گفتگو با ورونیک سکری
«جهانی فکر کن، منطقهای عمل کن، منطقهای فکر کن، جهانی عمل کن.» این دیالوگ کارگردانی است که در کارگاه تاریک تجربه خانه هنرمندان یکی از اسطورههای قدیمی و تنهای کشورش را به دو زبان فرانسه و فارسی بازگو میکند. او ...
«جهانی فکر کن، منطقهای عمل کن، منطقهای فکر کن، جهانی عمل کن.» این دیالوگ کارگردانی است که در کارگاه تاریک تجربه خانه هنرمندان یکی از اسطورههای قدیمی و تنهای کشورش را به دو زبان فرانسه و فارسی بازگو میکند.
او میگوید: «سیاوش برای من یک اسطوره رایج کلاسیک نیست. سیاوش برای من تنها طنین و پژواکی از سیاوش اسطورهای است. قهرمانی که فقط به نشانه پاکی از آتش میگذرد و آتش نمیگیرد. نه به خاطر حضور پررنگ در کنار افراسیاب. سیاوش آتشی در درون خود ماست و ما هر روز آن را در فواصل مختلف زندگیمان حس میکنیم و به آن فکر میکنیم. جنگها! آیا جنگها و آتش در درون خود ما انسانها نیستند؟»
«آیا سیاوش از آتش میگذرد؟» این سوالی است که مدام از ذهنم میگذرد. نمایش تنها دو بازیگر دارد: حسن معجونی در نقش سیاوش و «ورونیک سکری» در نقش مقابل او.
ورونیک میگوید: «تجربه زیبایی است که موجب کشف کردن میشود و من با حضور در این نمایش حس میکنم همه آدمها یکی هستند و نمیتوانیم بین نژادها و اصالتها حتی اگر در فرهنگ ایرانی باشند، تفاوتی بگذارم. من از یک جزیره فرانسوی میآیم که در آن همه نوع نژاد از هندی گرفته تا فرانسوی با هم زندگی میکنند. تجربه کار کردن من با علی راضی و حسن معجونی ممکن بود در هر جای دیگری هم رخ دهد. این تجربه شیرین انسانی است که اهمیت دارد.»
ورونیک که یک بار تجربه بازی برای کارگردان بزرگ دنیا پیتر بروک را داشته و در نمایش هملت این کارگردان در نقش اوفلیا بازی کرده است، معتقد است «تجربه کارکردن با یک کارگردان جوان ایرانی و پیتر بروک تفاوتی ندارند.»
اجرای سیاوش سادهتر از آن چیزی است که فکر میکنیم. علی راضی میگوید: «ساده است، چون فکر میکنم بزرگترین داستانهای دنیا هم بسیار ساده هستند. من از قربانی شدن زیباییها در برابر زشتیها سخن میگویم. بنابراین استفاده از دو زبان فرانسه و ایرانی پژواک سخنم را گستردهتر میکند. من به تماشاگر فکر میکنم و نمیخواهم تماشاگرم گیج از سالن بیرون برود.»
او با اشاره به جمله معروف «منطقهای فکر کن، جهانی عمل کن، جهانی فکر کن، منطقهای عمل کن»، میگوید: «موضوع اصلی آوردن موزیک و تنالیته دو زبان است، میخواهیم سنتز کنیم و از طریق دیالوگها به یک زبان موزیکالیته دست پیدا کنیم تا همه تماشاگران ایرانی و فرانسوی حرفمان را بفهمند.»
کیومرث مرادی، مدیرتولید و مشاور کارگردان نیز از سیاوش خود میگوید: «سیاوش به دستور پدرش باید از آتش بگذرد تا پاکی خود را ثابت کند. سیاوش به درون آتش میرود و با سه شخصیتی که در آتش به انتظارش نشستهاند دیدار میکند: سرباز بدون سر، زنی با نام سیتا (اسطوره هند) و یک زن- مرد که هرکدام برای خود قصهای دارند. آنها به سیاوش کمک میکنند و در نهایت سیاوش از آتش بیرون میآید، اما مادیان در آتش میسوزد.»
مرادی ادامه میدهد: «همیشه قصههای شاهنامه با زبانی سنگین اجرا میشوند. اما در این اجرا با نگاه مدرن و امروزی به سیاوش شاهنامه نگاه کردهایم، چرا که علی راضی به دنبال سادگی و ساده نگاه کردن به قصههای اسطورهای است.»
سیاوش که به آرامی از آتش گذشته است، مفهومتر از همیشه به نظر میآید. او هم سیاوش و هم مادیان است. حسن معجونی این بار در نقش سیاوش و اسبش میگوید: «رودررو بازی کردن با یک بازیگر فرانسوی کار آسانی نیست، به ویژه که من زبان فرانسه را به خوبی نمیدانم و فقط متوجه میشوم بازیگر نقش مقابلم درباره چه صحبت میکند؛ دو بازیگر که دو تئاتر اما یک قصه را بازی میکنند.»
او همچنین درباره تاثیر گرفتن از بازیگر فرانسوی مقابلش میافزاید: «هر بازیگر تجربه خود را دارد، تجربه این بازیگر فرانسوی از جنس خودش است. تجربههای من و او با هم متفاوتند و من از گرفتن تجارب او دوری میکنم.»
«اسبهای آسمان خاکستر میبارند»، داستان سیاوش امروز به قلم نغمه ثمینی و زبان مشترک هنرمندان ایران و فرانسه است. عوامل این نمایش عبارتند از: علی راضی (ایرانی مقیم فرانسه)، کیومرث مرادی، ورونیک سکری (فرانسوی)، حسن معجونی، لیلی رشیدی (دستیار کارگردان)، لیلی مقیمی (منشی صحنه)، ادویژون هوت (طراح لباس)، پیام فروتن (مشاور اجرایی)، آوا سلطانی عربشاهی (مشاور و مجری طراحی صحنه) و تینوش نظامجو (مترجم ایرانی به فرانسه).
چاپ شده در بولتن جشنواره بیست وچهارم