گزارشی از تمرین نمایش”خانم و آقای x” به کارگردانی آزیتا حاجیان
آزیتا حاجیان پس از مدتهای طولانی دوری از صحنه دوباره به کار در عرصه تئاتر روی آورده است و برای این شروع مجدد او نمایشنامه”زن نیک ایالت سچوان” نوشته برتولت برشت را برگزیده که از روی آن، دست به اقتباس آزادی زده است و محصول کار خویش را تحت عنوان”خانم و آقای x” به صحنه خواهد برد.
احمدرضا حجارزاده:
سالن اصلی مجموعه تئاترشهر چند روزی است به لطف تمرینات گروه نمایشی به کارگردانی آزیتا حاجیان از حال و هوایی پرشور و غریب برخوردار است، فضایی که طی یکی دو سال اخیر کمتر در این مجموعه مشاهده شده است. همه میدانند که با کاری متفاوت روبرویند. از کارگردان کار گرفته تا عوامل فنی و بازیگران و دیگران! یکی از آخرین شنبههای آبان ماه 84 من نیز به خیل افرادی میپیوندم که به شکلی کاملاً پراکنده، صندلیهای خالی سالن اصلی را پر کردهاند و جلسهای دیگر از تمرینات تازهترین نمایش حاجیان را مرور میکنند. دو ماه و یک هفته از تمرین همسرایان نمایش ـ که تعدادشان اندک هم نیست ـ میگذرد و نزدیک به دو هفته از تمرین بازیگران حرفهای. آزیتا حاجیان پس از مدتهای طولانی دوری از صحنه دوباره به کار در عرصه تئاتر روی آورده است و برای این شروع مجدد او نمایشنامه”زن نیک ایالت سچوان” نوشته برتولت برشت را برگزیده که از روی آن، دست به اقتباس آزادی زده است و محصول کار خویش را تحت عنوان”خانم و آقای x” به صحنه خواهد برد. آخرین حضور حاجیان در صحنه به 7 سال پیش باز میگردد. زمانی که او نمایش”گرگ و میش” را کارگردانی کرده بود. یک سال پیش از این کار، او نمایش”آنسوی آینه” را هم در مقام کارگردان روی صحنه داشت و آخرین تجربههایش در زمینه بازیهای نمایشی به نمایش”دایره گچی قفقازی” به کارگردانی حمید سمندریان و تله تئاتر”کالیگولا” به کارگردانی دکتر صادقی برمیگردد که دومی هنوز از تلویزیون پخش نشده است. نمایش”خانم و آقایx” از پانزدهم آذر ماه در تالار اصلی، اجرای خود را آغاز میکند که تا زمان جشنواره فجر ادامه خواهد داشت و سرانجام با دو اجرای جشنوارهای به کار خود پایان خواهد داد.
دل و عقل
این نمایش از کارهای پر بازیگر این روزهای تئاتر کشور است و در آن به رسم پروسهای که مدتی است در به کارگیری بازیگران سینما و تلویزیون در تئاتر آغاز شده، حاجیان تعدادی از سرشناسترین بازیگران سینمایی ـ تلویزیونی را دعوت به کار کرده است. پیش از او محمد رحمانیان با نمایش”فنز”، منیژه محامدی با”چشماندازی از پل”، فرهاد آئیش با”پنجرهها” و این اواخر هادی مرزبان با”ملودی شهر بارانی” به این تجربه دست زده بودند که خوشبختانه همه این افراد پاسخ مثبتی هم از هنر دوستان و گیشه دریافت کردند. در این نمایش چهرههایی چون مریلا زارعی، امین زندگانی، افسر اسدی، نادر سلیمانی، کامران ملکمطیعی، مصطفی طاری و گروهی دیگر از بازیگران شناخته شده حضور دارند. در خصوص گردآوری و انتخاب این بازیگران حاجیان اظهار میدارد:«ما از تمام دوستانی که قبلاً با هم در عرصههای سینما، تلویزیون و حتی تئاتر همکاری کرده بودیم و میدانستیم سابقههای تئاتری دارند، دعوت به کار کردیم. اگر چه بسیاری از این دوستان که الان در خدمتشان هستیم درگیر پروژههای دیگری هستند. بعضیها هم که مشغول بازی در کارهای مختلف سینمایی ـ تلویزیونی بودند، نتوانستند به ما ملحق شوند. چون بسیار وقت بدی بود برای دعوت دوستان به کار. الان همه سر کارند، چرا که فصل، فصل کار است و ما به سختی توانستیم برنامههایمان را با حاضران فعلی هماهنگ کنیم که به دیگران صدمهای نخورد و بتوانیم تمرینات و اجراها را پیش ببریم. دوستانی که در حال حاضر در این کار شرکت دارند همه از بچههای تئاتری هستند. فقط خانم مریلا زارعی است که برای نخستین بار ـ شاید ـ ایفای نقشی به این بزرگی را در تئاتر تجربه میکند که البته به عقیده من تا این لحظه از عهدهاش به خوبی برآمده و حضوری جدی و پرتلاش داشته است، طوری که نتیجه کار کاملاً قابل قبول است.»
کارگردان این تئاتر، مضمون اصلی نمایش را تقابل دل و عقل میداند که در تمام پردههای نمایش جاری است. در واقع این موضوع در متن کتاب برشت هم وجود داشته اما حاجیان در ابتکاری نو، صرفاً به آن پرداخته و این تقابل را بزرگنمایی کرده است. او میگوید:«به نظر من تقابل دل و عقل خیلی ازلی و ابدی است. انسان از ابتدای خلقت و زمانی که شعورمند شد و مدنیت را تشکیل داد با این معضل برخورد داشت که آیا براساس فرامین دلش حرکت کند یا دستورات مغزش؟! این موضوع هنوز هم در زمان حال جاری است و دهندگی و جنگجویی در تقابل قرار میگیرند. شما برای جنگجویی نیاز به دل دارید و برای دهندگی محتاج مغز هستید و این تضاد عجیبی است که همیشه در ذهن من و بسیاری از آدمهایی که با آنان برخورد داشتهام، بوده است.»
از نوع تمرینات بازیگران به خوبی پیداست که این نمایش از فضایی متفاوت با کارهای دیگر بهره میبرد. رگههایی از کمدی و فانتزی نیز در آن به چشم میآید و با تمهیداتی که حاجیان به کار اضافه کرده، گویا موسیقی و همسرایی اهمیت بسزایی در این اثر دارد. روی صحنه و در میان دکور باقی مانده از نمایش”ملودی شهر بارانی” انبوهی از بازیگران در هیجان و کشمکش بسیار تمرینات را پیش میبرند. اغلب آنها را جوانان پرشور و نشاطی تشکیل میدهند که برای همسرایی در این کار مشغول به تمرین هستند و کهنسالترین آنها ظاهراً مصطفی طاری است. بازیگران در دستههای بزرگ با هم روی صحنه، هماهنگ با موسیقیهای متفاوتی که از ضبط صوتی در گوشه سالن پخش میشود به پایکوبی و حرکات موزون و همسرایی سرگرمند. یکی از دخترهای نمایش، نقش مرد جاهلی را با کلاه شاپو و کت و شلواری مشکی و عصایی در دست و با لحنی کاملاً لوطی منشانه بازی میکند! مهراوه شریفینیا که دستیار اول کارگردان و برنامهریز کار است، با متنی در دست و هوشمندی کامل صحنهها و ورود و خروج به موقع بازیگران را کنترل میکند. حاجیان نیز که امشب مجبور است به جای یکی از بازیگران غایبش ـ فرزانه نشاطخواه ـ در تمرینات حاضر شود، هرازگاهی ایرادهایی جزئی و کوچک را به بازیگران گوشزد میکند اما این تذکرات بسیار ناچیزند و کار به خوبی و بیوقفه و با رضایت خاطر کارگردان پیش میرود. آزیتا حاجیان در این نمایش فقط کارگردانی و هماهنگی فرم همسرایان را عهدهدار است و از بازیگران نیست. مسعود میرطاهری او را در هماهنگی همسرایان همراهی میکند.
تعداد: 72 نفر
در نمایش”خانم و آقای x” از اشعار زیادی استفاده شده است که امیر توسلی و نیما عظیمینژاد برای آنها موسیقی ساختهاند. شعرهای نمایش توسط آزیتا حاجیان انتخاب شدهاند. یکی از اشعار متعلق به مرحوم حسین پناهی است. البته در متن نمایشنامه برشت شعرهایی بوده است که حاجیان در بازنویسی متن آنها را تغییر داده است. او در توجیه این عمل خویش میگوید:«احساس کردم این شعرها با مضمونی که من انتخاب کردم و فرهنگ تماشاگر ایرانی امروز، اکنون سنخیت بیشتری پیدا کرده است.»
حاجیان 5 سال روی این کار فکر کرده است و یک سال تمام را هم مداوم به متن و طرحهای کارگردانی اختصاص داده و حالا قریب به دو ماه و نیم است که یک گروه بزرگ تمرینهای این نمایش خارقالعاده را پیش میبرند. عوامل این نمایش با احتساب بازیگران و افراد پشت صحنه به هفتاد و دو نفر میرسد با این حال در مورد پیشرفت کار و مشکلات موجود، کارگردان نمایش میگوید:«موانعی که سر راه است برای همه گروههایی که میآیند کار میکنند وجود دارد و اگر مقوله عشق نباشد، تئاتر کار کردن در این شرایط دیوانگی است! ولی خب ما همه خوشبختانه عاشقیم و به هر شکل که شده، سختیها را رد میکنیم. موانع هنوز نتوانسته ما را از پا در آورد و من امیدوارم که ما بتوانیم آنها را از پا درآوریم چون این کار خیلی انرژی میبرد و استرس زیادی وارد میکند. البته حمایتهایی هم شده که با توسل به آنها ما توانستهایم تا این جا هم جلو بیائیم. حمایتهایی که شاید بدون آن عشق کافی نبودند! و همین انرژی عاشقانه باعث شده که ما تا این لحظه از این کار عاشقانه صرف نظر نکنیم.»
بازگشت غایبها
یکی از حسنهای این کار، بازگرداندن تعدادی از هنرمندان به صحنه تئاتر است. نمایش”خانم و آقای x” سبب شده است چند نفری که خود، از جمله مشتاقان حضور در تئاتر هستند پس از چند سال کنارهگیری از آن ـ به جهت شرایط کاری ـ دوباره به این سو کشیده شوند و این البته رویداد میمونی است برای هنر تئاتر کشور! یکی از آن افراد، نادر سلیمانی است که ادعا میکند پس از سه سال، دوباره به خانه خودش ـ تئاتر ـ برگشته است. آخرین کار تئاتری سلیمانی تله تئاتر”کالیگولا” است که او میگوید:«”نه هنوز خودش پخش شده و نه پولش پرداخت شده!”.» حضور سلیمانی در نمایش”خانم و آقای x” اتفاقاً ناشی از دیدار او با خانم حاجیان در همان تله تئاتر بود:«سرِ کارِ”کالیگولا” من با خانم حاجیان آشنا شدم که با هم نقش داشتیم و آن جا نمیدانم خانم حاجیان در من چه دید،(با خنده) ـ من که خودم چیزی نمیبینم ـ و گفت دوست دارم بیایی در تئاتری که دارم کار میکنم بازی کنی. من هم چون ایشان فوقالعاده خانم محترمی هستند و نسبت به کارش آشنایی و شعور کامل دارد، پذیرفتم.» سلیمانی در این نمایشنامه، شخصیت”شوفو” را بازی میکند که یک آرایشگر است.
امین زندگانی هم اگر چه پس از ایفای نقش در تئاتر”مرغ دریایی” به کارگردانی اکبر زنجانپور و در سال 75، در چند کار دانشجویی و پایاننامههای دانشجویی به درخواست دوستانش ظاهر شده ولی به زعم خویش از همان سال تاکنون کار جدی و در خوری روی صحنه نداشته است. تا این که در نهایت، در اردیبهشت ماه سال جاری آزیتا حاجیان را ملاقات کرده و صحبتهای اولیه بر مبنای حضورش در نمایش تازه این کارگردان زن تئاتر، بین آنها رد و بدل میشود. زندگانی که در این نمایش، نقش”سون” را بازی میکند، در مورد نقش محولهاش میگوید:«این نقش کاملاً متضاد و متفاوت با نقشهایی است که تا امروز بازی کردهام و اتفاقاً این مساله، روزهای اول مقداری درگیریهای ذهنی برایم ایجاد کرده بود. چون به هر حال بدی و خوبی در همه آدمها به یک نسبت وجود دارد. این ما هستیم که باید آنها را پرورش دهیم. به خاطر همین در خودم کمی دنبال این بدیها گشتم که انرژی زیادی از من گرفت. الان حس میکنم با نقش راحتتر برخورد میکنم. خب ما مدتی عادت کرده بودیم با بیان تئاتری کار کنیم. اما وقتی وارد عرصه سینما و تلویزیون شدیم عادت کردیم به آرام حرف زدن! حالا دوباره باید این عادتها شکسته شود و برگردیم به توانمندیهای بازیگر تئاتری که بتواند در یک سالن که ابعادش دست کم، صد مترمربع است از صدا و حس و فیزیک و روحش بهترین استفاده را بکند.»
زندگانی در پایان گفتههایش، اظهار امیدواری میکند با وجود مشکلی که برای تئاترشهر پیش آمده و ترکی که به بخشی از دیوار آن وار شده، ترکی به بدنه تئاتر مملکتمان وارد نشود و مسئولان از این شناسنامه تئاتری مملکت حمایت کنند.
شاخ و برگهای فرهنگی
از دیگر بازیگران این نمایش باید به مصطفی طاری اشاره کرد؛ کسی که با آغاز دهه 80 دوباره پس از سالها دوری از نمایشهای صحنهای، به تئاتر این آب و خاک بازگشت. او با اجرای دوم نمایش ”دندون طلا” به صحنه بازگشت و پس از آن در چند سریال تلویزیونی ظاهر شد. آخرین کاری که از او روی صحنه دیدیم، نمایش ”سه خواهر”] اثر آنتوان چخوف و به کارگردانی محمودرضا رحیمی [ بود که آنجا یکی از بهترین بازیهای عرصه فعالیتش را به اجرا گذاشت. طاری که در دانشکده هنرهای دراماتیک از همکلاسان آزیتا حاجیان بوده است، در مورد نحوه ورودش به گروه نمایش خانم و آقای x بیان میدارد: ”من خانم حاجیان را خوب میشناسم و میدانم چقدر به کارش علاقهمند است. بعد از اتمام نمایشنامه چخوف، خودش و حتی آقای محمدرضا شریفینیا (تهیه کننده و مجری طرح) با من صحبت کردند و من خیلی علاقهمند شدم به موضوع من همیشه به تحول و تازگیها و نیازهای مردمی احترامی میگذارم. برتولت برشت را ما شاید از سالهای اخیر تا امروز، همیشه همینگونه میشناختیم که در متون نمایشاش دیدهایم. ولی الان که خانم حاجیان مشغول تمرین یکی از کارهای برشت هستند، با دلیل و منطق و فرهنگ کاری خودش، شاخ و برگهایی را به آن اضافه کرده که بر حسب اتفاق، این شاخ و برگها یک تازگیهای به اثر میدهد، آن را از تکراری و کلیشهای بودن دور میکند. من فکر کردم این کار خیلی قشنگی است، چون یک پایه فرهنگی دارد و کاملاً منطقی و اصولی است. در این نمایش که یک رونوشت جدید از نمایشنامه برشت است، بی آنکه ریشه و خط اصلی برشت تغییر کند، خانم حاجیان از فقر میگوید. تمام حرف و حدیث و تم و پیام کار درباره فقر اقتصادی و فرهنگی است، درباره گروهی از آدمهای یک جامعه که وقتی با هم برخورد میکنند کمبودهایشان را به رخ هم میکشند.” مصطفی طاری در ادامه افزود: ”این کار برای تماشاگران هم نو است. البته کارشناس و منتقد هم ممکن است بیاید و کار را ببیند و طبعاً هیچ کاری هم بدون انتقاد نیست. اتفاقاً انتقاد درحسن نیتش ارزشمند و نتیجه بخش است. کاری که روی آن انتقاد نباشد، اصلاً کاری نیست! ”. طاری در این نمایش، نقش نجار را بازی میکند.
برخی دیگر از عوامل تولید این نمایش به ترتیب زیرند:
مشکین مهرگان (طراح صحنه)، میترا منوچهری (طراح لباس)، درنا مدنی (دستیار دوم کارگردان و منشی صحنه)، نیما عظیمنژاد و مهراوه شریفینیا و امیررضا طلاچیان (هماهنگی کرال همسرایان)، اشکان اشکبوس (تدارکات)، مجید مطلبی (مدیر تولید)، شهرام عبدلی، سوسن مقصودلو، ملیکا شریفینیا، احمد مهرانفر، عباس غفاری، انوش معظمی، ساغر عزیزی و مجتبی یاسینی (بازیگران).
در این نمایش بیش از 20 نفر همسرایی آهنگها را بر عهده دارند که برخی از آنها را اینگونه باید معرفی کرد: سپیده ابراهیم، نیکا سلیمانی، هدیه رضایی، حنیف سروری، فرشید کریمی، علی دستانپور، هامون همت، وحید میریونسی، عباس محسنیفر، بهاره دانشگر، علیرضا پروینفر، لیلا رحیمی، یاسمن رحیمی، سحر نجارنژاد، روشنک گلنار و.......