در حال بارگذاری ...
...

گزارشی از پشت صحنه نمایش « ژولیوس سزار به روایت کابوس »به کارگردانی : کیومرث مرادی

« ژولیوس سزار » یکی از نمایش‌نامه‌های تاریخی بزرگ شکسپیر است که تا امروز هیچ نمایشی بر اساس آن در ایران اجرا نشده است .

مریم رضا زاده :
« ژولیوس سزار » یکی از نمایش‌نامه‌های تاریخی بزرگ شکسپیر است که تا امروز هیچ نمایشی بر اساس آن در ایران اجرا نشده است . این اثر بر خلاف کارهای دیگر شکسپیر چون «‌هملت » ، « لیرشاه » ،‌« رومئو و ژولیت » و ... به لحاظ ساختاری چندان مطرح نیست و به همین دلیل هم فرصت خوبی را در دست گروه « تئاتر تجربه » داده تا این بار به مدد متنی غربی ، کار جدید و متفاوتی را ارائه دهد .
کیومرث مرادی ، کارگردان نمایش معتقد است که بعد از تجربه اجرایی چهار نمایش به همراهی نغمه ثمینی و گروهش نیاز به تجربه شکل جدیدی از کارگردانی داشته و خود در این باره می گوید:
« بعد از اجرای « شکلک » که در ژانر خود و در انواع نمایشهای ایرانی کار کاملی بود تا حدی به دنبال فضای کار جدیدی بودم . از طرفی هر کارگردانی دوست دارد تا هراز چند گاهی به آثار بزرگ نمایشی جهان هم سرک بکشد ، پس با توجه به علاقه ای که از چند سال پیش به « ژولیوس سزار » داشتم پیشنهاد بازنویسی دوباره آن را به عینی دادم که بعد از یک بار بازنویسی متن ، در گروه به این نتیجه رسیدیم که نمایشنامه را باید از زاویه دیگری نگاه کنیم . این بار نویسنده دست به تحول کامل ساختارها، با تکیه بر جان مایه اصلی اثر می زند . از این رومتن بازنویسی شده در یک بستر متفاوت و با ساختار روایی کاملاً دگرگون و شخصیتهایی متفاوت از متن اصلی شکل می گیرد .
به گفته ثمینی ، تنها شباهت متن بازنویسی شده با اثر اصلی ، تأکید بر عنصر «‌ترور» در هر دو نمایش نامه است . یعنی همدست شدن شخصیت ها در هر دو اثر به خوبی به چشم می خورد ، هر چند که پرداخت شخصیت ها در این نمایش به کل تغییر کرده است .
آدمهای بی تأثیر نمایشنامه شکسپیر ، این بار در نمایشنامه « ثمینی » نقشی پیدا کرده اند و شخصیت های اصلی بر عکس کمرنگ شده اند .
با وجود اینکه متن شکسپیر نخستین تجربه بازنویسی نویسنده نیست ولی او این کار را تا حدی متفاوت می داند و می گوید : «‌در نگارش دوباره کار مجبور شدم تا حد زیادی از شخصیت های اثر اصلی فاصله و این باعث می شد تا فرایند نوشتن متن تا حدی متفاوت شود . »
مرادی هم درباره کار و تفاوتهای آن می گوید :« با توجه به اینکه در ایران شناخت کمی نسبت به این اثر است ، پس مخاطب با پیش زمینه های ذهنی خود از قصه ، وارد سالن نمی شود پس این امکان را به ما می دهد تا به راحتی و به عنوان یک انسان معاصر ، دغدغه های انسان قرن شانزدهمی ( یعنی همان شکسپیر ) را در فضا و ساختاری امروزی مطرح کنیم . »
البته به اعتقاد کارگردان ، هر تماشاگری که این اثر را ببیند به راحتی متوجه فرم و ساختار همیشگی کارهای گروه تئاتر تجربه می شود ، یعنی تمام مولفه های کارگردانی مرادی و نویسندگی ثمینی در این نمایش دیده می شود و البته این بار به همه چیز به شکل دیگری نگاه شده است ، مثلاً پیام فروتن به عنوان طراح صحنه نمایش به یک عرصه جدید و متفاوت در کار خود دست یافته و به گونه ای متفاوت از دیگر کارهایش به این نمایش نگاه کرده است . حتی بازی فردی مثل احمد ساعتچیان که از اعضای ثابت گروه است نیز در این کار کاملاً به هم ریخته است .
مرادی می گوید : « ما به راحتی امکان این را پیدا کردیم تا چیزی مابین کلاسیسم و مدرنیسم را تجربه کنیم و نهایتاً در ورای همه آنها به یک فرم مدرن برسیم . البته فراموش نکردیم که دراین روند ، زیاده روی نکنیم و تبدیل به ادا هم نشویم . »
کارگردان همچنین با اشاره به وجود شکست های زمانی و رفت و برگشتهای آن در نمایش می گوید :
« ایده و طرح و توطئه در این اثر باعث می شود تا به پیروی از کارهای قبلی خود ، تقطیع زمان و شکست آن را به کار ببریم و به شکلی اغراق آمیز با « زمان » بازی کنیم که این کار ناخود آگاه باعث ایجاد یک پازل در نمایش می شود . »
نمایشنامه اصلی شکسپیر ، داستان خطی مشخص و کلاسیکی دارد که در بازنویسی ثمینی و با تکیه بر نگاه مدرن او به فضای کاملاً پیچیده و چند بعدی تبدیل شده است .
نمایش با انبوهی از صحنه های متفاوت روبرو است که باید خط سیر هندسی تمامی آنها به هم مربوط می شوند وتلاش دارد تا آن فضا سازیها را بدون هر گونه تغییری در دکور نمایش و تنها با مدد گرفتن از تخیل تماشاگر ایجاد کند .
« ژولیس سزار » شکسپیر با ٢٧ کاراکتر فرعی و اصلی در اثر ثمینی به پنج شخصیت اصلی تبدیل شود و با حضور بازیگرانی مانند : محمد جوزی ، احمد ساعتچیان ، بهنام تشکر ، مهدی بجستانی و محمود حجازی مهر به کاری کاملاً مردانه تبدیل شده است .
نمایشنامه شکسپیر تنها دو شخصیت زن داشته که به دلیل نداشتن نقشهای محوری و ساختاری در کار بازنویسی شده حذف شده اند . موسیقی هم این بار در دو بخش کلاسیک و ضربی زیر نظر علیرضا ساعتچیان و حمید فلاحی ساخته شده است .