در حال بارگذاری ...
...

گزارشی از کارگاه نمایشی”ادیپو در کلونو می‌میرد” به سرپرستی جی‌جی دالالیو

من از پارما می‌آیم و قبلاً تماس‌هایی با جشنواره‌های بین‌المللی تئاتر در ایران داشتم و در سال ۲۰۰۰ هم چند مورد از گروه‌های تئاتری ایران به جشنواره‌ای در پارما آمده بودند. ایرانی‌ها از من خواهش کردند که به کشورشان بیایم البته نه به خاطر برگزاری یک ورک شاپ و بیشتر برای مسائل کارگردانی.

احمدرضا حجارزاده:کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر این روزها با برگزاری یک ورک شاپ چهار روزه پذیرای کارگردان برجسته و پرسابقه ایتالیایی”جی‌جی دالالیو” است. در اولین جلسه این کارگاه که با حضور گروهی از کارگردانان و بازیگران نام آشنای ایرانی برگزار شد، دالالیو به بحث و آموزش درباره مفاهیم اصولی و تکنیک‌های بازیگری و کارگردانی و همچنین تفهیم تقدس برخی واژه‌ها و المان‌های تئاتری پرداخت. در این میان، آتیلا پسیانی که در این ورک شاپ حاضر بود در خصوص دراماتورژی در تئاتر پرسید که آیا در دیدگاه شما و آموزه‌هایتان، این امر به کارگردانی محول می‌شود یا به خودی خود شکل می‌گیرد و مستقل است؟ دالالیو در پاسخ به این پرسش پسیانی گفت:«من ترجیح می‌دهم این مساله بین بازیگر و کارگردان باشد. همان زمان که این مساله به ذهن بازیگر رفت دیگر نقش کارگردان از بین می‌رود. من ترجیح می‌دهم که متن را تغییر ندهم. در واقع متن طوری باشد که کامل باشد و آن قدر کامل که حتی احتیاجی به کارگردان هم نباشد. دوست دارم در فعالیت و حرکت و عملکرد افراد روی صحنه چنان متن گیرایی داشته باشد که حتی دیگر کارگردان هم نقشی نداشته باشد و این متن باشد که کار را پیش ببرد و روی صحنه فقط نیاز افراد و گروه و بازیگران مشخص باشد. نه این که این‌ها یک بازنمایی از یک نقش بکنند. یعنی وجود خودشان باشد که کار را پیش می‌برد.»
یکی دیگر از حاضران در خصوص تعبیر صحنه‌ای کلمه مقدس در گفته‌های این کارگردان ایتالیایی پرسید و پاسخ شنید:«تقدس چیزی است که انسان خودش با احساسات خودش در وجودش به وجود آورد. من نمی‌گویم که این تقدس آیا وجود دارد یا ندارد، یا این که از کجا می‌آید یا نمی‌آید. این فرم‌های تقدس به نظر من، فرم‌های انسانی است. شما همه امروز آن مشکل‌ها و فرم‌های مقدس که وجود دارد را به من نشان دادید. من این نیاز به تقدس یا مقدس بودن را دیدم. اما چیزی نیست که در مذهب هم حتماً‌ باشد یا نباشد. مذهب شما چیز دیگری است و مذهب من نوعی دیگر. به خاطر همین است که قبل از این که اُدیپ بمیرد و برای این که بمیرد مساله تقدس را و مکان مقدس شنید و دیده می‌شود. مثلاً اگر متنی را انتخاب کردیم که در آن چگونه چای درست می‌کنند خیلی سخت است برسیم به این که تقدس و مقدس بودن یعنی چی. ولی در ژاپن چنین چیزی وجود دارد. برای چای هم افراد زیادی هستند که مسائل تقدس را در نظر دارند.»
دالالیو که خود سابقه کارگردانی، بازیگری و مدیریت تئاتر را داشته است و خود از منتقدان هنرهای نمایشی است و همچنین استاد دانشگاه ایتالیا، ورک شاپ خود را با عنوان”ادیپو در کلونو می‌میرد” برگزار می‌کند. او یکی از بنیانگذاران اولین تعاونی‌های تئاتر در ایتالیا به نام کمپانی جمعی است. در ارتباط با این که جی‌جی دالالیو در این ورک شاپ از چه شیوه‌هایی برای آموزش استفاده می‌کند، وی توضیح می‌دهد که:«سیستمی که من می‌خواهم استفاده کنم سیستم خودم است. در حقیقت این متدی است که در رابطه با بازی و به صحنه بردن بسیاری از بازیگران تئاتری به دست آورده‌ام. با وجود این که من خیلی کارهای صحنه‌ای با بازیگران بزرگ انجام دادم اما هرگز اسم کارگردان روی خودم نگذاشتم. به خاطر این که کاری که روی صحنه انجام می‌دادیم یک کار صحنه‌ای کلی در رابطه با عملکرد کار بازی و اجرای نقش بود و آن قدر کامل بود و تمام بازیگران با هم کلکتیو شده بودند که اصلاً احتیاجی به اسم کارگردان نبود! چون روی صحنه وجود هر کدام از بازیگران و وجود من، لازم و ملزوم یکدیگرند.»
این کارگردان ایتالیایی دلیل برپایی این کارگاه و ضرورت آن در ایران را چنین توصیف کرد:«من از پارما می‌آیم و قبلاً تماس‌هایی با جشنواره‌های بین‌المللی تئاتر در ایران داشتم و در سال 2000 هم چند مورد از گروه‌های تئاتری ایران به جشنواره‌ای در پارما آمده بودند. ایرانی‌ها از من خواهش کردند که به کشورشان بیایم البته نه به خاطر برگزاری یک ورک شاپ و بیشتر برای مسائل کارگردانی. اما به خاطر مسائل دیگری این تبدیل شد به این که ابتدا من در این جا ورک شاپ راه‌اندازی کنم و بعد در آینده شاید بتوانیم یک کار کارگردانی انجام دهیم. من در اروپا شکل و شیوه تئاتری که انجام می‌دهم خیلی شبیه به کار تعزیه در ایران است.»
دالالیو تئاتر ایران را در حال رشد و پیشرفت می‌داند و سپس درباره زمان برگزاری ورک‌ شاپ خود عنوان می‌دارد:«این کارگاه نمایشی که این جا برپا شده من در کشورهای دیگر هم از 4 روز تا دو هفته اجرا می‌کنم که در ایران 4 روز و هر جلسه 3 ساعت است اما ترجیح می‌دهم ساعت این ورک شاپ‌ها در ایران بیشتر باشد. وقتی می‌گویم از 4 روز تا دو هفته به این جهت است که شاید ورک شاپی باشد که فقط یکسری با بازیگرها صحبت شود و اتودهای اولیه به آن‌ها بدهیم یا اگر طولانی‌تر شود به این خاطر که در پایان یک نتیجه کاری در ارتباط با کار دیگری پیش آید. مثل کارگردانی کاری که روی صحنه می‌رود.»
دالالیو بر این عقیده است که همه ما همیشه در ذهنمان می‌پرسیم آیا تئاتر، زندگی است یا زندگی، تئاتر؟ اما در واقع باید گفت تئاتر عین زندگی است و ما طی مدتی که روی صحنه نمایشی را بازی می‌کنیم، در واقع در حال زندگی کردن به شیوه‌ای دیگر هستیم و این تجربه انواع زندگی بسیار اهمیت دارد.
این کارگاه تا ششم دی ماه برقرار است.