معرفی نمایش”یوهانا” از کشور آلمان
نمایش”یوهانا” به کارگردانی خانم”آنیا گرونا” و با بازی”کلاودیا دیدمر” از کشور آلمان در بخش بینالملل بیستوچهارمین جشنواره تئاتر فجر روی صحنه خواهد رفت. مدت زمان این نمایش۷۰ دقیقه است. ”یوهانا” در اصل بخش دوم از یک سه گانه است تحت عنوان”سه گانهیِ دختران کلاسیک” توضیحات بیشتر در مورد این سه گانه را در سایت ایران تئاترمیخوانید.
کارگردان: آنیا گرونا
بازی: کلاودیا دیدمر
آلمان/ برلین
سه گانه دختران کلاسیک
برگردان به فارسی: خسرو محمودی
”کلاودیا دیدمر” و”آنیاگرونا” به واسطه سه گانه خود شور و شعفی یک دست و دعوتها و احترامات بیشماری را به دست میآورند. سه گانه دختران کلاسیک یکی از مشهورترین، شجاعترین، زیباترین و هم زمان قابل لمسترین پروژههای صحنه آزاد است. پروژهای که به طور همزمان پرسش اصلی ما در تئاتر حاضر را در برمیگیرد، پرسشی در خصوص هویت آن، توانایی آن و وضعیت آن در قبال تماشاگر.
«تحقیقی سه گانه در خصوص هسته ماندگار وجود انسانی و تشویق به سوی حمایت آن»
(Theater der zeit)
1- کِته ـ KATHE
براساس”کِته کوچولوی هایلبرون” نوشته هاینریش فون کلایست“
«کسی اون جا نیست! کسی اون جا نیست!» فریادهایی بلند میشود. بانویی با قلبی بزرگ و شکست خورده و پوست و دندهای عیان در طول صحنهای تاریک میرود. کسی اون جا نیست و محال است کسی بیاید.
اینک رویا، ایمان، عشق و”کته” تنهایند. ”آیناگرونا” و”کلاودیا دیدمر” برای این که جان کلام کته کوچولویِ کلایست را با کنایهای ملایمتر در رویاهای دختری از امروز دوباره کشف کنند از میکروفون، صفحههای گرامافون و فیلمبرداری استفاده میکنند و آشکارا آن چه را که”هاینریش فون کلایست” برای شرح عشق در کتاب”کته کوچولوی هایلبرون” با تمام بیمنطقی، باورپذیری و حمامهای احساسی لرزان ـ که تا امروز در هیچ مورد لطمه ندیده است ـ به کار میبرد، روی صحنه میآورند.
«شگفتانگیز و افسون کننده. تماشاگر از رویارویی فریبنده بیدار میشود.»
(BILD)
2- یوهانا ـ Johanna
براساس”بانوی جوان اورلئانز” نوشته فریدریش شیلر
با بهرهگیری از”بانوی جوان اورلئانز” شیلر افسانه یک انسان مورد بررسی قرار میگیرد، انسانی که اندیشهای را بر دوش میگیرد و تا دم مرگ بر علیه تمام مقاوتها در جهت این اندیشه مبارزه میکند. به علاوه”یوهانا”یِ شیلر فقط طرح را در اختیار میگذارد، از نظر این طرح مانعی ندارد که”یوهانا”یِ امروزی و حاضر خود را خسته و فرسوده میکند. چگونه فردی میتواند در طرحی از تنهایی و بیتفاوتی زمان، کمالی مطلوب را بانگ زند و آن را در تعلق خود درآورد، حتی در زمانی که فرد از طرف رئیس خود مورد تسخیر قرار میگیرد و حقایق، بیتغییر میدرخشد. آیا ایمان میتواند یک قدرت باشد؟ بدینسان”کلاودیا دیدمر” افسانه ژاندارک را با رمزگرایی شگفتانگیز در سر یک بچه بیپروا میتند، بچهای که با دنیای بزرگسالان نمیتواند خود را دوست و همراه کند و در ابتدا به طرز تمسخرآمیزی خود را به قهرمان زن قرون وسطی نزدیک میکند، به قصد این که پیاپی در خودِ(Ego) پیری او همچون در تمام حریفان، تغییر ایجاد کند.
«غروبی وحشی و تر و تازه. از خشمی آرمانگرایانه منتقل میشود، کارگردان و بازیگرش را زیرک مییابید و تصاویر را گیرا.» (Neues Deutschland )
دعوت شده برای اجرا در IMPULSE 2004
3- گرته ـ GRETE
براساس”فاوستِ” گوته
مو طلایی مینوازد و نیم بیتهای سادهلوحانه را زمزمه میکند. این چنین است که همه با”گرته” کوچولویِ آلمانی صمیمیاند، به عنوان قربانی بیتوجهی مردانه.”آنیا گرونا” و”کلاودیا دیدمر” تحقیق میکنند که در سوی دیگرِ بافتههای طلایی دختر، کدامیک از تواناییهای امروزه فراگیری این شکل زنانه یعنی فداکاری و عصیان را ارائه میدهد. شکست خوردن و به سوی دلیل رفتن. این بیطرفی در داد و ستد، نه تنها تمام سدهای اجتماعی را بلکه تمام قیود زندگی را پشت سر خود میگذارند و فاوست را فرمول بندی میکنند. گرته کوچولو از آن پس معامله میکند. این تک گویی تمام درام را میپوشاند، با فاوست و مفیستوی مورد تنفر، با جنون اجتماعی و گرتههای مشخص بعدی در درون خود.
«کلماتِ گرته و بازی با آنان همچون چیزی گرانبها در آن میدرخشد، بیگانگی و قدرت اثر همچون یک وِرد است. شادی برای بازیگر و کارگردان.»
(Berliner Morgenpost)
رتبه عالی با جایزه فریدریش لوفت 2004 از Berliner Morgenpost جایزه اول چهارمین جشنواره بینالمللی مونودرام Thespis 2004 در”کیل”. دعوت شده برای IMPULSE 2004
منبع: www.theaterinBallsaal.com