در حال بارگذاری ...
...

برای‌ بهرام‌ بیضایی‌؛اراده‌ جوانه‌ زدن‌

جهان‌، یک‌ پنهانی‌ عمیق‌ و بازیگوشانه‌ است‌. مثل‌ کودکی‌ که‌ خود را پنهان‌ می‌کند، تا پیدایش‌ کنی‌ و چون‌ پیدایش‌ کنی‌، از لذت‌ نزدیک‌ است‌ به‌ غش‌ کردن‌. جهان‌ نیز، لذت‌ می‌برد از اینکه‌ پیدا شود. جهان‌، در اشتیاق‌ پیدا شدن‌ است‌ و چون‌ پیدا نشود، چون‌ کودکی‌ به‌ وحشت‌ می‌افتد، گریه‌ می‌کند.

روزنامه اعتماد:
محمدرضا اصلانی‌

معنای‌ نهایی‌ هر چیز کجاست‌.
چیزها پر از معنایند، چیزها پنهان‌اند در معنای‌ خود.
جهان‌، یک‌ پنهانی‌ عمیق‌ و بازیگوشانه‌ است‌. مثل‌ کودکی‌ که‌ خود را پنهان‌ می‌کند، تا پیدایش‌ کنی‌ و چون‌ پیدایش‌ کنی‌، از لذت‌ نزدیک‌ است‌ به‌ غش‌ کردن‌. جهان‌ نیز، لذت‌ می‌برد از اینکه‌ پیدا شود. جهان‌، در اشتیاق‌ پیدا شدن‌ است‌ و چون‌ پیدا نشود، چون‌ کودکی‌ به‌ وحشت‌ می‌افتد، گریه‌ می‌کند.
چو طفلی‌ گم‌ شدستم‌ من‌، میان‌ کوی‌ و بازاری‌
من‌ این‌ بازار و این‌ کو را نمی‌دانم‌، نمی‌دانم‌.
جهان‌ اما، در کوی‌ و بازار آدمی‌ گم‌ شده‌ و آدمی‌ هم‌ با این‌ گم‌ شدن‌، خود در این‌ بازار گم‌ شده‌.
روزی‌ می‌رفتم‌ با رهنما فریدون‌ رهنما در خیابانی‌ از زیباترین‌ خیابان‌های‌ جهان‌ در همه‌ فصل‌ها در پیاده‌رو، برگ‌ چنارها در دو سو از بهار می‌لرزید، و نرمه‌ خنکای‌ غروب‌ از چهره‌مان‌ می‌گذشت‌، رهنما می‌گفت‌ و من‌ بازیگوش‌ به‌ برگها بودم‌، به‌ نورهای‌ غروب‌ که‌ می‌رفتند و انگار آخرین‌ نور جهان‌ بودند. اگر می‌رفتند، هیچ‌ نوری‌ در جهان‌ نمی‌بود و من‌ به‌ پایان‌ جهان‌ می‌رسیدم‌.
رهنما یکباره‌ ایستاد
نگاه‌ کن‌!
نگاه‌ کردم‌، گیاهی‌ ترد، سبزسبز، که‌ از طراوت‌، همه‌ هستی‌ را در خود می‌لرزاند، از آسفالت‌ بی‌ترک‌ پیاده‌رو، در وسط‌ راه‌ زده‌ بود بیرون‌. چنان‌ بی‌خیال‌ و سبک‌ که‌ گویی‌ از خاک‌ نرم‌ کنار جویی‌.
رهنما، با همان‌ دست‌ آوردن‌ بی‌اختیار هیجان‌، رفت‌ و پیش‌ این‌ سبز کم‌رنگ‌ بی‌هیجان‌، ایستاد. اگر رهایش‌ می‌کردی‌، تعظیم‌ می‌کرد.
عجیب‌ است‌. ببین‌، به‌ این‌ می‌گویند اراده‌ جوانه‌ زدن‌، اراده‌ زنده‌ بودن‌، استقامت‌.
اگر واقعا اراده‌ کنی‌، از وسط‌ آسفالت‌ می‌زنی‌ بیرون‌. سنگ‌ را و هرچه‌ سنگ‌تر از سنگ‌ را می‌شکافی‌، دنیای‌ سخت‌ را به‌ دنیای‌ بسته‌ را و شادی‌ پیداشدن‌ را به‌ جهان‌ می‌دهی‌.
گیاه‌ خاموش‌ بود، ما ایستاده‌، خیابان‌ شلوغ‌.
از هیجان‌ این‌ جوانه‌زدن‌، در انتهای‌ آن‌ روز، تا کجاها رفتیم‌.