در حال بارگذاری ...
...

منوچهر نوذری در تئاتر

منوچهر نوذری مردی بود با معیارها و ملاک‌های خاص و همین امر از او هنرمندی منحصر به فرد ساخته بود. هر پدیده‌ای در عالم قابل بررسی است و می‌توان به آن پدیده از زوایای مختلف نگریست.

منوچهر نوذری مردی بود با معیارها و ملاک‌های خاص و همین امر از او هنرمندی منحصر به فرد ساخته بود. هر پدیده‌ای در عالم قابل بررسی است و می‌توان به آن پدیده از زوایای مختلف نگریست. نوذری به پدیده‌های عالم از زاویه طنز نگاه می‌کرد و حقیقت آن پدیده را بازگو می‌کرد و در این نوع گرایش تمام اصول گفتن و بیان کردن را رعایت می‌کرد. بیان او موجز، عقیق، پرمحتوا و بسیار شیرین بود و در پس این شیرینی نوعی گزندگی وجود داشت که بعضی را خوش نمی‌آمد اما کثیری را خشنود می‌کرد. به همین دلیل گویش او بحث انگیز بود و شنونده را به دو دسته تقسیم می‌کرد و به بحث وامی‌داشت، ایجاد یا دیالوگ می‌کرد و خود کنار می‌کشید تا حقیقت معلوم شود و باز...
او به دلیل اجرای برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی به این شیوه رسیده بود و از آن جا که تمام زندگی خود را صرف این دو رسانه کرده بود به این شیوه رسیده بود و در تمام ابعاد زندگی خود آن را بسط داده بود به طوری که در زندگی غیر حرفه‌ای او این شیوه وجود داشت و با پیرامون خود حتی در زندگی خصوصی به همین شیوه می‌نگریست.
خود را با همین روش بیان می‌کرد. آن‌ها که او را می‌شناختند او را دوست داشتند و این شامل همه ملت ایران بود اما آن‌ها که مورد نقد و انتقاد او قرار می‌گرفتند با او ارتباط چندان خوبی نداشتند. هر چند هرگز نمی‌توانستند از او بیزار باشند و همواره ایشان را به دیده احترام می‌نگرستند. نوذری مردی صریح بود و بی‌پرده سخن می‌گفت اما در عین صراحت ایهام هنرمندانه را رعایت می‌کرد و همین امر بود که گویش نوذری را به عمق می‌برد. رعایت صراحت و ایهام به طور همراه گویش نوذری را از طرفی قابل فهم برای عموم و از طرفی پرمحتوا می‌کرد و بنابراین طیف وسیعی از جامعه با او ارتباطی ناگسستنی برقرار کرده بودند و برای دیدن کارهای او اشتیاق نشان می‌دادند و او نیز به مردم سرزمین خود عاشقانه می‌نگریست و حرمت بسیار برای خواسته‌های آن‌ها قائل بود. نوذری بسیار دیرپا به عرصه تئاتر گذاشت اما هنگامی که آمد اصلاً با دنیای تئاتر بیگانه نبود و تمرین‌های خود را به قدر کافی در عرصه‌های دیگر انجام داده بود. وقتی اولین کار خود را شروع کرد دوستان او همراهش بودند. آقای حسین عرفانی، آقای منوچهر والی‌زاده، خانم شهلا ناظریان، آقای جاویدنیا، آقای هرندی و ... از طرفی آقایان شیشه‌گران و توکلی او را یاری می‌کردند و از این بابت بسیار شادمان بود. این اثر با محوریت نوذری رکورد اجرای نمایش را شکست و به مدت 9 ماه اجرا شد البته 9 ماه متوسط روزی سه سانس. روزهای پنجشنبه و جمعه روزی شش سانس و روزهای عادی دو سانس. در واقع این کار به مدت چهار سال اجرا شد و اگر گروه به دنبال کاری جدید نبود شاید 20 سال هم اجرا می‌شد چون روزهای آخر همچنان با استقبال شدید مواجه بود.
در طول مدت سه ماه کار جدید آغاز شد و شکل گرفت و باز در فصل تئاتر کار آغاز شد و همچنان با استقبال شدید مردم روبه‌رو شد و نوذری از این بابت بسیار خوشحال بود. ایشان هر جا که مردم حضور داشتند دلگرم بود به همین دلیل از آن به بعد مدام به فکر خلق اثر جدید بود و به دنبال موضوعاتی می‌گشت که در رابطه با موضوعات مورد علاقه مردم باشد و حرف مردم و نقطه نظرات مردم را منعکس کند و در جهت رفع مشکلات اجتماعی گام بردارد. از آن جا که یکی از مشکلات مردم مشکل مسکن بود نام این نمایش را”توی این بنگاه معاملاتی چه خبره” گذاشت در حالی که نام قبلی نمایش”تو این خونه چه خبره” بود. بنابراین یک سریال شش قسمتی شکل گرفت که ترکیب اسم آن همین بود فقط مکان آن تغییر می‌کرد مثل”تو این اتوبوس...”، ”تو این دیوونه‌خونه...” و... و در هر یک از کارهای مشکلات و موضوعاتی را بررسی می‌کرد که مردم با آن‌ها برخورد داشتند و خواستار رفع آن مشکلات بودند.
نوذری در هر یک از این کارها نقش محوری داشت و در قالب تیپ‌هایی که در گذشته خلق کرده بودند ظاهر می‌شد و گاهی در یک نمایش تا سه تیپ مختلف بازی می‌کرد.
در نمایش”توی این بنگاه معاملاتی چه خبره” سه تیپ مختلف بازی می‌شد؛ ”دست و دلباز”، ”ملوان” و... این شخصیت‌ها در گذشته از سال‌ها پیش در رادیو توسط نوذری خلق شده بودند و هر کدام از آن‌ها مبنایی داشت. آن مبانی سخت مورد توجه مردم بود و این بار در قالب نمایش بسیار جذاب و جا افتاده و در عین حال گسترده مطرح می‌شد بنابراین با استقبال شدیدتری مواجه می‌شد. این تیپ‌های بسیار زیبا و خلاقه تاکنون فرصت حضور در یک اثر کامل را پیدا نکرده بودند که مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند اما این بار این فرصت را به دست آورده بودند و فضای کافی برای جولان داشتند. نوذری مردی باهوش و خلاق بود و در طول اجرای این سریال نمایشی به شیوه‌ای خاص از بازیگری دست یافته بود که ریشه در نوع اندیشه و فرم ایجاد ارتباط با مخاطب داشت و مخصوص خود او بود. نکته قابل توجه این که نوذری هرگز به دنبال تقلید نبود و همیشه دست به خلق موقعیت‌های جدید می‌زد. امیدوارم فرصتی پیش آید و در این رابطه بتوانم توضیحات بیشتر و فنی‌تری ارائه کنم. شاید در کتابی مربوط به شیوه‌های خلاق بازیگری.
بعد از این مدت، زمانی طولانی نوذری نتوانست کار کند و این فرصت مغتنم از او و مردم گرفته شد. این دوری او را بیمار کرد و آسیب شدیدی به او رساند. وقتی مجدداً به من مراجعه کرد و گفت:«من شدیداً به کار نیاز دارم.» یک بار دیگر کار آغاز شد اما شرایط تئاتر گلریز در آن زمان و حضور افرادی که به هیچ عنوان مشروعیت حضور در عرصه فعالیت‌های فرهنگی را نداشتند باعث شد تا نوذری با چشمانی گریان یک بار دیگر این عرصه را ترک گوید.
این جو عجیب و غریب حتی مرا هم دچار آسیب کرد چه رسد به نوذری که آزردگی‌های فراوانی داشت. برای رفع هر گونه سوءتفاهم باید بگویم جو موجود در تئاتر گلریز مربوط به مسئول تئاتر نبود. مسئول تئاتر هم نمی‌توانست برای رفع مشکلات کاری صورت دهد مشکلات برمی‌گردد به مشکلات اجتماعی... سه سال دیگر نوذری در انزوای کامل بود و فقط با بعضی از دوستان نزدیک خود ارتباط داشت.
تا این که یک روز به منزل من آمد پنج ماهی بود که از او خبر نداشتم آن روز وقتی او را دیدم حیرت کردم زیرا به شدت بیمار شده بود. به کمک من چند پله را بالا آمد وقتی جویای حال او شدم گفت:«من هیچ باکی ندارم فقط دوری از صحنه مرا می‌کشد و ...»
در آخر گفت اگر می‌خواهی زنده بمانم کمکم کن تا روی صحنه بروم. خواهی دید دوباره با نفس تماشاگر زنده می‌شوم و روزی شش تا برای آن‌ها نمایش اجرا می‌کنم. مگر یادت رفته آپارات فیلم هم بود می‌سوخت اما من حاضر بودم یک سانس دیگر هم اجرا کنم. وقت نبود وگرنه از سه صبح تا پنج صبح هم هستند کسانی که بیایند نمایش ببینند، آ‌ن‌ها هم حق دارند، مگر نه؟
گفتم درست می‌گویی. بالاخره طرحی را آماده کردیم و به اتفاق گروهی از بازیگران آماده اجرا کردیم. در تمام طول تمرینات نوذری مریض بود اما با شوق و اشتیاق فراوان در جلسات تمرین حضور پیدا می‌کرد. از نظر روحی وضعیت مطلوبی پیدا کرد و فعالیت‌های خود را طبق گذشته آغاز کرد(با آن که هنوز بیمار بود) و روزها دنبال رفع مشکلات مردم بود و شب‌ها در جلسات تمرین حضور داشت.
نمایش آغاز شد و نوذری که تا آن ساعت به کمک بچه‌ها راه می‌رفت دو ساعت نمایش را با قدرت و به خوبی بازی کرد و از آن پس رو به بهبودی رفت و ....
اما مجدداً به دلایلی کار متوقف شد و قرار شد که در سالنی دیگر ادامه یابد اما نوذری که دل شکسته شده بود دیگر جان نگرفت و ما را از حضور سرشار از لطف خود محروم کرد.
روحش شاد و یادش گرامی
والسلام