پویایی مداوم پرگزند
بهرام بیضایی را دوست دارم و تحسین میکنم. چون به عنوان یک هنرمند به وضعیت روشنفکری خود آگاه است. درست به موقع، حقوق و وظایف روشنفکری خود و دیگران را اعلام و از آن خردمندانه دفاع میکند، همانطور که موقعیت خطیر یک هنرمند بومی را آگاهانه میشناسد و در عمل آن را با اعتباری جهانی تحقق میبخشد.
روزنامه اعتماد:
جواد مجابی
بهرام بیضایی را دوست دارم و تحسین میکنم. چون به عنوان یک هنرمند به وضعیت روشنفکری خود آگاه است. درست به موقع، حقوق و وظایف روشنفکری خود و دیگران را اعلام و از آن خردمندانه دفاع میکند، همانطور که موقعیت خطیر یک هنرمند بومی را آگاهانه میشناسد و در عمل آن را با اعتباری جهانی تحقق میبخشد.
بهرام بیضایی را تحسین میکنم که میداند در ایران کجای تاریخ آن حضور دارد و هر زمان چه کاری باید بکند که شایسته یک هنرمند پیشرو است. سنت را درست به موقع ؤبت میکند در «نمایشنامهنویسی در ایران» و در «پهلوان اکبر میمیرد» تجسم میبخشد. مبارزه را به هنگام با فیلم «رگبار» تصویر میکند، در قلب خوش خیالیهای فریفتگان «مرگ یزدگرد» را پیشتر از هر پیامآوری در عرصه هنر و خردورزی باز میگوید. در عرصه مدرنیته، نمایشنامههایش یکی پس از دیگری دیوار سکوت و محافظه کاری را تکهتکه فرو میریزد و در قلمرو آزادی اندیشه و بیان همواره صدای بیضایی از بلندترین صداها بوده است. سکوتش و امتناعش همان قدر معنادار و موثر بوده است که فریاد هنرش و پویایی مداوم پرگزندش.
بیضایی میداند که کیست در زمانه ما و هر بار در این تاریخ مصیبتبار چه باید بکند، این آگاهی و عمل به هنگام ضرورت، سخت ستوهآور است. بخاطر خردمندی و هنرورزیهای هوشمندانهاش، او را دوست دارم و تحسین میکنم. ایران به بیضایی و هنرمندانی چون او، باید افتخار کند.