در حال بارگذاری ...
...

نگاهی به نمایش خیابانی مگه شهر آتیش گرفته

نویسنده در ارتباط برقرار کردن مابین شخصیت‌ها موفق عمل نکرده است. جدا و منفک بودن شخصیت‌ها در زیر بافت سبب ساز شده؛ دیالوگی در متن برقرار نشود

علی جمشیدی
اصولاً یکی از شیوه‌های متداول”کارآفرینی” نمایش خیابانی استفاده از ترفندهای نمایشی طنزآلود در قالب تئاتر است. این شیوه در ایران با تکیه بر کمدی لهجه‌های قومی به وقوع پیوسته است. در نظر اینان گفتارهای ترکی، رشتی، جنوبی و غیره و ذلک محمل مناسبی برای پرداختن به نمایش طنز آمیز است. نیز معتقدند این سازه‌ها با تکیه بر جوهره خود استقامت دارد مدتی مدید مخاطب را سرپا نگه دارد. نمایش” مگه شهر آتیش گرفته” نمایشی است که از دل این تفکر بیرون آمده. پرسوناژ اصلی نمایش پیرمردی است که راه گم کرده، درست مصادف با ایام تئاتر فجر، وارد تئاتر شهر می‌شود. در اینجا پسری با او برخورد می‌کند که خود را دانشجوی تئاتر در خارجه معرفی می‌کند، و حالا؛ برای پژوهش و نگریستن کیف خود را به سمت تئاترشهر کوک کرده است. در ‎آغاز نمایش، نمایشگران قریب هفت‌ دقیقه از متن را با کل‌کل و داد و بیداد الکی پر می‌کنند. جمله‌ی آخرین اتود؛ متعلق به پیر رشتی است که جوان و حضار را دعوت می‌کند، تا به درد دل او گوش دهند. بازیگر قصه زندگی پیر را تعریف می‌کند و جوان با کنجکاوی آدم‌های هفده‌ساله در حالیکه دهانش از حیرت بازمانده یادداشت برمی‌دارد. سر آخر هم؛ پیرمرد رشتی با گفتن( ببخشید سرتان را درد آوردیم) و خواندن دو دهن رشتی حاضر به ترک معرکه می‌شود.
نویسنده در ارتباط برقرار کردن مابین شخصیت‌ها موفق عمل نکرده است. جدا و منفک بودن شخصیت‌ها در زیر بافت سبب ساز شده؛ دیالوگی در متن برقرار نشود. دقیقتر آنکه یکی می‌گوید و آن دیگری می‌شنود. درگیری و کشمکش در همان دعوای اولیه بین رشتی و دانشجو حضور دارد و بقیه‌ی متن بیشتر واگویه‌های پیرمرد است که در طول آن مطابق میل خودش به تأویل اتفاقات و برخوردهایش با آدمهای دیگر می‌پردازد. تنها عنصری که متن را از غرقاب اجرا نجات می‌دهد، شوخی‌های کلامی و گاف‌های پیرمرد«رشتی» است که آن هم به خاطر ارضاء سلیقه مخاطب تا حد هرزگی و هزل تنزل یافتم است. میزانسن‌های نمایش از تنوع برخوردار نیستند. به صورتی که گاه قابل پیش‌بینی می‌شوند. میزانسن‌های تکراری نمایش نه تنها کمکی به متن نمی‌کند، بلکه نمایش را از آنچه هست ضعیف‌تر نشان می‌دهد. در پایان شایسته است از توانایی بازیگر محوری نمایش در ارائه تیپ«رشتی» تشکر کنیم.