گفتوگو با ویکتور گولچنکو، کارگردان نمایش”باغ آلبالو” از روسیه
مریم منصوری: اشاره: یکی از مشکلات مصاحبه با کارگردانی از کشوری دیگر، برای افرادی نظیر من که زبان نمیدانند این است که لحظه لحظه مصاحبهشان به حضور مترجم وابسته است. اما مصاحبه با”ویکتور گولچنکو” علاوه بر این مشکل، ...
مریم منصوری:
اشاره: یکی از مشکلات مصاحبه با کارگردانی از کشوری دیگر، برای افرادی نظیر من که زبان نمیدانند این است که لحظه لحظه مصاحبهشان به حضور مترجم وابسته است.
اما مصاحبه با”ویکتور گولچنکو” علاوه بر این مشکل، شامل مشکلات دیگر هم شد. از جمله این که اجراهای این نمایش در روز نخست، به خاطر مشکلات نصب دکور و ... به تعویق افتاد و در نتیجه اجرای دوم، دیر هنگام به اتمام رسید و حاصل آن که صبح روز بعد، آقای کارگردان خواب ماند و قرار گفتوگوی ما به همین خاطر، یک ساعتی به تعویق افتاد و نکته دیگر این که پس از حضور کارگردان در لابی هتل هویزه، از مترجم خبری نبود چون برای تبدیل پول بازیگران روسی با آنها از هتل خارج شده بود. در نتیجه پس از یک ساعت و نیم انتظار، تنها ده دقیقه به بنده فرصت گفتوگو داده شد چون گروه باید برای برگزاری کارگاه به خانه هنرمندان میرفت و این زمان با سوالهای من به پانزده دقیقه رسید.
در هر حال حاصل این پانزده دقیقه با”گولچنکو” در پی میآید:
چرا”باغ آلبالو”ی چخوف را برای اجرا در ایران انتخاب کردید؟
من این متن را به مناسبت صد سالگی مرگ”چخوف” انتخاب کردم. ضمن این که از زمان نوشتن این نمایشنامه هم صد سال میگذرد. ”باغ آلبالو” آخرین نمایشنامهای است که چخوف نوشته و با این نمایشنامه، جاودانگیاش را هم اثبات کرده است. هر چند که بیگفتوگو چخوف در تمام دنیای درام، همطراز”شکسپیر” است و در مقام اول قرار میگیرد.
آیا در کارگردانی این اثر، ما با یک اجرای وفادار به متن مواجه هستیم یا این که کارگردان خوانش دیگری از متن داشته است؟
آن چه که ما در این نمایش انجام دادهایم، همان است که باید در آن وجود داشته باشد. البته صد سال پیش”چخوف” مجبور شد که آخر بخش دوم را حذف کند چون در تئاتر ملی روسیه از وی خواسته بودند که این کار را انجام دهد. بنابراین اجبار داشت که این حذف را انجام دهد. اما در این اجرا ما دوباره این بخش را به نمایش برگرداندیم.
آیا پیوند آثار”چخوف” و شیوه”استانیسلاوسکی” در این کار هم رعایت شده است؟
در هر صورت هنوز هم بین اجرای متنهای”چخوف” با آن چه که”استانیسلاوسکی” انجام داده است، ارتباطهایی وجود دارد ولی به خاطر انقلابی که در روسیه به وجود آمد طبیعتاً این امکان وجود نداشت که روش استانیسلاوسکی کما فی السابق باقی بماند و دستخوش تغییر نشود. بنابراین تغییراتی در این شیوه به وجود آمده است.
شیوه استانیسلاوسکی در تئاتر روسیه چه جایگاهی دارد؟
مدرسه استانیسلاوسکی وجود دارد و همچنان بر طبق شیوه او، بازیگری تدریس میشود، منتها صددرصد مواردی از آن در طول زمان تغییر کرده است اما ستونهای اصلی این مکتب، همچنان حفظ شده است.
آیا انتخاب اجرای متنی از چخوف در این جشنواره، توسط شما انجام شده یا این که به مناسبت صد سالگی مرگ چخوف، توسط ارگانی به شما پیشنهاد داده شده است؟
خودم این متن را انتخاب کردم چون فارغ از بحث اجرا، کتابی درباره آثار”چخوف” تالیف کردهام که قسمت عمده آن به نمایشنامه”باغ آلبالو” اختصاص دارد. ما در کمیسیون پژوهشی آثار”چخوف” کار میکنیم و این کتاب هم در این کمیسیون تالیف شد. البته این کتاب در هنگام برگزاری مراسم صدمین سالگرد”چخوف” منتشر شد.
این متن چه ویژگیها و تمایزی نسبت به سایر آثار چخوف دارد؟
تفاوت عمده این نمایشنامه با سایر آثار چخوف این است که شیوه تئاتر آبسورد در آن گنجانده شده است و پلی برای گشایش راه تئاتر قرن بیستم بود.
این چندمین حضور شما در فستیوال فجر است و شناخت شما از این فستیوال در چه حدی بوده است؟
پارسال هم در کنفرانس”چخوف” و هم در جشنواره فجر به عنوان میهمان حضور داشتم.
روند برگزاری جشنواره را چطور میبینید؟ آیا کارهای ایرانی را هم دیدهاید؟
متاسفانه چون امسال خودمان در جشنواره کار داشتیم و میخواستیم برای اجرای خودمان آماده شویم، فقط اپرای عروسکی”رستم و سهراب” را دیدیم که بسیار تاثیرگذار بود. اما درباره روند برگزاری جشنواره باید بگویم که چون خودم هم در جشنواره کار دارم، این جشنوار تاثیر بسیار خوبی رویم گذاشت و به نظرم همه چیزش خیلی خوب است.
از حضورهای دیگر بینالمللی گروهتان بگویید؟
همه اعضای این گروه با هم در جشنوارهای شرکت نکردهاند، اما گروه دیگری از لابراتوار”چخوف”، ”باغ آلبالو” را در فضای یک باغ آلبالو اجرا کردند و یکی از بازیگرانم که نقش”رانی اسکوئر” را اجرا میکند پیش از این در جشنواره قاهره حضور داشته است.