پانتهآ بهرام: هنوز موفق نشدهام کارم را از بیرون نگاه کنم
«آواژیک» نخستین تجربه کارگردانی پانتهآ بهرام است که با تکیه بر آیینهای فرش بافی ایرانی این روزها در تالار قشقایی اجرا میشود.
ایسنا: «آواژیک» نخستین تجربه کارگردانی پانتهآ بهرام است که با تکیه بر آیینهای فرش بافی ایرانی این روزها در تالار قشقایی اجرا میشود.
پانتهآ بهرام، کارگردان این نمایش درباره چگونگی شکلگیری این نمایش و ایده اصلی آن، گفت: شکل گیری «آواژیک» درست مثل یک اتفاق غیرمعمولی برای من جالب بود، چون برخلاف کارگردانیهای متداول شکل گرفت. یعنی آواژیک در هیچ جای ذهن من نبود و به صورت کاملا اتفاقی از سوی آهنگساز این کار پیشنهاد شد.
وی در این باره گفت: همیشه کارگردانان تئاتر هستند که بعد از شکلگیری نمایش خود از آهنگسازی برای همکاری دعوت میکنند، در صورتی که در مورد این نمایش همه چیز برعکس اتفاق افتاد، یعنی آهنگساز کار مجموعه آهنگهایی را که ساخته بود به من داد تا به عنوان یک تئاتری برای آنها تصویرسازی کنم که به واقع وسوسه خیلی جالبی بود.
بهرام با اشاره به علاقه خود به موسیقی و تاکید نمایش بر آن، گفت: مجموعه موسیقی که آقای سعیدی در اختیار من گذاشت در چند بخش بود و من هم از ابتدا قصد داشتم تا برای هر بخشی یک اتفاق خاص را به تصویر بکشم ولی شروع آن با «آوای قالیبافان» بود، در ابتدا به موزه فرش رفتم و با دیدن دنیای گسترده فرش ایرانی تصمیم گرفتم تا تمام کار را بر این موضوع متمرکز کنم.
بازیگر نمایش «شکلک» موتیفهای فرش ایرانی را بسیار متنوع خواند و افزود: ما به عنوان آدمهایی ایرانی فرش را فقط زیر پایمان میاندازیم و روی آن زندگی میکنیم، در حالیکه دنیای فرش بافی ایرانی خیلی پر رمز و راز و گسترده است و به همین دلیل هم تصمیم گرفتم تا آواژیک را به فرش و بافت آن اختصاص دهیم و ازا ین رو نقش قالی، مواد و ابزار قالیبافی، شکل یافت و زندگی قالیبافان به بدنه اصلی، تصویرسازی «بافتن» و اندیشه اصلی کار شد.
وی اضافه کرد: بافتن رویاها، آرزو و حتی یافتن روزهای عمر به یکدیگر فلسفه اصلی کار است که گویا یا به یک فلسفه است که بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمده است.
کارگردان و بازیگر نمایش در ادامه با تاکید بر شکل نمایش گونه این کار به ایسنا گفت: وقتی این کار از یک مرحلهای ادامه پیدا کرد، به این نتیجه رسیدم که نباید خیلی از پدیده نمایش که حاصل تمام آموختهها و تجربههایم بود، فاصله بگیرد و به همین دلیل کار را وارد ژانر پست مدرن کردم.
وی اولین خصیصه پست مدرن را «تمرکززدایی» دانست و گفت: فرش یک اتفاق کلاسیک است و هر آنچه که به فرش مربوط میشود یک حس نوستالژیک را در ما زنده میکند پس بایست بر روی این فرم کلاسیک چیزی متضاد بنا شود تا آن اتفاق پست مدرن که دنبالش بودیم حاصل میشد و به همین بهانه من از تمرکززدایی در تصاویر، حرکات موزون و حتی موسیقی خارج از فرم استفاده کردم یعنی در بخشهایی از کار به صورت تعمدی حرکات فرم از ریتم خارج میشود و به این صورت ما به شکل دلخواه دست مییابیم.
بهرام با یادآوری این نکته که آواژیک روایت قصه نیست، تصریح کرد: آواژیک حاصل انتخاب لحظهها است، پس به محظ اینکه تماشاگر در ذهن خودش به دنبال یک روایت در نمایش بگردد ما به او نشان میدهیم که اشتباه رفته است زیرا که من در طول تمرینات به گروه گفتم که ظرف 3 تا 5 ثانیه باید 200 حرکت که نام آنها مربوط به زندگی است را اجرا کنند و به تمام شدن زمان خود، حرکتشان را تغییر دهند و اصلا هم برای مهم نیست که این حرکتها به حرکتهای قبل مربوط باشد بلکه تنها قصد داشتم تا تعداد کثیری از نشانههای زندگی بشر را بر روی صحنه تئاتر بسازم و خوشبختانه «آواژیک» این بستر را برای ما فراهم میکرد.
بازیگر گروه تئاتر تجربه، در ادامه مهمترین توجه خود را به معطوف به زیباییشناسی کار دانست و گفت: تنها مسئلهای که در طول ساخت نمایش مرا محدود کرد، تاکید بر زیبایی کار بود، چون اصرار داشتم تا تماشاگر چیز زشتی را نبیند و از طرفی هم میخواستم این زیبایی و این تصاویر ربط خودش را با پدیده بافتن از دست ندهد هر چند که هر کدام از مخاطبان این نمایش به فراخور وضعیت خودشان شاید از بخشی از کار لذت برده باشند و من هم به عنوان کارگردان نمایش هیچ اصراری نداشتم که همه تماشاگران از تمام قسمتهای کار لذت ببرند.
وی در پایان گفت: خوشبختانه نمایش «آواژیک» به عنوان نخستین تجربه کارگردانیام کار موفق و جالبی بود و هنوز هم در دل خودش ادامه پیدا میکند و هر بار من را با یک ایده جدید مواجه میکند، هر چند که هنوز به عنوان کارگردان نمایش موفق نشدهام تا کارم را از بیرون نگاه کنم.