در حال بارگذاری ...
...

گزارشی از اجرای نمایش”خداوند یحیی را در جلیل می‌خواند” به کارگردانی سعید شاپوری

برای رونق نمایش‌های مذهبی مسئولان باید کمک کنند. همچنین باید نمایشنامه‌های بهتری در این زمینه نوشته شود تا به لحاظ اجرایی نیز نمایش‌هایی در خور متن‌های مذهبی به روی صحنه رود.

شیما بهره‌مند ـ لیلا افشنگ
نمایش”خداوند یحیی را در جلیل می‌خواند” به کارگردانی سعید شاپوری یکشنبه چهارمین روز جشنواره تئاتر فجر در تالار قشقایی روی صحنه رفت.
زندگی و شهادت حضرت یحیی(ع) داستان این نمایشنامه است. ماجرای هبوط آدمی که به کره خاکی پای نهاده محوریت نمایشنامه است.
« هرودیس پادشاه ظالم یهود پس از کشتن برادرش با همسر وی”میکایا” ازدواج می‌کند. پس از سال‌ها”هرودیا” دختر برادرش زن زیبایی می‌شود و او تصمیم می‌گیرد همسرش را طلاق داده و با وی ازدواج کند. برای حلال شدن این ازدواج هرود فتوای کاهنان یهود را می‌خواهد. همه کاهنان تسلیم وی می‌شوند و تنها یحیی در برابر او می‌ایستد و این امر را خلاف شرع می‌داند. هرودیا سر وی را از هرود می‌خواهد و هرود دستور قتل یحیی را صادر می‌کند سر یحیی از تن وی جدا می‌شود اما خون پاک او گریبان قاتلان را می‌گیرد و سرزمین‌ یهود به دست ایرانیان از بین می‌رود.»
این چکید‌ه‌ای است از داستان نمایش”خداوند یحیی را در جلیل می‌خواند.”
سعید شاپوری در مورد علت انتخاب این داستان برای نگارش نمایشنامه‌اش می‌گوید:«من پیش‌تر چندین نمایش مذهبی روی صحنه برده بودم و چون روی این‌گونه مباحث مذهبی تحقیقاتی داشتم، این داستان را برای نگارش نمایشنامه انتخاب کردم.»
وی در مورد چگونگی نگارش این نمایشنامه می‌گوید:« من برای نگارش”خداوند یحیی را....” از کتاب‌های قرآن، تورات، انجیل و متون تاریخی استفاده کردم. هبوط انسان موضوع محوری نمایشنامه است و من برای اینکه مسئله هبوط آدمی را در دنیای امروز روایت کنم، به موازات داستان زندگی حضرت یحیی، داستان دو گمشده که به دنبال راه فراری از کره خاکی می‌گردند، را در نمایشنامه گنجاندم.»
وی در مورد فرآیند شکل‌گیری این نمایش می‌گوید:« پس از آنکه متن نوشته و تصویب شد، برای اجرا به مشکلات بسیاری برخوردیم. چون براساس متن به بازیگران زیادی نیاز داشتیم که عملی نبود و کل متن زمان زیادی، حدود 3 ساعت را در برمی‌گرفت. بنابراین به اجبار کمی از متن را حذف کردیم. البته تا حدودی به متن لطمه وارد شد، اما به لحاظ اجرایی ساختار بهتری پیدا کرد.»
ساختار این نمایش به طور کلاسیک به متن اولیه وفادار نیست و دارای چند اپیزود ابزورد است که به لحاظ اجرایی متفاوت است.
در داستان زندگی حضرت یحیی دو چوپان که از حضرت یحیی جدا می‌شوند و راه دیگری دنبال می‌کنند، بار معنایی داستان را کامل می‌کند. در این نمایش این دو چوپان از زمان قصه جدا می‌شوند و به امروز می‌آیند. تا سرگشتگی انسان را در دنیای امروز به تصویر کشند.
شاپوری در مورد دو بخش متفاوت نمایش می‌گوید:«مسئله هبوط انسان به زمان خاصی مربوط نمی‌شود و شاید تا ابدیت مسئله بشریت باقی بماند. دو بخش نمایش با اینکه به لحاظ اجرایی متفاوت هستند، اما هر دو وحدت موضوعی دارند و به نوعی یکدیگر را کامل می‌کنند. در اجرا نیز ما سعی کردیم که این دو بخش به هم ربط داده شود و تماشاگر از خط اصلی نمایش خارج نشود.»
وی در مورد بازیگران نمایش می‌گوید:« با وجود بخش‌هایی از متن در این نمایش 20 بازیگر ایفای نقش کردند که بسیاری از نقش‌ها مکمل بودند و حدود 10 نفر شخصیت اصلی که در کارهای قبلی با هم همکاری داشتیم.»
ایرج سنجری، دیدار رزاقی، محمد ساربان، شبنم مقدمی، سپیده پارسایی، مسعود میرطاهری و داریوش فائزی در این نمایش به ایفای نقش پرداختند. داریوش فائزی همچنین دستیار کارگردان این نمایش بود.
سعید شاپوری در مورد مشکلات کار می‌گوید:« مشکلات ما همان مسائلی است که اهالی تئاتر سال‌ها با آن درگیر بودند. اما مشکل اصلی در این کار مذهبی بودن نمایش بود. شاید تصور شود که اجرای نمایشنامه‌ها مذهبی ـ دینی در شرایط امروز جامعه کار راحتی است. اما به جرأت می‌گویم اجرای نمایش‌های مذهبی بسیار مشکل‌تر از دیگر نمایش‌ها است. چون از طرف مسئولان کوچکترین همکاری و کمکی نمی‌شود. و نیز جذب بازیگران برای اجراهای مذهبی از دیگر مشکلات ماست. چون تاکنون نمایش‌های مذهبی اجرا شده کارهای دم‌دستی و بسیار بد بوده است.»
وی در پایان تأکید کرد:«برای رونق نمایش‌های مذهبی مسئولان باید کمک کنند. همچنین باید نمایشنامه‌های بهتری در این زمینه نوشته شود تا به لحاظ اجرایی نیز نمایش‌هایی در خور متن‌های مذهبی به روی صحنه رود.»