گزارشی از اجرای نمایش”یک بلیت برای بهشت” کار گروهی از فرانسه
”یک بلیت برای بهشت” کار گروه هفت از فرانسه اولین نمایش بخش بین المللی بیستوسومین جشنواره تئاتر فجر ساعت ۱۵ روز پنجشنبه اول بهمن ماه در کافه تریای تالار اصلی تئاتر شهر اجرا داشت. پلهها را به سمت کافه تئاتر میروی روی ...
”یک بلیت برای بهشت” کار گروه هفت از فرانسه اولین نمایش بخش بین المللی بیستوسومین جشنواره تئاتر فجر ساعت 15 روز پنجشنبه اول بهمن ماه در کافه تریای تالار اصلی تئاتر شهر اجرا داشت.
پلهها را به سمت کافه تئاتر میروی روی پله آخر یک مرد فرانسوی با کت و شلوار رسمی ایستاده و چند برگ در دست دارد و از هر تماشاگری که به پله آخر میرسد میپرسد:« فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی، اسپانیا» و بیشتر تماشاگران پاسخ میدهند:« فارسی.»
در سالن کافه تریا صندلیها، زاویهدار چیده شدهاند. روی زمین و برخی از صندلیها به طور پراکنده روزنامه پخش شده است.
ایزابل یکی از بازیگران میپرسد چه کسانی بازی میکنند؟
جوابی نمیآید.
امروز شما بازی میکنید. من فرانسوی هستم از فرانسه آمدهام ایران و امروز میخواهم این نمایش را(به نمایش یک بلیت برای بهشت در جدول جشنواره اشاره میکند) ببینم.
نمایش”یک بلیت برای بهشت” یک کافه تئاتر است. یک نمایش کارگاهی که تماشاگر در اجرای آن نقش بسزایی دارد. تماشاگران باید تصور کنند که در یک مترو نشستهاند ناگهان کسی در مترو فریاد میزند من یک بلیت تئاتر مجانی برای امشب دارم چه کسی این بلیت را میخواهد. متروی فرانسه روی صحنه تلویزیون گوشه سالن دیده میشود.
ایزابل پیشتر همین نقش را در متروی فرانسه در میان زندگی روزمره آدمها بازی کرده است. اما این بار در میان تماشاگرانی که برای دیدن یک تئاتر آمدهاند بازی میکند.
علی راضی، یکی از اعضای گروه هفت میگوید:« گروه نمایش هفت از 7 نفر تشکیل شده که 2 نفر آنها فرانسوی، یک ایرانی، اسپانیایی، کلمبیایی، رومانیایی و لیبیایی در آن فعالیت دارند. کار گروهی و کارگاهی از جمله ویژگیهای گروه است. همچنین در گروه رسم است که هر عضو به زبان و ملیت خود حرف بزند. استفاده زیبا شناسانه از بدن و زبان نیز از اهداف گروه هفت است. »
نمایش”یک بلیت برای بهشت در جشنواره” اکسیمون مترو پاریس” نیز اجرا شده است.
تئاتر کافه
اصغر همت یکی از بازیگران تئاتر در مورد این گونه نمایشها و کاربرد آن میگوید:« این نوع نمایشها، کارهایی است که در اروپا به ویژه فرانسه رواج دارد تئاتر کافه نام دارد. این نمایش نیز داستانی است که واقعاً در مترو اتفاق افتاده و میتواند جزء کارهای کارگاهی و تجربی دانشجویان تئاتر محسوب شود.
و گروههای دورهگرد نیز میتوانند از این شیوه برای کسب تجربه بیشتر استفاده کنند. البته ما در ایران نیز از این دست نمایشها با عنوان نمایش خیابانی و یا حتی اجراهای کارگاهی داشتهایم.
وی در مورد ویژگیهای کافه تئاتر میگوید:« خلاقیت در اینگونه نمایشها نقش اساسی دارد. البته هر کافه تئاتری قطعاً یک طرح و چارچوب کلی دارد اما این چارچوبها قابل انعطاف است. یعنی ممکن است تماشاگر این چارچوب را تغییر دهد و توانایی گروه در روند این نمایش بسیار تعیین کننده است.
وی ادامه داد:« در این نمایش من سعی کردم که چارچوب کلی را تغییر دهم و به همین دلیل گفتم به من زنگ زدند و گفتند در مترو بمب گذاشته شده همه فرار کنید اما گروه خلاقیتی نشان نداد و اتفاقی نیفتاد. در حالی که شده اگر قرار است تماشاگر در نمایش دخیل باشد و با نمایش درگیر شود گروه باید آماده واکنش در برابر رفتار تماشاگر را داشته باشد نه اینکه تماشاگر در چارچوب تعریف شده گروه دنبالهروی آنها باشد.»
ایزابل بازیگر اسپانیایی این نمایش دانشجوی دکترای تئاتر از دانشگاه پاریس است. وی در حوزه ادبیات نمایشی اسپانیا مطالعات بسیاری داشته و در تمام نمایشنامههای لورکا بازی کرده است. بیشتر اعضای گروه تئاتر هفت در دانشگاه پاریس در رشته تئاتر تحصیل میکنند.
در فرانسه کسی به بهشت نرفت
علی راضی در مورد این نمایش میگوید:« در اینگونه نمایشها 80 درصد مردم و 20 درصد گروه موثر هستند. ما این نمایش را در متروی پاریس با بلیت یک نمایش فرانسوی با عنوان”بهشت” اجرا کردیم اما در فرانسه کسی به بهشت نرفت.»
وی ادامه داد:« ما در گروه هفت فقط یک قانون داریم و آن این است که، 7 بچه هستیم که میخواهند بازی کنند و بعد سر نقشها دعوایشان میشود.»
تماشاگران غافلگیر شدند
ایزابل بازیگر اصلی این نمایش در مورد غافلگیری تماشاگران میگوید:« فکر میکنم مردم کمی تعجب کردند. تعدادی از تماشاگران همان اول رفتند که به نظرم بیشتر تعجب کرده بودند. خود من هم تعجب کردم و به نظرم مردم با نمایش درگیر شده بودند من حتی فهمیدم که برخی از تماشاگران تئاتر کار میکنند.» به وی در مورد درگیری تماشاگر در این نمایش میگوید:« اجرای این نمایش در فرانسه و ایران به هیچ وجه برای مقایسه مردم این دو کشور نبوده است. نمیخواستیم تئاتر کار کنیم. بیشتر میخواستیم مردم بازیگر باشند ما تماشاگر. مردم گاهی درگیر شدند و گاهی نه. به هر حال هر چه بیشتر تماشاگران همکاری کنند اینگونه نمایشها بهتر میشود.»
علی راضی اضافه میکند:« این نمایش نگاهی انتقادی به زندگی روزمره دارد و میخواهد بگوید که برنامهها و قرارهای روزمره در دنیای امروز تکراری شدهاند حتی در فرانسه که مهد فرهنگ و هنر است زندگی مردم خسته کننده و تکراری شده است.»
بلیت این نمایش این بار بلیت نمایش ”چشم اندازی از پل” به کارگردانی منیژه محامدی بود که در پایان ایزابل آن را به یکی از بازیگران تئاتر و سینما اهدا کرد.