گزارشی از کنفرانس خبری با عوامل نمایش الهملت
فهیمه خضرحیدری: در سالن انتظار تالار چهارسو مرد جوانی که کارگردان و بازیگر نقش هملت است، کلاه مشکی لبهدارش را از سر بر میدارد، پشت میز کنفرانس مینشیند و به دو زبان انگلیسی و عربی به پرسشهای خبرنگاران پاسخ میدهد. ...
فهیمه خضرحیدری:
در سالن انتظار تالار چهارسو مرد جوانی که کارگردان و بازیگر نقش هملت است، کلاه مشکی لبهدارش را از سر بر میدارد، پشت میز کنفرانس مینشیند و به دو زبان انگلیسی و عربی به پرسشهای خبرنگاران پاسخ میدهد.
سلیمان البسام پیش از هر چیز، روی اسم نمایش خود تاکید میکند:«الهملت صامت» نه«الهملت»! و مترجم ترجمه میکند:«الهملت صامت» در واقع یعنی نشست هملت که میتواند یک نشست سیاسی باشد.
این کار که محصول مشترک کویت و انگلستان است، برای اولین بار در سال 2002 در ادینبورگ اسکاتلند به نمایش درآمده است و در جشنواره همان سال قاهره نیز شرکت کرده و یکی از جوایز اصلی این جشنواره را به خود اختصاص داده است.
سلیمان البسام میگوید:« در جشنواره قاهره نمایش به زبان عربی اجرا و بعدها برای اجرا در جاهای دیگر به زبان انگلیسی هم برگردانده شد.»
جالب اینکه«الهملت صامت» در کشور ژاپن به درخواست ژاپنیها به زبان عربی اجرا شد. سلیمان البسام که در دانشگاه ادینبورگ تحصیلات خود را به پایان رسانده برای اجرای عربی نمایش، هنرمندانی را از کشورهای مختلف عربی دور هم جمع کرد و به این ترتیب بازیگران حرفهای تئاتر از لبنان، سوریه و عراق در قالب یک مجموعه گردهم آمدند تا بازی منتخب خود را در توکیو به نمایش بگذارند.
موزیسینها و عوامل فنی کار و یکی از بازیگرها البته انگلیسی و در واقع بازماندههای همان اجرای انگلیسی اولیه هستند. حضور لوئیز گیبسون به عنوان مدیر موسیقی و نوازنده، آلفرد جنوآسی به عنوان یکی دیگر از نوازندگان و ریچارد ویلیامسون، به عنوان طراح نور و مدیر فنی در میان بازیگران و کارگردان عرب گروه، کار را به کاری ترکیبی و مشترک بین دو فرهنگ تبدیل کرده است. ترکیب این گروه از سال پیش تاکنون همچنان حفظ شده است.
البسام که در سال 1996 موسسه تئاتر زعوم را در لندن پایهگذاری کرد تاکنون جوایز با ارزشی در سطح بینالمللی به دست آورده است. جایزه نخست فرینج ادینبورگ (2002) جایزه بهترین نمایش جشنواره تئاتر جوان خلیج(2003) از جمله این جوایز است. او نمایش« الهملت صامت» را در لندن، ورشو و سئول نیز اجرا کرده و اکنون هم که به تهران رسیده است. البسام میگوید:« ”الهملت صامت” یک متن سیاسی است و تاکنون بیشتر برای غیر عربها به نمایش در آمده است. این متن در واقع برگرفته و بازنویسیای از «هملت» شکسپیر است ولی از شکسپیر در اینجا فقط به عنوان وسیلهای استفاده شده است که میخواهد اتفاقات و فجایع شوم تاریخ معاصر را روایت کند و تلاش من در این کار این بوده است تا رابطهای میان دنیای اسلام و غرب برقرار کنم.»
گلایههای کارگردان عرب
سلیمان البسام و گروهش پیش از اولین اجرای « الهملت صامت» در تالار اصلی تئاترشهر، 45 ساعت بود که اصلاً نخوابیده و به دلیل کمبود امکانات بسیاری از کارهای اجرایی صحنه را خودشان انجام داده بودند.
البسام میگوید:« همه چیز طوری پیش رفت که اجرای ما در ایران به کلی با اجراهایمان در کشورهای دیگر متفاوت باشد. البته به لحاظ تعداد تماشاگر، استقبال ایرانیها بینظیر بود و ما در اولین اجرا حدود 600 نفر تماشاگر داشتیم. این تعداد مخاطب، بیشترین تعدادی بود که در سراسر جهان از کار ما دیدن کردند. علاوه بر اینکه همه تماشاگران هم با ذوق و اشتیاق در سالن حاضر شده بودند ولی متاسفم که باید بگویم آنچه که ما در ایران ارائه دادیم تا هفتاد درصد آن چیزی نبود که باید باشد. قسمت بسیار مهمی از کار ما مربوط به تکنیکهای نور و صدا بود و در اینجا متاسفانه امکانات کافی به ما داده نشد.»
این کارگردان جوان علاوه بر این معتقد است که کار او کاملاً مبتنی بر دیالوگ و متن است و درست است که متن، هملت است و اگر کسی هملت شکسپیر را خوانده باشد میتواند راحتتر با آن ارتباط برقرار کند ولی ترجمه دیالوگها خیلی مهم است.
البسام میگوید:« در سفر به کشورهای دیگر، مسئولان ترتیبی میدادند تا متن به صورت کامل ترجمه شود ولی در ایران این اتفاق نیفتاد و باعث شد که کار ما افت کند. ما یک گروه تئاتر حرفهای هستیم ولی همه این عوامل سبب شد تا در حد یک گروه تئاتر دبیرستانی و دانشجویی ظاهر شویم.»
از نظر البسام تماشاگر ایرانی فقط با قسمتهایی از کار که مربوط به قرآن بود ارتباط برقرار کرده است.«الهملت صامت» نمایشی است درباره بودن. اما بودن در کجا؟ در کدام دایره، به چه شکل و تحت سیطره چه قدرتهایی؟!
فرزند تعزیه
منا هدی داوود، یکی از بازیگران «الهملت صامت» است. او که یک عراقی است خودش را فرزند تعزیه میداند و میگوید:« من قبل از اینکه شکسپیر را بشناسم، تعزیه را میشناختم و با فضا و زبان قرآن، عرفان، بایزید بسطامی، عطار و...آشنا بوده و انس داشتهام.»
او که در نقش پولونیوس و فورتینبراس بازی کرده، نمایش را گونهای خوانش معاصر از هملت میداند و میگوید که همه سعی خود را کرده تا با ترکیب پس زمینه ذهنی و دانش مذهبی و عرفانی خود با متن هملت، نگاهی جدید ارائه دهد. او فضای توطئه و دسیسههای سیاسی قدرتهای پنهانی را که در این نمایش به چشم میخورد، با فضای دسیسههای سیاسی حوزه امام حسین(ع) مقایسه میکند.