاسفانه طراحی صحنه ـ شاید بنابر توجیه رایج و نبود امکانات ـ نمی‌تواند در خدمت اجرا باشد. مطمئناً با بودن برخی از امکانات صحنه‌ای می‌توانست تصویر محکم‌تری برای تثبیت اتفاقات و بازی‌ها شکل بگیرد. در مجموع کمدی اکشتافات با رضایت خاطر تماشاگری روبرو می‌شود و تماشاگر را برای مطالعه و تفکر پیرامون چنین سفر مخاطره انگیزی رهنمون می‌سازد.