مخالفت با برگزاری جشنواره تئاتر فجر در تالار وحدت
مدیر بنیاد رودکی به دلیل مشخص نشدن قرار داد با مرکز هنرهای نمایشی و عدم تخصیص بودجه لازم از طرف آن مرکز با برگزاری جشنواره تئاتر فجر در مجموعه تالار وحدت مخالف است.
میراث خبر: مدیر بنیاد رودکی به دلیل مشخص نشدن قرار داد با مرکز هنرهای نمایشی و عدم تخصیص بودجه لازم از طرف آن مرکز با برگزاری جشنواره تئاتر فجر در مجموعه تالار وحدت مخالف است.
به گزارش میراث خبر علی آیینه ساز مدیر تالار وحدت که در نشست خبری نمایش زکریای رازی شرکت کرده بود، با بیان این مطلب افزود:« علی رغم این که زمان کمی به آغاز جشنواره مانده است هنوز مرکز هنرهای نمایشی نتوانسته تا قردادی با بنیاد امضا کند، این مشکل را در سالهای قبل هم داشتهایم. اما امسال چنین تصمیمی هستیم. البته ما خیلی تلاش داریم تا مدیریت بنیاد را از گرفتن چنین تصمیمی منصرف شود. اما زمانی که مرکز با ما هماهنگ نباشد، نمیتوانیم خدمات مناسبی ارائه دهیم.»
آیینهساز با اشاره این که بنیاد رودکی نهاد عمومی و غیر دولتی است و از طرف دیگر کسانی که میخواهند در این مکان تئاتر اجرا کننده به دنبال کارهای فاخر هستند، افزود:«متاسفانه در اداره تشکیلات تالار وحدت چندگانگی وجود دارد. در گذشته مدیر تالار از یک جا یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور میگرفت اما امروز چندین مکان متفاوت است که برای این تالار تصمیم میگیرند و هر کدام در جای خود از مسئولیتهایشان شانه خالی میکنند. علاوه بر این که این جا یک تالار ملی است که خیلی از سازمانها و نهادها قصد دارند تا از آن استفاده کنند. هنوز تعریف خاصی برای این بنیاد نداریم تا بتوانیم برای اداره تالار وحدت تعریفی ارائه دهیم.»
وی به مشکلاتی که برای برخی از نمایشهایی که در این تالار اجازه داشتهاند اشاره کرد:« از زمانی که این مجموعه به دست بنیاد و من سپرده شده سعی شده تا به بهترین نحو در خدمت هنرمندان و اهالی هنر باشیم. بخشی از مشکلاتی که به وجود آمده مربوط به مسائلی است که به ارث رسیده و بخشی از آن هم به دلیل اشکالاتی بوده که در قرار دادهای گروهها وجود داشتهاست.»
در طی دو سال گذشته که اداره تالار وحدت به دست بنیاد رودکی است تعداد محدودی تئاتر در این سالن اجرا شده است که به جز یکی از آنها که به سفارش بنیاد رودکی بود، باقی در مراحل اجرایی دچار مشکل شدند و کارگردانان آن از اجرا در این سالن ناراضی بودند.
آیینهساز اجرای تئاتر در این سالن به دلیل گستردگی هزینههای تئاتر دانست.
در ابتدای این جلسه مجید جعفری با گله از رفتاری که نسبت به این نمایش در مدتی که بر صحنه بوده است شده توضیح داد:« متاسفانه از روزیکه این نمایش به صحنه آمده است هر روز مشکل تازهای پیش آمده است. یک روز تابلوی 5 متری تبلیغاتی نمایش را بی اطلاع پایین میآورند. هر چقدر هم پی گیری کردند مشخص نشد چه کسی آن را پایین آوردند. از آن طرف با گیشه که تماس میگیرند تا برای دیدن نمایش بیایند گفته میشود که کاری در این جا اجرا نمیشود. »
وی با ابراز تاسف از برخوردهایی که هنر میشود گفت:« کسانی که بر راس هنر قرار میگیرند اطلاعی از هنر ندارند. هر چند مدت یک گروه بر راس کار قرار میگیرند تا می ایند با هنر آشنا شوند دوباره تغییرات باعث میشود از ابتدا شروع کنیم. متاسفانه دیگر توانی باقی نمیماند که از صفر آغاز کنیم.
جعفری وی ضمن گلایه از رفتار مدیران تالار وحدت گفت: «بنیاد رودکی برنامهریزی درستی برای تئاتر ندارد.اگر میخواهد تنها روی موسیقی برنامهریزی کند مشکلی نیست. متاسفانه بنیاد نه برای تئاتر و نه برای موسیقی برنامه دارد. »
جعفری با بیان این که با این شرایط دیگر کار نخواهدکرد، افزود: «دیگر جایی برای کار وجود ندارد، شاید به اندازه کافی تولید فرهنگی داریم و دیگر نیازی به فعالیت در این حوزه نداریم. بیخودی عمر تلف میکنیم، چرا باید وضعیت به گونهای باشد که من به تمام مسئولان فرهنگی با التماس و نامه بخواهم که اجرای نمایش را ببینند. دیگر بریدهایم و عمرمان را به حرف زدن گذراندیم. هنرمندان با سرمایهگذاری ملت به درخت تناوری تبدیل شدند اما در حال حاضر هنرمندان ناامیدترین نقطه زندگی را تجربه میکنند. همه خوابزدهاند یا خودشان را به خواب زدند. باید بار و بنه را ببندیم و به جای دیگر برویم که هنر قیمت و ارزش داشته باشد. این قوم خوابزدهاند و فقط برای اثبات هستی گاهی چشمهایشان را باز کرده و هذیان میگویند. زمانی رسیده که هنرمندان به جایی بروند که امکان تاثیرگذاری باشد.»
جعفری برخورد با شخصیت زکریای رازی مثال خوبی برای این برخورد دانست: «زکریا در آن دوران برای آن که اثبات کند جالینوس عرب نیست، ایستادگی کرد و در ایران ماند و به سرنوشت بدی گرفتار شد، به طوری که سنگ مزارش در ایران مشخص نیست، هنرمندان نیز اگر به این سرنوشت گرفتار نشوند باید کاری انجام دهند. »
وی این پرسش را مطرح کرد که چرا کسی حاضر به پرداخت بدهیهای مرکز هنرهای نمایشی نیست:«همه بارها بر دوش تئاتریهاست و در مدیریت نیز کسی حاضر به پذیرفتن کار نیست و در نهایت این کار را یک تئاتری انجام میدهد. در این سالها حرف میزنیم اما گوش شنوایی وجود ندارد. باید متولیان ضرورت هنر را احساس کنند.»
وی راز پرداختن به تاریخ را گریز برای تکرار نکردن این اشتباهات دانست:« ایران دارای تاریخ چهار هزار ساله است که دو هزار 500 سال آن به ثبت رسیده است. با این تاریخ و قدمت چرا باید پیشرو نباشیم. زکریا در ایران رنسانسی را پایهگذاری کرد که در اروپا این رنسانس 700 سال بعد اتفاق افتاد.کشف الکل یک انقلاب صنعتی بود که کسی قدر و ارج آن را ندانست و امروز نیز قدر آن را نمیدانیم. اگر در آن دوران دنباله تاریخ و تمدن را میگرفتیم و نسلهای خوبی را تربیت میکردیم الان جایی دیگر بودیم. عقب افتادیم، در اروپا درسهای زکریای رازی داده میشود اما ما کجای کار هستیم؟ اگر راه بزرگان و فرهنگمان را دنبال میکردیم امروز میتوانستیم جهان را اداره کنیم و حرفی برای جهانیان داشتیم. اما متاسفانه امروز دنبالهرو دیگران شدیم، بچههای ایرانی ماهواره نگاه کرده و تربیت میشوند، تربیتی که آنان میخواهند، سعی کردیم جلوی آنها را بگیریم اما نشد.اگر نجنبیم بیچاره میشویم. »
عبدالحی شماسی نویسنده متن زکریای رازی در بخشی از این نشست با اشاره به این که نه تنها حمایتی از این نشده بلکه حتی سنگاندازی هم میکنند، بیان داشت:«اگر تاریخ نداشته باشیم در زمان حال گمشده و آینده را از دست میدهیم. وقتی مشاهیر بزرگ کشور را دیگر کشورها به یغما میبرند، چه باید کرد؟ زندگی بزرگان را روی صحنه می آوریم تا مردم با آنها شوند اما هیچ بازخوردی ندارد. همه میگویند «هملت» را میشناسیم اما کسی زکریای رازی را نمیشناسند. »
این نمایشنامهنویس در ادامه درباره انتخاب «زکریای رازی» برای نوشتن اشاره کرد و با عنوان این مطلب که زکریا را از دو وجه انتخاب کردم، بیان داشت:« یکی از علل انتخاب زکریای رازی هنرمند و متفکر بودن وی بوده و دیگر علت آن علم و طبابت بود . »
وی سپس به عدم تبلیغات و سکوت مسئولان در قبال نمایش اشاره کرد: «از عملکرد مسئولان پرسشهای زیادی مانده که بیپاسخ است. چرا باید بیلبوردهای نمایش گم شود و چرا کسی به آن اهمیت نمیدهد به بیحرمتی دانشمندان در طول تاریخ است. »
شماسی گفت:«فرهنگ برای دولت است و اگر فرهنگ ایران درست شود، زحمات دولت کمتر میشود. »
وی گفت:« زکریای رازی کسی بود که به ایران آمد و در بدترین شرایط کار کرد برای گفتن این جمله من نه جالینوسم، نه عرب زکریای رازی هستم ایرانی و به زادگاهم ری بازگشتم.»