گزارشی از تمرین نمایش”واقعیت اینه که خورشید دور ما میگردد” به کارگردانی سیامک احصایی
این نمایش که بناست از هشتم آذر ماه و در سالن قشقایی روی صحنه برود، ”واقعیت اینه که خورشید دور ما میگردد” نام دارد و جالب آن جاست که متن نمایشنامه و فرم اجرای آن همانند نامش رازآلود و متفاوت به نظر میرسد.
احمدرضا حجارزاده:
مدتی است نمایشهای متعددی در پلاتوی مجموعه فرهنگی هنری تئاترشهر در حال تمرین و شکل گیری هستند. یکی از آن نمایشها، کاری است از گروه تئاتر”امروز” که به کارگردانی سیامک احصایی برای اجرای عمومی آماده میشود. این نمایش که بناست از هشتم آذر ماه و در سالن قشقایی روی صحنه برود، ”واقعیت اینه که خورشید دور ما میگردد” نام دارد و جالب آن جاست که متن نمایشنامه و فرم اجرای آن همانند نامش رازآلود و متفاوت به نظر میرسد. فضای نمایشِ ـ آن گونه که در تمرینات میبینیم ـ آن چنان غریب و غیر منتظره حس میشود که گویا تا آن را در اجرای عمومی و با دکورهای اصلی نبینیم، نمیتوانیم در حد انتظار به مفهومی از آن دست یابیم. برای تهیه گزارش دو شب متوالی به پلاتوی تئاترشهر سر زدم. شب اول، صحنه را تختخوابی کوتاه و یک میز و دو صندلی به عنوان میز صبحانه پر کرده بودند و باقی وسایل نمایش فرضی بودند. اما در شب دوم، تخت خواب شکل کاملتری به خود گرفته بود و پلکانی هم در پشت آن به اشیای موجود در صحنه اضافه شده بود. روی تخت پارچهای صورتی ـ بنفش رنگ پهن شده که از آن به عنوان پتو در کار استفاده میشود. همه عوامل که تعداد آنها به 10 نفر هم نمیرسد، رأس موعد مقرر در محل تمرین حاضرند. اما تمرین کمی دیرتر از زمان معمول آغاز میشود و تا شروع آن، برخی از عوامل وقت خود را صرف کشیدن سیگار و نوشیدن چای میکنند.
سکوت، حرف اول را میزند
پس از نمایش”زمزمه مردگان” ـ نخستین تجربه کارگردانی سیامک احصایی ـ حالا او دوباره با متنی تازه به عرصه تئاتر بازگشته است. احصایی را بیشتر به عنوان طراح صحنه در این رشته هنری میشناسند. او در حدود پانزده کار طراحی صحنه تاکنون اجرا کرده که برخی از آنها را میتوان”شما خانمی با مانتوی آبی ندیدید؟”(رحیم نورزوی) و”تکیه ملت” کار مشترکش با نرمین نظمی نام برد و حال نمایش”واقعیت اینه ...” دومین حضور او در مقام کارگردان محسوب میشود. در نمایش حاضر، هیچ دیالوگی بین دو بازیگر آن رد و بدل نمیشود و سکوت، حرف اول را میزند. اگرچه این سکوت با موسیقی مداومی که در هر صحنه جاری است شکسته میشود. برخی از عوامل این تئاتر از اعضای ثابت گروه تئاتر امروز هستند. این گروه هنری در حال حاضر 13 عضو دارد و توسط هیئت مدیره سرپرستی میشود. محمدرضا حسینزاده یکی از بازیگران عضو این گروه است و درباره حضورش در این نمایش میگوید:«من از ابتدا عضو گروه تئاتر امروز بودم. وقتی کاری در گروه شکل میگیرد، طبیعتاً در وهله اول از اعضای همان گروه استفاده میشود. من نیز چون به تشخیص آقای احصایی، از نظر سن و سال و فرم ظاهری به این نقش میخورم، دعوت به بازی در این نقش شدم.» حسینزاده را پیش از این در نمایشهای”بیشیر و شکر” و”تیغ کهنه” دیده بودیم. آخرین حضور او در عرصه بازیگری تئاتر، به بازی در نمایش”زمزمه مردگان” برمیگردد. دیگر بازیگر این نمایش پانتهآ پناهیها است که خود از اعضای گروه تئاتر سایه است. البته پیشتر در گروه”نرگس سیاه” عضویت داشته است. او که از دو سال پیش در هیچ کاری به عنوان بازیگر ظاهر نشده بود، حضورش در نمایشِ”واقعیت اینه...” را خیلی اتفاق میداند. هر چند در این فاصله دو ساله، از صدای او به صورت”نریشن” در دو نمایش استفاه شده بود. اما در مقام بازیگر، آخرین کارش را باید”خانه برنارد آلبا” دانست. پناهیها در تمرینات چنان پرانرژی و با قدرت به ایفای نقش خویش پرداخته که من در تمام طول تمرینات در این فکرم که او در اجرای عمومی چه خواهد کرد؟! نقشی که پناهی در این نمایش بازی میکند به لحاظ شرایط خاصی که آن شخصیت دارد، از دشواری بیاندازهای برخوردار است و نیرویی فوقالعاده را میطلبد. ضمن این که او مجبور است به خاطر بیکلام بودن کار، تمام تلاش خود را معطوف به استفاده از حسِ بازیگریاش کند. همان طور که گفته شد، در این نمایش، شیوه اجرا بر حرکت و میزانسنها متکی است و انتقال حس از جانب بازیگران اهمیت زیادی پیدا کرده اما این تنها یک وجه قضیه است.
مخاطب تعیین نمیکنم
موسیقیِ نمایش”واقعیت اینه ...” بخش دیگری از نکات حائز اهمیت در این اثر است زیرا از نخستین صحنه نمایش تا پایانِ شگفتانگیز و شاعرانه آن، موسیقی با تماشاگر و بازی بازیگران همراه است. در زمان تمرین به جای موسیقی اصلی ـ که ظاهراً در حال آماده شدن است ـ موسیقی متن فیلم”فریدا” (Frida) از دو باند متصل به یک”سیدیمن” پخش میشوند و تمرین بازیگران با این موسیقی شکل میگیرد؛ یک موسیقی بسیار آرام و عاشقانه که گویا در بازی بازیگران هم بیتاثیر نیست. موسیقی این نمایش توسط”هنر یک ناجی” ساخته خواهد شد.
نمایشنامه این کار توسط حسن برزگر نوشته شده است. برزگر این نمایش را براساس قسمتی از یک کار کوتاه ایتالیاتی به نگارش درآورده که به زعم احصایی، زیبایی این متن سبب میشود او کاری را بر منبای همان اثر، برای اجرای نمایش بنویسد. در رابطه با این که مخاطبان این گونه آثار چه قشری از مردم و هنر دوستان خواهند بود، کارگردان نمایش میگوید:«معمولاً به این نکته فکر نمیکنم که قرار است مخاطب این نمایش چه کسی باشد. فقط امیدوارم هر کس که هست، کار را دوست داشته باشد و حس کند با کار متفاوتی روبروست. بر همین اصل، من هرگز مخاطب تعیین نمیکنم.» احصایی در مورد بیکلام بودن نمایشاش و ارتباط آن با تماشاگر میگوید: ”همینقدر که بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که بازی بازیگرها، با تماشاگرمان ارتباط برقرار کند، کافی است. حتی اگر تماشاگر از بی کلام بودن آن خسته شود مهم نیست. ممکن است یک تماشاگر از این کار خسته شود ولی شخص دیگری از همین نمایش لذت ببرد. این بسته به سلیقه و شناخت آدمها و درک آنها از یک قصه است. ”
در این نمایش علاوه بر بهرهگیری از موسیقیهای تأثیر گذار و تعیین کننده، از ویدئو پروجکشن نیز استفاده خواهد شد. مسئول تهیه و ساخت تصاویر مورد نیاز برای این نمایش هنوز مشخص نشده است. از دیگر عوامل تئاتر ”واقعیت اینه.....” باید اشاره کرد به ”نرمین نظمی” که به صورت مشترک با سیامک احصایی طراحی صحنه و لباس را به پایان خواهند رساند، ”رکسانا بهرام” دستیار کارگردان و ”روحالله حقگوی رسال” مدیر صحنه.
سیامک احصایی در مورد نحوه بازیگیری از نقش آفرینان این نمایش میگوید: ”من یک تم اصلی را به بازیگرم میدهم و بعد او را راحت و آزاد میگذارم تا یکسری اتودهای شخصی را پیاده کند. بعد آنچه من از میان اتودهای شخصی او میپسندم و آن چیزهایی که مد نظر خودم هستند، مورد استفاده قرار میدهم که از مجموعه آنها یک بیس قابل قبول ساخته میشود. من هر چه را احساس کنم که خوب نیست و به کار لطمه میزند، به راحتی بیرون میآورم و دور میاندازم! ”.
نتیجه ٩ روز تمرین
در هنگام تمرین، کارگردان با دقت بر بازی هنرپیشههای کارش اشراف دارد. گاهی او مجبور میشود برخی صحنهها را اصلاح کند. البته اخطارهای کمی نصیب پانتهآ پناهیها میشود. چیزهایی در حد فراموش کردن مسیر حرکت یا برداشتن وسیلهای، که این موارد به سرعت توسط دستیار کارگردان به او یادآوری و دوباره تکرار میشوند. نمایش ”واقعیت اینه...” نهمین شب از تمرینات خود را پشت سر میگذارد و کارگردان اظهار میدارد: تمرینها تا این لحظه خوب پیش رفته و رسیدن به نتیجهای که آنها به دست آوردهاند در 9 شب کار بسیار سختی است. اگر چه این دسترنج به لطف نیرو و انرژیای که عوامل گروه برای پیشبرد کار صرف کردهاند، به دست آمده است. در زمان معین برای اجرای عمومی، در تالار قشقایی دو اجرا روی صحنه خواهد رفت. اجرای اول مربوط به نمایش ”فرجام طولانی سفر طوبی” کار ”مهرداد ضیایی” خواهد بود و پس از آن نمایش ”واقعیت اینه.....” حاصل کار خویش را در معرض تماشای علاقهمندان خواهد گذاشت. سیامک احصایی پیش از این قرار بود متنی با نام ”دایره” را روی صحنه ببرد که آن نمایشنامه از سوی شورای نظارت و ارزشیابی، نتوانست مجوز بگیرد. بنابراین متن نمایش ”واقعیت اینه........” جایگزین آن شد و به خاطر این وقفه و پیدا کردن متن نمایش در خور دیگری، این گروه تمرینات خود را با کمی تأخیر آغاز کردند. علاقهمندان به آثار نمایشی، میتوانند از هشتم آذرماه نمایش ”واقعیت اینه که خورشید دور ما میگردد” را در تالار قشقایی به تماشا بنشینند و از متفاوت و غریب بودن حال و هوای سوژه و بیان روایت عاشقانه نمایشنامه و حتی بازی بازیگران آن، نهایت لذت را ببرند.