نشست مطبوعاتی ”اسرار شبانه” و ”هنگامی که بلبل از خواندن میایستد”
حمایت دولت ما از هنر خوب است و در آلمان دولت ما تئاتر را بخشی از فرهنگ میداند. به همین دلیل سرمایه و سوبسیدهایی برای مقولة تئاتر به ویژه نمایشهای بزرگ در نظر میگیرد. البته گاهی حمایتهای دولتی موجب اعمال نظر دولتها میشود و این وابستگی یک ریسک است.
شیما بهرهمند:
نشست خبری گروه آلمانی نمایش”اسرار شبانه” به کارگردانی دیتر کومل و نمایش”هنگامی که بلبل از خواندن میایستد” کاری از اسکاتلند به کارگردانی فلیپ هاوارد ساعت 11 روز دوشنبه در کتابخانه مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
ابتدای نشست دیتر کومل کارگردان نمایش”اسرار شبانه” که روز سوم و چهارم در تالار اصلی تئاترشهر روی صحنه رفت، در مورد حضور در بیستوسومین جشنواره تئاتر فجر گفت:« حضور گروهها در جشنواره فجر سال گذشته، این امکان را فراهم کرد که امسال نیز برای شرکت در جشنواره به ایران بیاییم. البته هدف، تنها این نبود که یک نمایش اجرا کنیم بلکه هدف اصلی گروه ما بیشتر کسب تجربه و برقراری ارتباط بود و اینکه با یک دنیا تجربه و خاطره به آلمان برگردیم. به همین دلیل روی برنامههای فرهنگی و جانبی کار کردیم. بازیگران نیز گزارش روزانهای از برخوردها و گفتوگوها نوشتند.»
”دیتر کومل” در مورد منابع مالی تئاتر در آلمان و همچنین نمایش”اسرار شبانه” گفت:« حمایت دولت ما از هنر خوب است و در آلمان دولت ما تئاتر را بخشی از فرهنگ میداند. به همین دلیل سرمایه و سوبسیدهایی برای مقولة تئاتر به ویژه نمایشهای بزرگ در نظر میگیرد. البته گاهی حمایتهای دولتی موجب اعمال نظر دولتها میشود و این وابستگی یک ریسک است.»
کومل در پاسخ به یکی از خبرنگاران مبنی بر امکان ارسال کاستهای نمایشهای آلمانی به مرکز هنرهای نمایشی گفت:« در این مورد با قطبالدین صادقی صحبتهایی شده و حتی این طرح را با یکی از شبکههای آلمانی مطرح کردهایم. البته هنوز یکسری مشکلات حقوقی وجود دارد از جمله اینکه انستیتو گوته انتشار کاست نمایشهایی را که قبل از سال 1990 اجرا شده ممنوع اعلام کرده است.»
کومل در مورد برقراری ارتباط با مخاطب ایرانی و اجرای نمایش در ایران گفت:«هنگامی که این نمایش در ایران اجرا شد، تماشاگران با اشتیاق و هیجانی کودکانه با آن برخورد کردند. در حالی که این یک نمایش جدی برای بزرگسالان بود نه یک نمایش سرگرم کننده که تماشاگر برای خندیدن و دست زدن آن را ببیند. البته این اولینبار بود که ما یک نمایش عروسکی را در یک سالن بزرگ اجرا کردیم.»
وی در مورد اجرای این نمایش به شیوهی”کمدی دلارته” و بعد فلسفی آن گفت:«تضادهایی چون روز و شب، ماه و خورشید، گردش فصول و ... نمادهایی هستند که احساسات انسانی و شخصیتهای نمایش را کامل میکنند. اینکه ماه و خورشید به هم نمیرسند و یا شب و روز به دنبال هم میآیند با داستان همتراز میشود و از دیدگاهی دیگر، این تضادها به مفهوم رویاهای دست نیافتنی است و اینکه شاید در نهایت نتیجه بیهوده است.»
وی درباره نمایشنامه”اسرار شبانه” گفت:« این نمایشنامه برگرفته از داستان”بچههای المپ” یک قصه یونانی است که در نگارش و اجرای آن از سبک فرانسوی نیز استفاده شده است. همچنین از نوشتههای هرمان هسه برای نگارش متن نمایش بهره گرفتیم.»
کومل پیرامون مشکلات اجرایی در تالار اصلی تئاترشهر گفت:«ما از لحاظ فنی مشکلات بسیاری داشتیم. به ویژه با توجه به قطع برق تئاتر شهر در روز دوم جشنواره ما نگرانیهای زیادی داشتیم به همین دلیل عوامل فنی گروه برای رفع این مشکل از تیر چراغ برق استفاده کردند.»
وی تغییرات نمایش را جزئی دانست و گفت:« تغییرات اعمال شده ابداً درونی و مربوط به نمایش نبوده است و تنها کمی ملاحظات اسلامی در رقصها و حرکات و پوشش بازیگران زن انجام شد که مشکلی ایجاد نکند.»
وی در مورد شخصیتهای کلمبینا و پرو در نمایش گفت:« این دو شخصیت نیز مانند نمادهای به کار رفته تضاد داشتند. این تضاد در نوع حرکات آنها مشهود بود و مربوط به روحیه برونگرا و درونگرای آن میشد.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا استفاده از عروسک در کنار بازیگران به لحاظ فرم اجرایی ایجاد تناقض نمیکند، گفت:« به عقیده من با استفاده از عروسک برای تماشاگر تداخل حس ایجاد نمیشود چون گاهی حضور عروسکگردان و گاهی عروسک در صحنه پررنگ شده و این از طریق نحوهی اجرا به تماشاگر منتقل میشود. به طور کلی در این نمایش بازیگر است که نقشآفرینی میکند و حس بازیگر بر وجدان عروسک حاکم است.»
یکی از بازیگران که در نقش خورشید بازی و نوازنده و خواننده نمایش نیز بود، در مورد نقش خورشید گفت:«خورشید و ماه ورای داستان و حادثهها بودند و با نوازندگی و آوازها و دیالوگهای خود شخصیتهای اصلی را کامل میکردند.»
در این نشست همچنین نمایش”هنگامی که بلبل از خواندن میایستد” به کارگردانی فلیپ هاوارد مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
فلیپ هاوارد کارگردان هنری این نمایش در مورد نمایشنامه” هنگامی که بلبل...” گفت:« دیوید کورگ یکی از نویسندگان خوب و جوان گروه ما این نمایشنامه را از خاطرات”رجا شهاده” یک وکیل فلسطینی نوشته است. البته معمولاً سیاست کاری ما در کمپانیمان این است از نمایشنامههای جدید استفاده کنیم. چون در حال حاضر تئاتر اسکاتلند به لحاظ کیفیت اجرا و نمایشنامه در شرایط بسیار خوبی است. اما این بار به دلیل شرایط حساس فلسطین و اهمیت موضوع برای ما و اینکه این وضعیت را در انگلیس نشان دهیم، از یک متن نوشته شده، نمایشنامه تهیه کردیم. این نمایشنامه تقریباً همه خاطرات شهاده را در بر میگیرد و ما تنها آن را مرتب کرده و برای اجرا آماده کردیم.»
کریستفر سایمون بازیگر این نمایش در مورد تجربه کاری خود با هاوارد گفت:« اولین تجربه کاری من با هاوارد مربوط به ده سال پیش است که در یک نمایش یک نفره(one man show) بازی کردم.»
وی در مورد این نمایش گفت:« پیش از خواندن خاطرات رجا شهاده تصور من این بود که مردم فلسطین عدهای آدم ناراحت و دیوانه هستند. اما پس از آشنا شدن با رجا شهاده که انسانی وارسته و برجسته است، کاملاً نظرم تغییر کرد.»
هاوارد در مورد ارتباط نمایش” هنگامی که ...” با تماشاگر ایرانی گفت:« این نمایش به زبان انگلیسی و کاملاً مبتنی بر متن بود و زمانی که قرار شد برای اجرا به ایران بیاییم، این موضوع را بارها با مسئولان ایرانی مطرح کردیم. اما آنها به ما اطمینان دادند که این نمایش در ایران مخاطب خود را خواهد داشت.»
کریستوفر سایمون با ابراز ناراحتی از اینکه بسیاری از تماشاگران ایرانی با نمایش ارتباط نگرفته و سالن را ترک میکردند، گفت:« وقتی نمایش اجرا میشد، تماشاگران با همان دیالوگهای اول سالن را ترک میکردند و این برای من به عنوان بازیگر و مخاطبانی که با نمایش ارتباط گرفته بودند بسیار سخت و ناراحت کننده بود.»
هاوارد نیز در ادامه گفت:« این نمایش کاملاً انگلیسی است و به سبک انگلیسی نیز اجرا میشود. یعنی اجرایی مبتنی بر متن و بدون حرکات اضافه .»
کریستوفر سایمون در پایان گفت:« با وجود تمام این مشکلات مایلم سال آینده نیز به ایران بیایم چون در این سفر تجربیات بسیاری به دست آوردم. »
هاوارد نیز در این مورد گفت:« این نمایش به دلیل اهمیت موضوع فلسطین برای ایران انتخاب شد. فلسطین، ایران و خاورمیانه برای ما بسیار مهم است و به همین دلیل مایلیم که برای ارتباط بیشتر در جشنوارههای دیگر نیز شرکت کنیم.»