گزارشی از تمرین نمایش”در سایه سار سوگ سکوت” به کارگردانی سپیده نظری پور
سپیده نظریپور که ابتدای سال جاری نمایش”خانه” را در تالار کوچک از مجموعه فرهنگی هنری تئاترشهر روی صحنه داشت، نزدیک به یک ماه است که نمایشی تازه را برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر و در بخش گروه نمایشهای عاشورائیان آماده میکند.
احمدرضا حجارزاده:
سپیده نظریپور که ابتدای سال جاری نمایش”خانه” را در تالار کوچک از مجموعه فرهنگی هنری تئاترشهر روی صحنه داشت، نزدیک به یک ماه است که نمایشی تازه را برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر و در بخش گروه نمایشهای عاشورائیان آماده میکند. این نمایش رویکردی دیگر دارد به روابط خاندان گرامی رسولالله(ص) و بازماندگانش به خصوص امام حسین(ع) با یزید و سایر دشمنان اسلام. تفاوت بارز این نمایشنامه شاید روایتگری آن واقعه از زبان چهار زن باشد. متن این نمایش با عنوان”در سایه سار سوگ سکوت” را میلاد اکبرنژاد نوشته است و در آن آتوسا گودرزی، فرانک ترابی، سودابه میرکریمی و سپیده نظریپور بازی دارند. میرکریمی با نظریپور در نمایش”خانه”، همبازی بود. این نمایش که در هفته پیش رو به جلسه بازبینی خواهد رفت هم اکنون در سالن سایه مجموعه تئاترشهر آخرین روزهای تمرین خود را پشت سر میگذارد. گفتنی است”در سایه سار سوگ سکوت”، پیشتر در سالن 21 اداره تئاتر تمرین میشد که به درخواست کارگردان نمایش، محل و زمان تمرینات تغییر کرد.
شتابزده کار نکردم
سپیده نظریپور در حرفهایش از کمبودها، بیبرنامهگیها و نابرابریهای موجود در تئاتر گفت و گلایه کرد:«یک ماه است داریم کار میکنیم تازه الان تمریناتمان دارد جا میافتد و شکل میگیرد. متاسفانه قبلاً برای تمرین از طریق اداره تئاتر اقدام کرده بودیم، که تمرین ساعت دلخواهمان را به ما ندادهاند. گفتند از 8 صبح تا 11. تا ما در سرمای صبح به سختی بیائیم و خودمان را گرم کنیم و کارمان شروع شود، ساعت میشد 9 و تا میخواستیم یک دور کار را بگیریم ساعت 11 میشد. یعنی ما یک مرتبه بیشتر نمیتوانستیم کار را بگیریم. ضمن این که سه روز در هفته بیشتر تمرین نداشتیم. نمیدانم واقعاً دلیل این سختیها چه بود؟! امسال ناگهان گروه عاشورائیان به تئاتر فجر اضافه شد که وقتی با تئاترشهر صحبت کردم خوشبختانه خیلی استقبال کردند و به چند تا از گروههای عاشورائیان سالن تمرین دادند. یکی از دلایلی که توانستیم در اداره تئاتر ماندگار شویم این بود که گفتند”شما دیر اقدام کردید” در حالی که روزی که ما خبر پذیرش کارمان را گرفتیم، همان روز هم برای اداره تئاتر درخواست جای تمرین دادیم. من نمیدانم دوستان و همکاران دیگر از چه طریقی مطلع شدند که کارشان زودتر تصویب شده و سریع رفته و سالن گرفته بودند!»
این کارگردان تئاتر در ادامه افزود:«برای این ساعت که ما الان تمرین میکنیم(8 صبح تا یک بعدازظهر) متقاضی خیلی کم بود و در واقع سالن خالی بود. دست اندرکاران هم لطف کردند و این جا را به ما دادند. من به شدت دنبال جایی برای تمرین بودم که اگر پیدا نمیشد یا تمرین را تعطیل میکردم یا در خانهام تمرین میکردیم! ولی تئاترشهر اعلام کرد اگر گروههای در حال تمرین، این ماه روی صحنه بروند و دیگر تمرین نداشته باشند میتوانیم دو سه متن از عاشورائیان را سرویس دهی کنیم. هرچند که این تمرین هم ـ به خاطر نبود زمان و سالن مناسب ـ آن تمرینی نیست که خوشایند من باشد. چون من هرگز به این شکل، شتابزده کار نکرده بودم مرکز باید جواب متنها را زودتر میداد. از آبان ماه گذشته بود که به ما خبر دادند. در صورتی که اگر زودتر خبردار میشدیم نزدیک به دو سه ماه فرصت تمرین داشتیم. ولی الان یک ماه تمرین کردیم این هفته هم بازبینی داریم! همه اینها کار ما را با مشکل مواجه کرده. ما هنوز فرصت نکردهایم با موسیقی کار کنیم. با این که میدانید در کارهای مذهبی و این چنین، موسیقی حرف اول را میزند. ما هنوز با آهنگ زمان هماهنگ نکردیم که بیاید و ساخت موسیقی را شروع کند.»
کفش پاشنهدار برای زن یزید
کل گروهی که مشغول تمرین نمایش”در سایه سار سوگ سکوت” هستند از 6 نفر تجاوز نمیکند. چهار بازیگر در صحنه، منشی صحنه و دستیار کارگردان. چند چهار پایه، یک دایره زنگی و تعدادی روسری سفید رنگ تمام وسایلی است که گروه با آن تمرین میکند. یکی از چهار پایهها، وارونه در میانه صحنه است. بازیگران که کارگردان هم جزء آنهاست با شور و انرژی و مشتاقانه به تمرین و ادای دیالوگها و میزانسنهای کم و بیش دشوارشان مشغولند. فضای تمرینات چنان گرم و صمیمی است که کار بیوقفه پیش میرود. اگرچه کوچکترین خطایی یا تپقی، سبب خنده جمع میشود و(فقط) برای چند ثانیه کار را متوقف میکند. اما نظریپور که ظاهراً به بازیگرانش اعتماد کافی دارد، اعتراضی نمیکند و خود نیز در خندهها آنها را همراهی میکند. شاید بتوان گفت تمرینات این گروه به نوعی، هم کار است و هم تفریح. اگرچه همانطور که گفته شد این شوخی و خندهها کمترین لطمهای به کلیت و کیفیت تمرین نمایش وارد نمیکند. گویی حتی این خندهها نیز حساب شده و بجاست!
پس از یک دور تمرین کامل ـ برخلاف آن که انتظار میرود گروه به استراحت بنشینند ـ هر چهار بازیگر دور هم جمع میشوند تا راهنماییها، انتقادها و رفع عیوب کار را از کارگردان بشنوند و به اصلاح آنها بپردازند.
نظریپور از برخی بازیگرانش میخواهد که دیالوگها را روانتر و بیهیچ تعجیلی ادا کنند. میزانسنهایی را نیز تغییر میدهد و پیشنهاداتی را از بازیگرانش میپذیرد. سپس از آتوسا گودرزی که در این نمایش نقش”هند” همسر یزید را ایفا میکند میخواهد نحوه برخاستنش از روی صندلی را در یکی از صحنهها کمی با انعطاف بیشتر و چرخش روی پاشنهها اجرا کند. گودرزی چند بار حرکت نشست و برخاست از چهار پایه را تکرار میکند اما آن چیزی نمیشود که نظریپور میپسندد و در نظر دارد هر کس پیشنهادی میدهد تا مشکل بر طرف شود اما سرانجام همگی به این نتیجه میرسند که اشکال از کفشهای بازیگر است و گودرزی باید به جای کفشهای تخت، از کفشهای پاشنهدار استفاده کند. پس از حل این موضوع، کارگردان بچههای گروه را به نوشیدن چای و استراحتی کوتاه و چند دقیقهای دعوت میکند.
تعزیه در نمایشهای ایرانی
یک روایتگر زن در دربار یزید، ماجرای یک روز غیبت زن یزید در قصر را برای او بازگو میکند. هدف از این روایت و شرح رفتار یزدی با طایفه رسولالله، تاثیرگذاری بر هند همسر یزید است تا بدین وسیله از او رویگردان شود و به سمت و سوی حضرت زینب(س) و بازماندگان خاندان امام حسین(ع) کشیده شود.
این خلاصهای از ماجرای نمایشنامه”در سایه سار سوگ سکوت” است که در جشنواره تئاتر فجر امسال در بخش عاشورائیان اجرا میشود. این نمایش محصول گروه نمایشی”تجربه” است.
سپیده نظریپور دلیل انتخاب این متن را چنین عنوان میکند:«سالها بود دنبال متنی مذهبی میگشتم که قابلیت استفاده از ترفندهای تعزیه را داشته باشد. منظورم ترفندهایی است که ما در نمایشهای ایرانیمان در قالب تعزیه داریم. در ذهن داشتم که چند زن بیایند و نمایشی با حال و هوای تعزیه خوانی را اجرا کنند. این دغدغه همیشگیام بود ولی تا این لحظه متنی پیدا نکرده بودم، تا این که سال گذشته این متن را دیدم و با نویسندهاش، آقای میلاد اکبرنژاد، صحبت کردم و موافقت وی برای اجرای نمایشنامه در سایه سار... جلب شد. وقتی فراخوان جشنواره آئینهای عاشورایی منتشر شد و دعوتنامهای برای حضور کارگردانان ـ از جمله بنده ـ فرستادند، تصمیم گرفتم در جایگاهی مناسب برای این متن ـ که محرم باشد ـ آن را اجرا کنم.»
سایر عوالمل این تئاتر عبارتند از: دستیار کارگردان: هادی عطایی، مدیر صحنه: روژین ستاری، آهنگساز: سعید ذهنی، مشاور کارگردان: مهرداد رایانیمخصوص، طراح و کارگردان: سپیده نظریپور.
فرانک ترابی که کارشناس ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی است، در این نمایش، نقش رفیعه را بازی میکند. او در خصوص متن نمایشنامه و علاقهاش به آن میگوید:«چون ساختار نمایشهای ایرانی در نمایشنامه رعایت شده بود، من از متن و این نقش خوشم آمد و بازی در آن را پذیرفتم. این نمایش، تلفیقی از ساختار نقالی، تعزیه و آثاری از این دست است و جای بازی و کار زیادی دارد. یعنی ما میتوانیم نقشهای مختلف را در قالب شخصیتهای مختلف بازی کنیم. چون روایتگر آنهاست. من از آن جا که پایاننامهام راجع به نمایشهای ایرانی بود و در این مورد خیلی تحقیق کرده بودم، دیدم در این کار، خیلی این موضوع رعایت شده است. در نمایش ایرانی، بازیگر روایتگر آن واقعه است و این جا هم وقتی میخواهیم آن واقعه مذهبی را روایت کنیم، نمیتوانیم در نقش آن شخصیتها برویم. اما میتوانیم با روایت کرد نشان و رفتن در قالب شخصیت آنها، واقعه را بازی کنیم. همان طور که در تعزیه، موافقخوان و مخالف خوان هست و آدم نباید خودش را جای آن ائمه بگذارد، در این نمایش هم اتفاق خوبی که افتاده، این است که بازیگر میتواند حس ائمه را با بازی به نحوی منتقل کند و این فرقی بود که این نمایش با نمایشهای مذهبی دیگر داشت.»
آخرین حضور ترابی بر صحنه تئاتر، نمایش”روزی روزگاری آبادان” به کارگردانی حمید آذرنگ در تالار سایه و”چشم بد دور” به کارگردان امیر امجد در تالار مولوی بوده است.
ویران از پایبست
سپیده نظریپور تمام افکار و اظهاراتش را در کمبود سالن بیان میدارد و سرسختانه اصرار دارد که باید فکری اساسی برای محل تمرین گروهها کرد:«به اطراف تئاترشهر نگاه کنید. پر از خانههای قدیمی و مخروبه است. اگر واقعاً وزارت ارشاد علاقهمند به انجام کاری است، میتواند یکی از همین زمینها را بگیرد و جایی مثل اداره تئاتر درست کند که هم نزدیک به تئاترشهر است و برای رفت و آمد گروهها راحت است و هم این که ضرورت دارد. اداره تئاتر خودش از استانداردهای لازم خارج است. آن وقت آنها کلی هزینه کردند برای رنگ کردن در و دیوارهایش! بنایی که از پایه ویران است، چطور میآیند به زر و زیورش میرسند و رنگش میزنند؟! بهتر بود محلی اساسی میساختند و از دل آن یک سالن استاندارد و سالنهای تمرین مناسب درمیآوردند.»
نظریپور اشاره میکند که:«چیزهایی هم آن جا هست که به نظر من ضرورتی ندارد. مثلاً ما در تئاترشهر، کتابخانه داریم. کتابخانه لازم است ولی فکر میکنم سالن تمرین بیشتر لازم باشد. میشود کتابخانه اداره تئاتر را به تئاترشهر انتقال داد و آن جا را به سالن تمرین تبدیل کرد یا میشود بخشهای اداری را فشردهتر کرد. اصلاً اداره تئاتر برای استفاده از سالن تمرین ساخته نشده است. این که نمیشود ما هر بار آن جا تمرین میکنیم، تنمان بلرزد که نکند الان گروه بالایی روی سرمان بیفتند. حتی سر و صدای گروهها مزاحم یکدیگر است. چون به لحاظ آکوستیکی و پوشش هم، آن جا درست نیست.»
نمایش”در سایه سار سوگ سکوت” یازدهمین تجربه کارگردانی سپیده نظریپور است که در جشنواره اجرا خواهد شد.