در حال بارگذاری ...

گزارش نشست مطبوعاتی نمایش” منطقه اشغال شده” به کارگردانی هلنا والدمن کار مشترک آلمان و ایران

شیما بهره مند: اولین نشست گفت‌وگوی تئاتر ایران و جهان امروز ساعت۱۰ صبح پیرامون، نمایش آلمانی ـ ایرانی” منطقه اشغال شده”به کارگردانی هلنا والدمن در سالن اجتماعات هتل بزرگ فردوسی با حضور گروه هنرمندان و تعدادی از ...

شیما بهره مند: اولین نشست گفت‌وگوی تئاتر ایران و جهان امروز ساعت10 صبح پیرامون، نمایش آلمانی ـ ایرانی” منطقه اشغال شده”به کارگردانی هلنا والدمن در سالن اجتماعات هتل بزرگ فردوسی با حضور گروه هنرمندان و تعدادی از علاقمندان به هنر تئاتر و مدیریت دکتر فریندخت زاهدی برگزار شد.
در این نمایش که به شیوه پرفورمنس اجرا شد، پانته‌آ بهرام ـ سیما تیراندازـ مهشاد مخبری ـ سارا ریحانی ـ بنفشه نجاتی و زهره آقالو به نقش آفرینی پرداختند. ریما رامین‌‌فر نیز در این نمایش به عنوان دستیار کارگردان و مترجم فعالیت داشت. دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: نرمین نظمی طراح صحنه، هربرت کیبوسکا(Herbert cybuska) نورپرداز آنا ساوپ(Anna saup) و کارینا اسمیگلا(Karina smigla) طراحی تصویر.
هلنا والدمن، کارگردان”منطقه اشغال شده” در مورد چگونگی شکل‌گیری این نمایش گفت:«ابتدا قرار شد من در ایران یک کارگاه آموزشی(work shop) برگزار کنم. اما در این اتفاقات جالبی افتاد که ما را بر آن داشت تا یک نمایش از این تجربیات اجرا کنیم.
مواد اولیه در همان Work shop ها بدست آمد و با چند طرح و ایده در تابستان تمرین های کار ار شروع کردیم . برای من خیلی اهمیت داشت که روی صحنه واحدهایی داشته باشیم که آدم ها را از هم تفکیک کند .در Work shop ایدة پنجره و دیوار که در آن بازیگران قرار بگیرند مطرح شد. ما حدود ١۶-١۵ بازیگر داشتیم
وی در مورد کاربرد این خیمه ها و شیوه جدید بازی در فضای بسته گفت:« در ابتدا ارتباط با این خیمه ها به عنوان پوسته دوم برای بازیگران بسیار مشکل بود و مدت زمان بسیاری طول کشید تا بازیگران ، این پوسته را پذیرفتند و برای اینکه این ارتباط زودتر صورت بگیرد ما همه چیز را به عنوان لایه ای از شخصیت خود آزاد گذاشتیم تا بازیگران به طور بداهه و با آزادی عمل بیشتری کار کنند . این خیمه ها زندگی آدم ها را در یک فضای بسته نشان می دهد. فضایی پر از تشویش که این آدم ها از موقعیت درست خودشان جدا شده‌اند و در جای نادرست قرار گرفته اند . جایی نادرست ، تنها ، بدون حضور دیگران .
با قرار بود که ما در پس خیمه ها با حرکات و دیالوگ‌ها، آدمهای درون,آن را کنکاش کنیم.»
هلنا والدمن از مورد شیوه همکاری مشترک و ارتباط گروهی ایران و آلمان گفت:« وقتی من برای اجرای نمایش به ایران دعوت شدم بسیار تعجب کردم چون در تئاتر ایران برخلاف سینمای ایران که همه آن را می‌شناسند، شناختی نداشتم و در روزهای اقامت در ایران سعی کردم که چند نمایش را ببینم تا کمی شناخت پیدا کنم. ابتدا در تمرین‌ها مشکل زبان داشتیم البته این مشکل نه به معنای تفاوت بیان باشد بلکه فرهنگ‌ها و دیدگاه‌های ما بسیار متفاوت بود. من در نظر نداشتم در ایران یک تئاتر با یک ایده و طرح مشخص اجرا کنم بکله بیشتر دوست داشتم یک کارگاه و تجربی و مشترک داشته باشیم و من بیشتر بیاموزم، والدمن در مورد بازتاب این نمایش در آلمان و ایران گفت:« ما این نمایش را در آلمان در شهرهای هانوفر و مونیخ اجرا کردیم. البته اجرای ما در آلمان بخشی از تمرین نمایش یا Try Out بود. در اجرای مونیخ تماشاگران با این نمایش ارتباط خوبی برقرار کردند. در مورد بازتاب نمایش در ایران نیز هنوز نمی‌توان اظهار نظر کرد و این چیزی است که شما باید به من بگویید. ما در این نمایش سعی کردیم با وجود اختلاف فرهنگ‌ها و دیدگاه‌ها، به حرف مشترکی برسیم و آن را بیان کنیم.»
والدمن در پاسخ به این پرسش که چرا بازیگران منطقه اشغال شده همه زن هستند و آیا این نمایش دیدگاهی فمنیستی داشته گفت:« در Work shopهایی که ما در ایران داشتیم من تنها با همین بازیگران آشنا شدم که همه زن بودند و با همین گروه کار کردیم..»
در پایان نمایش بازیگران از خیمه ها بیرون آمدند و از زنان حاضر در سالن خواستند که پشت پرده بروند. پشت پرده گفت‌وگویی دوستانه مانند یک میهمانی خودمانی شکل گرفت.
والدمن در پاسخ به این پرسش که چگونه از متن عبور کرده و به اجرای ناب‌تری از تئاتر رسیده است، گفت:« من به این روش کار عادت دارم . یک ایده کوچک و یا یک خط متن کاری را براساس حرکت اجرا کردیم.»
فریندخت زاهدی توضیح می‌دهد:« هلنا والدمن به آن معنایی که ما می‌شناسیم، کارگردان تئاتر نیست. بلکه وی در اجراهای نمایش یا همان پرفورمنس مهارت دارد. یعنی ایده‌های کوچک را با حرکت بسط می‌دهد و از آن یک تفکر می‌سازد.»
حسن دادشکر، یکی از بازیگران تئاتر در مورد اینکه در چنین نمایش‌هایی اندیشه وجود دارد یا فقط برپایه حرکت است، گفت:« در این نمایش به نظر می‌رسد اندیشه کار قربانی فرمالیست بودن آن شده است و استفاده از تکنیک‌ها(موسیقی، نوشتن شعر روی پرده و اسلاید) ذهن بیننده را به جاهای مختلف می‌کشاند. البته شاید اگر از این تکنیک‌ها بهتر استفاده می‌شد حتی به محتوای اثر کمک هم می‌کرد.»
هلنا والدمن در پاسخ گفت:« قطعاً تفکری پشت این نمایش بوده‌ است و این به برداشت تماشاگر از یک اثر بستگی دارد. یک تفکر انسانی با این مضمون که برخی از آدم‌ها در دنیای امروز فضای زیادی را اشغال می‌کنند و برای حفظ پوسته خود می‌جنگند و حضور هیچ غریبه‌ای را نمی‌پذیرند اما اگر بدانند که این غریبه نادانسته‌ای رابه آنها می‌آموزد، کم‌کم حضورش را می‌پذیرند و همین آدمها که اول حضور حتی یک غریبه را تاب نمی‌آورند در پایان از پوسته خود بیرون می‌آیند و حتی دیگران را نیز به با هم بودن دعوت می‌کنند.»
وی هم چنین در مورد اینکه آیا این خیمه ها مانعی است برای دیدن چهره و حالات افراد درون آن گفت : «برای دیدن و درک کردن تنهایی و درون آدم ها باید در زد ، پرده ها را کنار زد و داخل رفت . نمی شود در کنار خیابان ایستاد و درون آدمها را درک کرد . »
هلنا در پاسخ به حسن دادشکر مبنی بر اینکه پرفورمنس تنها یک مرحله تکمیلی بازیگری است نه تئاتری برای تماشاگر گفت : « من واقعاً سعی می کنم هدف شما را بفهمم و از دید شما به این نمایش نگاه کنم ولی این نمایش برای من بسیار تأثیر گذار بود و من وقتی کار را می بینم گاهی حتی گریه می کنم.»
والدمن در پایان نشست گفت :« اجرای دیروز برای ما تنها یک تمرین بود چون ذهنیتیٍ از تماشاگران نداشتیم . این نمایش در آلما‌ن در یک سالن کوچک اجرا شد و در پایان ١٠٠ خانم پشت پرده آمدند . اما دیروز خانم های زیادی به ما پیوستند و من از این بابت بسیار خوشحالم .»
سیما تیرانداز یکی از بازیگران نمایش « منطقه اشغال شده » در مورد دلیل انتخاب این نقش گفت : «‌شیوه و سبک این نمایش برای من بسیار جالب بود و اینکه بازیگر در صحنه حضور نداشته باشد و حتی دیده نشود تجربه جدیدی بود .
کارکردن بدون متن با شیوه کارگاهی و با کارگردانی که دیدگاه های متفاوت دارد، برای من وسوسه انگیز بود و به همین دلیل این نقش را انتخاب کردم .»
وی ادامه داد : «ما ابتدا حدود دو ماه در تهران و ١٠ روز در آلمان تمرین کردیم و برای اجرای در جشنواره ١٠ روز دیگر در تهران تمرین داشتیم .»
پانته آ بهرام یکی دیگر از بازیگران این نمایش در این باره گفت:«هلنا والد‌من، ابتدا با یک ذهنیت خشن و منفی به ایران آمده بود چون اخبار پراکنده ای در مورد ایران ، افغانستان و عراق شنید‌ه بود و ابتدا فکر می کرد فرهنگ این کشورها مشا‌به هم است. اما در نهایت پس از تبادل نظرهای بسیار ، برآیند دیدگاه چند زن ایرانی با والد من به نمایش گذاشته شد‌.البته ذهنیت والد‌من وقتی در محیط قرار گرفت کاملاً تغییر کرد‌.»
وی در مورد جریان فمنیستی در این نمایش گفت :« برخی از واژه ها نزد آدم های مختلف معانی مختلفی دارد و فمنیسم نیز از جمله جریان هایی است که تعابیر مختلفی از آن می‌شود . این کار نمایشی زنانه است چون حاصل فعالیت تعدادی زن با تفکرات و احساسات زنانه است، اما با تعریفی که من از فمنیسم دارم این نمایش به هیچ وجه فمنیستی نیست . پانته‌آ بهرام در مورد تمرین‌های این نمایش گفت :« اینکه ما با خیمه ها به عنوان پوسته دوم خودمان بر‌خورد کنیم و حرکاتمان متفاوت با نمایش عروسکی باشد، بسیار سخت بود و برای رسیدن به نقش ها تمرین های بسیار سختی را انجام دادیم .»
وی در پایان گفت :« من ابتدا فکر می‌کردم که در نمایش دیده نمی شوم اما بر‌خلاف تصور من باوجود صدا حضور ما کاملاً‌ حس شد . چون هر کسی که پانته آ بهرام را می شناسد با صدای او نیز آشناست‌.»