گفتوگو با جیجی دالالیو، کارگردان و مدرس ایتالیایی
کیفیت نمایشهایی که من از ایرانیها دیدم شبیه اروپاییهاست. شاید فقط کنجکاوی بازیگران این جا بیشتر باشد، منظورم از کنجکاوی، کنجکاوی و علاقه ایرانیها به یادگیری تئاتر مدرن و پست مدرن است.
نیلوفر رستمی:
اشاره:
جیجی دالالیو، کارگردان، مدیر تئاتر، منتقد، بازیگر و استاد دانشگاه ایتالیا از 3 دی ماه ورک شاپی با عنوان”ادیپو در کلونو میمیرد” برگزار کرده که فردا آخرین روز این ورک شاپ است. وی در این کارگاه به تشریح مفهوم رئالیسم در تئاتر و آموزش متون بازیگری و ... میپردازد.
جیجی دالالیو در ابتدا به عنوان بازیگر و سپس به عنوان کارگردان و مدیر تئاتر دانشگاه پارما و چندین سال در سمت رئیس جشنواره بینالمللی فعالیت داشته است.
وی دارای کارنامهای با بیش از 150 نمایش در داخل و خارج ایتالیا(شهرها و پایتختهای کشورهای اروپایی، ایالت متحده آمریکا، آمریکای جنوبی استرالیا و آفریقا) است.
از مهمترین نمایشهای وی در سالهای اخیر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
آموزهها از p.waith که به مدت 22 سال در ایتالیا روی صحنه رفت و آثاری از شکسپیر و سه گانه سوفوکل و آثار دیگر.
با وی پس از پایان ورک شاپ گفتوگوی کوتاهی انجام دادیم در حالی که او بسیار گرسنه بود و تا شب هم تراکم برنامههایش اجازه زمان دیگری برای گفتوگو را نمیداد.
آیا قبل از این که به ایران بیاید با تئاتر ایران آشنا بودید و این اولین بار است که به ایران میآیید؟
بله، اولین بار است که به ایران آمدهام ولی با تئاتر ایران از طریق تماشای چند نمایش ایرانی که در فرانسه و ایتالیا در سالهای اخیر به اجرا رفتند آشنا شدم. همچنین از آن جا که من در ایتالیا یکی از فعالیتهایم مطالعه و تحقیق در حوزه تئاتر سنتی کشورهای جهان است با نمایش سنتی ایرانی(تعزیه) هم تا حدودی آشنا هستم.
در این چند روز آمادگی بچههای حاضر در کارگاه را چطور ارزیابی میکنید؟
من متوجه شدم که افراد شرکت کننده در این کارگاه، افرادی فعال، سرزنده و شاداب هستند که میخواهند چیزهای تازه یاد بگیرند و من هم متعاقباً میخواهم آنها را به حرکت وادارم. کیفیت نمایشهایی که من از ایرانیها دیدم شبیه اروپاییهاست. شاید فقط کنجکاوی بازیگران این جا بیشتر باشد، منظورم از کنجکاوی، کنجکاوی و علاقه ایرانیها به یادگیری تئاتر مدرن و پست مدرن است. به نظرم در این حوزه بسیار علاقهمند هستند.
آیا به جز ایران در کشورهای دیگر هم ورک شاپ برگزار کردهاید؟
بله، در توضیح این مسئله بگویم، تمام نمایشهای من تقریباً در تمام جهان روی صحنه رفتهاند، حتی بعضی از نمایشهایم درکشورهای غیر اروپایی مانند آمریکا هم به اجرا رفته است. همچنین تعدادی تجربه کارگردانی هم در کشورهای دیگر با استفاده از بازیگران همان کشور داشتم. بنابراین ظرفیت تشکیل کارگاه در کشورهای دیگر را هم دارم مثل ایران.
مایل هستید که در ایران هم نمایشی را با بازیگران ایرانی اجرا کنید؟
اتفاقاً من بسیار دوست دارم نمایشی را در ایران اجرا کنم.
و این نمایش در چه قالب و سبکی خواهد بود؟ آیا با توجه به علاقهتان به نمایشهای سنتی در این کار هم از نمادهای سنتی استفاده خواهید کرد؟
من در ایتالیا نمایشهای مدرن و کلاسیک را در کنار هم کار میکنم ولی چون علاقهمند مطالعه در حوزه نمایشهای سنتی هستم، بنابراین سعی میکنم در نمایشهایم از نمادهای تئاترهای سنتی هم استفاده میکنم. در ایران بستگی دارد که چه نمایشی را بخواهم اجرا کنم. اما مسلماً در نمایش از فرهنگ ایرانی بهره میگیرم.
با توجه به این که قبلاً چند نمایش ایرانی را دیدهاید و دو روز هم در کارگاه بودهاید، حتماً دریافتهایی از تئاتر ایران پیدا کردید، آیا متنی را برای کار کردن در ذهن دارید؟
هنوز نه، فعلاً زود است. برای این کار احتیاج به وقت زیادی دارم.
با توجه به وقت اندک ورک شاپ، شما در این چهار روز چه آموزشهایی را در اولویت قرار میدهید؟
من تعدادی مثال برای انجام کارهای عملی که بازیگر میتواند در صحنه انجام دهد، میزنم. همچنین آموزش تئوری را با مثالهای عملی نشان خواهم داد. اگر وقت بیشتری داشتم مطمئناً کمتر حرف میزدم و بیشتر عمل میکردم.
چرا در تمرینها از متن”ادیپ” نوشته سوفوکل استفاده کردید؟
من غالباً در ورک شاپها از متن ادیپ استفاده میکنم چون متنی است که در تست بازیگری بسیار راحت و سریع جواب میدهد. وقتی بازیگری نقش ادیپ را بازی میکند بسیار راحتتر از نقشهای دیگر میتوان تشخیص داد که آیا او نقش آفرینی میکند یا پر از احساسهای خام است. دلیلش هم به نظرم انگیزه سوفوکل در نوشتن این متن است او وقتی با این متن دوران پیری خود را تصویر میکرده بنابراین شخصیت ادیپ یک جور خود واقعی نویسنده هم بوده است و شاید از این روست که ادیپ را باید درونی کرد تا بازیش چشمگیر و باورنکردنی به نظر آید. به نظرم بازیگرها در ابتدای راه حرفهایشان اول باید بتوانند نقش ادیپ را خوب بازی کنند.
البته یک دلیل شخصی دیگر هم برای انتخاب این متن داشتم، قرار بود در ایران رمان”کوری” اثر ساراماگو را اجرا کنم که این اتفاق نیفتاد. شاید انتخاب ادیپ نابینا برای تمرین در ورک شاپ یک جورعقدهگشایی از سوی من و پهلو زدن به رمان”کوری” باشد که قرار بود در ایران به اجرا ببرم.
چه اتفاقی افتاد که رمان”کوری” را در ایران اجرا نکردید؟
راستش من رمان”کوری” را بازخوانی کردم و آن را در ایتالیا به اجرا بودم، سفید ایتالیا در ایران وقتی به تماشای نمایش آمد، خوشش آمد و خواست در ایران هم این نمایش به اجرا برود اما وقتی به ایران برگشت متوجه شد که این رمان به چاپ هفتم رسیده و پیشنهاد دادند که در جشنواره فجر اجرا شود اما پس از مدتی تشخیص دادم به علت کمبود زمان بهتر است این کار را به اجرا نبرم.
شما این نمایش را در ایتالیا به اجرا بردهاید پس مسلماً احتیاج چندانی به زمان نداشتهاید!
به این گفتوگو ربط چندانی پیدا نمیکند.
آیا در تمام کارگاههایتان از این روش استفاده میکنید؟
روش من در تمام کارگاهها همین است. در واقع با کارهایی که در ایتالیا کردم به این روش رسیدم. فقط جوابهایی که از ارائه این روشم در کارگاههای کشورهای مختلف داده میشود، متفاوت است.