یادی از استاد ”رضا ارحام صدر”
پژمان دادخواه: چهارسال از نبود بزرگ مرد عرصه تئاتر کمدی این سرزمین می گذرد که به خاطر خصوصیت های بی نظیرش، شکرپاره لقب گرفته بود؛ چهارمین سالگرد درگذشت استاد رضا ارحام صدر بهانه ای شد تا در حد بضاعت مقاله ای در یاد استاد سفر کرده بنویسم.
استاد رضا ارحام صدر ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۲ ه.ش در محله پاقلعه اصفهان دیده به جهان گشود. وی دانش آموخته رشته فلسفه از دانشگاه اصفهان بود و از پایهگذاران تئاتر حرفهای در اصفهان محسوب میشد. اولین حضور او در صحنه تئاتر در دبیرستان ادب بود. در جشن سالانه دبیرستان ادب معمولاً سه شب نمایش برای معلمان و والدین و بزرگان شهر اجرا می شد که به علت حضور ارحام صدر در جشن سالانه دبیرستان ادب و استقبالی که از آن نمایش صورت گرفت، تا هفت شب بلیت فروخته شد و نمایش -که "رفیق ناجنس" نام داشت- به اجرای خود ادامه داد. علت انتخاب وی به عنوان بازیگر را باید در شیرین زبانیها و بداهه گوییهایی جستجو کرد که در نوع خود بینظیر و جالب توجه بود و همین امر به عنوان یکی از توانایی ها و قابلیت های منحصر به فرد این هنرمند ثبت شد.
ارحام صدر در ادامه، فعالیت هنری خود را به صورت جدیتر و منسجم تری از سال ۱۳۲۶ با بازی در تئاتر اصفهان آغاز کرد. در سال ۱۳۲۷ ناصر فرهمند اولین تئاتر حرفهای را در اصفهان تاسیس و از ارحام صدر برای همکاری دعوت کرد. این تئاتر در دروازه دولت اصفهان و ساختمانی که هم اکنون تبدیل به شهرداری شده، قرار داشت. تمام تلاش وی آن بود که نمایش کمدی از حالت فکاهی محض خارج و با انتقاد از مسائل سیاسی و اجتماعی همراه باشد.
پس از مدتی با تلاش زیاد، گروه تئاتر "سپاهان" شکل گرفت و پس از دورهای، ناصر فرهمند همراه گروهی از بازیگران از این گروه جدا شده و گروه تئاتر "اصفهان" را شکل دادند. ارحام صدر به همراه نصرتالله وحدت در گروه "سپاهان" ماند و با جدیت و پشتکار به کار خود ادامه داد و فعالیت گروه به اوج رسید. پس از مدتی ارحام صدر از این گروه جدا شد و گروه نمایشی ارحام را در محل سینما پارس(مولن روژ) در محله ارامنه اصفهان تاسیس کرد. وی بیش از 50 سال به اجرای بدون وقفه تئاترهای اجتماعی و طنز پرداخت. آنچنان که خود در این باره میگوید: «بنده پنجاه سال از عمر خود را صرف خنداندن مردم نمودم.» علیرغم مردم اصفهان، مردم بیشتر شهرهای ایران به نمایشهای ارحام صدر علاقه مند بودند و به اصفهان میآمدند. همچنین گردشگران خارجی همراه با مترجم به تماشای تئاتر این استاد گرانقدر مینشستند و خاطره ای دوچندان را از ایران با خود میبردند. یکی دیگر از محاسن کارهای استاد، استفاده از لهجۀ شیرین اصفهانی در اجراهایش بود که نه تنها برای مردم شهر اصفهان جذاب و دلنشین بود، بلکه مردم شهرهای دیگر نیز به لهجه اصفهانی علاقه مند شده و جذب صدا و بیان زیبای استاد میشدند. وی در این باره میگوید: «تئاتر ما واقعاً در سراسر ایران مطرح بود و حتی نام آن در خارج از ایران و اذهان ایرانیانی که در خارج از کشور زندگی میکردند، ماندگار شد.» حاصل یک عمر فعالیت هنری استاد، نشاندن خنده بر لب های مردم و شاد کردن آن ها بود و مردم همیشه از خندهها و شادیهایی که نمایش های استاد ارحام صدر برای آن ها به ارمغان میآورد، یاد میکنند.
ارحام صدر به دلیل نقش صریح انتقادی، رنگ و بوی اجتماعی و پرداختن به مسائل روز در نمایش های خود از محبوبیت زیادی برخوردار شد و همواره مورد توجه مردم بود. وی استاد بداهه گویی و بدعتگذار مکتب اصفهان در تئاتر کمدی ایران بود و به قاطعیت میتوان وی را بنیانگذار مکتب کمدی انتقادی در تئاتر ایران دانست که بعدها به مکتب تئاتر اصفهان نیز مشهور شد. ویژگی کاری بارز ارحام صدر که انتقاد از مسائل سیاسی و اجتماعی در قالب کمدی بود، باعث شد که اجراهایش همواره با استقبال بی نظیری رو به رو شود. وی در این باره میگوید:
«در نمایشی که در مورد مالیات اجرا کردم، متن طوری بود که در آن دولت مالیات ها را از افراد زحمتکش میگرفت و ثروتمندان را معاف میکرد. این نمایش چنان با استقبال رو به رو شد که بلیت های ما ساعت 4 بعد از ظهر تمام میشد و مردم به خودشان میگفتند که این نمایش را که درد و دل ما مردم را میگوید، باید دید. این را بگویم تئاتر زبان گویای مردم شد و نمایش (مکتب کمدی انتقادی) به نام من ثبت شد و هنوز میگویند که رضا ارحام صدر این سبک را متداول کرده است. هنوز کسانی که فرهنگ تئاتر دارند، میگویند رضا ارحام صدر پایه گذار کمدی انتقادی است.»
حاصل چند دهه فعالیت هنری وی ایفای نقش در حدود 150 تئاتر و 20 فیلم سینمایی است. از تئاترهای مشهور و ماندگارش میتوان به "وادنگ"، "من میخوام"، "اداره کاریکاتورسازی"، "رفیق ناجنس" و "مست و دیوانه" اشاره کرد که هنوز دیالوگ های آن بین مردم جاری و خاطرات آن در دل مردم این دیار زنده است.
وی همواره به شهر اصفهان عشق می ورزید و با علاقه تمام به فعالیت هنری در این شهر مشغول بود. استاد در اینباره میگوید: «روزی مقامات دولتی خواستند که مرا به فعالیت هنری در تهران وادار کنند که در پاسخشان گفتم: هر موقع توانستید منارجنبان اصفهان را از کف ببرید و در لالهزار کار بگذارید، ارحام را هم میتوانید به آنجا ببرید.»
پس از دوره طولانی کار در زمینه تئاتر و سینما، در یک مقطع زمانی زیادی فعالیت هنری آنچنانی نداشت، ولی همواره با صمیمیت و مهربانی بین مردم زندگی و همیشه ارتباطش را با مردم حفظ کرد. استاد قلبی رئوف و روحی بلند داشت و جزء خیران و نیکوکارانی بود که سراسر عمر خود را به خدمت به مستمندان و فقرا گذراند. وی تا پایان عمر در شهر اصفهان و در کنار مردم زندگی کرد و در 24آذر ۱۳۸۷ دار فانی را وداع گفت و در قطعه نام آوران باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.