در حال بارگذاری ...
...

نشست مطبوعاتی نمایش”یوری سام” برگزار شد

وقتی ما با فرهنگ سنتی مواجه می‌شویم سعی می‌کنیم به گونه‌ای ازآن در تئاتر استفاده کنیم که با فرهنگ خودمان تطابق پیدا کند. البته وقتی به جاهایی که هنوز فرهنگ‌شان را زنده نگه داشته‌اند توجه می‌کنیم، می‌بینیم که همه این فرهنگ‌ها در یک جا ریشه دارند و شبیه به یکدیگرند.

نشست مطبوعاتی نمایش”یوری سام” به کارگردانی آندر لیپوس از کشور اسپانیا در اتاق نیلوفر خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، این نشست با حضور آندر لیپوس کارگردان، بازیگران و مسئول صدای این نمایش و تنی چند از خبرنگاران و دو مترجم زبان اسپانیایی و انگلیسی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، آندر لیپوس، ضمن ابراز خوشحالی از حضور در ایران در خصوص این نمایش گفت:«گروه نمایشی که نمایش”یوری سام” را اجرا کرد، از هفت سال قبل شکل گرفت و فعالیت خود را در قالب یک گروه هفت نفره ضمن همکاری با کمپانی”تئاتر خیالی” آغاز کرد. در این کمپانی که تعداد 20 تا 50 هنرمند در آن فعالیت می‌کنند، همه چیز توسط این هنرمندان تولید می‌شود و ترجیح می‌دهند همه چیز به صورت اورجینال باشد. نکته قابل توجه این است که موضوعات فرازمینی و مذهبی مورد توجه گروه ماست و سعی ما بر این است که تجربه‌های درونی به نمایش گذاشته شود.»
کارگردان نمایش”یوری سام” در ادامه این مطلب گفت:«وقتی ما با فرهنگ سنتی مواجه می‌شویم سعی می‌کنیم به گونه‌ای ازآن در تئاتر استفاده کنیم که با فرهنگ خودمان تطابق پیدا کند. البته وقتی به جاهایی که هنوز فرهنگ‌شان را زنده نگه داشته‌اند توجه می‌کنیم، می‌بینیم که همه این فرهنگ‌ها در یک جا ریشه دارند و شبیه به یکدیگرند.»
آندرلیپوس با اشاره به واقعی بودن داستان نمایش”یوری سام” اظهار کرد:«این نمایش داستان واقعی یک نویسنده است که عاشق و شیدای دختری می‌شود که یکی از بازیگران همین نمایش است. او مدتی دچار ماری جوانا و مواد مخدر بوده اما از این سیاهی نجات می‌یابد. نویسنده این نمایش تا حدی مجنون دختر می‌شود که در درگیری که با پلیس برایش اتفاق می‌افتد، واقعاً تصور می‌کند که پلیس جزء نیروهای اهریمنی است به همین دلیل با آن‌ها به زد و خورد می‌پردازد. البته در این نمایش به جای پلیس یک روح خشن به نمایش گذاشته می‌شود. من در این نمایش از”ماپوچه” فرهنگی مربوط به بومی‌های شیلی، کاتاکالی، رقص‌های بالی و تئاتر نو ژاپن با رقص باسکی و حرکت‌های سنتی باسکی و ذهنیت و تخیل خودمان بهره بردم. به دلیل این که نمی‌خواستم نمایش سطح پایینی باشد از جنبه‌های تخیلی و عالم ارواح و مردگان نیز استفاده کردم.»
وی در مورد نحوه اجرای نمایش گفت:« این نمایش بسیار انرژیک و با استفاده از انرژی‌های درونی اجرا می‌شود. به عنوان مثال وقتی می‌خواهیم با مسئول نور تمرین کنیم توسط سه انرژی طبیعی، سطح بالا و سطح پایین این کار را انجام می‌دهیم. بدین معنی که گروه‌ ما همچون یک چرخه عمل می‌کند و از طریق انرژی‌های درونی‌مان با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنیم. یعنی وقتی نور می‌خواهد تغییر کند، برنامه‌ریزی خاصی صورت نمی‌گیرد و نور پرداز نیز در حقیقت همچون یک بازیگر عمل می‌کند و خودش تشخیص می‌دهد که باید در این لحظه نور عوض شود.»
کارگردان نمایش”یوری سام” در پاسخ به خبرنگار سایت ایران تئاتر درباره نحوه انتخا‌ب‌ رنگ‌ها و فلسفه انتخاب آن‌ها اظهار کرد:«همان گونه که گفتم، مسئول نور ما نیز همچون یک بازیگر عمل می‌کند و با استفاده از انرژی‌های درونی با ما ارتباط دارد. در مورد انتخاب رنگ و نحوه استفاده از آن نیز، مدیر نور می‌تواند به طور کامل برای شما توضیح دهد اما متاسفانه این جا حضور ندارد.»
وی با اشاره به این که در این نمایش رنگ از اهمیت زیادی برخوردار است افزود:«در مورد تسلط رنگ سبز بر محیط باید گفت که قصد داشتیم حالت روحانی را بر محیط حاکم کنیم و فضای فرازمینی آن را به نمایش بگذاریم. همچنین رنگ قرمز نشان دهنده حالت سنگینی است. همان طور که در نمایش نیز شخصیت اول داستان با ورود نور قرمز احساس ضعف می‌کند و نوعی افتادگی در جسمش مشاهده می‌شود. رنگ آبی یا نارنجی نیز دوگانگی شخصیت درونی”یوری سام” و حالات و هیجانات او را نشان می‌دهد. البته استفاده از رنگ آبی به نوعی احترام گذاشتن به سنت معمول شیلی نیز بوده که مربوط به فرهنگ خودمان نیز می‌شود.»
وی در مورد شخصیت یوری سام گفت:«یوری سام با خفاش‌ها و در سرزمین تاریکی زندگی می‌کند و این در حالی است که دعا می‌کند که ای کاش(اِبوا) در کنار او زندگی می‌کرد. من وقتی از نویسنده پرسیدم که”اِبوا” و”یوری سام” کیست، پاسخ داد که هر دوی آن‌ها من هستم. حضور دو زنی که در نمایش در طرف چپ و راست یوری سام قرار دارند نیز در حقیقت به عنوان سنبل دستیاران او هستند چرا که او شخصیت”شمن” را بازی می‌کند و”شمن” همواره دارای دو دستیار است.»
وی در خصوص کلمه”خِنک” گفت:«”خِنک” نام یک شخصیت داستانی است که نویسنده طی روانکاوی که در تیمارستان می‌شده با او آشنا شده. ”خنک” نام فردی بوده که همیشه در حال رقص بوده و سیگار می‌کشیده و در این داستان یکی از خدایان است.»