تأثیر متقابل جشنواره و تئاتر
دکتر فرشید ابراهیمیان رییس کانون ملی منتقدان تئاتر بدیهی است که هر فعالیت فرهنگی – هنری، به دلیل ماهیت و گوهر وجودیاش که طرح بخشی از شعور جامعه است، منتشر کننده معرفتی است (در عرصههای مختلف) که این معرفت در اثر تکرار ...
دکتر فرشید ابراهیمیان
رییس کانون ملی منتقدان تئاتر
بدیهی است که هر فعالیت فرهنگی – هنری، به دلیل ماهیت و گوهر وجودیاش که طرح بخشی از شعور جامعه است، منتشر کننده معرفتی است (در عرصههای مختلف) که این معرفت در اثر تکرار به تدریج فراگیر شده و به دلیل این شیوع، از حد و مرز قشر یا طبقهای خاص بیرون میرود و طی فرایندی کلیت جامعه را در بر میگیرد.
از این رو از آغاز عصر جدید یا از آغاز استقرار اندیشههای مدرن در جوامع غربی، این اندیشه که جامعه برای دریافت مناسبات جدید و مصرف کالاهای صنعتی، میبایست ابتدا از نظر فکری آماده شود، سعی در تحول فکری و آماده کردن آن برای مصرف کالاهای جدید خود داشته است. از این رو به فکر راهکارهایی بوده است تا از طریق آن روند رشد جوامع را تسریع بخشد. یکی از این مکانیزمها، گذشته از ابعاد دیگرش، راهکار برپایی جشنوارههای مختلف در عرصه فعالیتهای فرهنگی – هنری است و جشنوارههای تئاتر به عنوان والاترین بخش شعور جامعه عمدهترین آن است که نه تنها نظر فوق را تأمین میکند، بلکه فینفسه برای تعالی وجود خود تئاتر نیز نقش اساسی و تعیینکنندهای دارد. زیرا که زمینه و محلی ایجاد میکند که کمتر در فعالیتهای معمول تئاتر از آن خبری وجود دارد.
یکی از این محملها، طرح اندیشهها و مسائل اجتماعی مختلف از نظرگاههای متفاوت است. یعنی مخاطبان هم با دیدگاهی نوین آشنا میشوند و هم با چگونگی طرح این دیدگاه و هنگامی که این دیدگاهها در تضاربی مینشیند که این تضارب ریشه در گوناگونی و بعضا تضاد دارد، سنتزی ایجاد میشود که این سنتز برایند تمامی اندیشههای مطرح شده و نوع ارایه آن است، سنتزی که لزوما شکل کمال یافته و متعالی آن است. بنابراین هر جشنوارهای در ذات خود واجد نیرویی است که موتور متحرک تئاتر است، موتور متحرکی که روز به روز به سمت گسترش و تعالی گام برمیدارد. نظیر نمایشگاههای مختلف اتومبیل در سراسر جهان که هدفش کسب دیدگاهها و شیوه ارایه آن برای دستیابی به قدرت و شتاب بیشتر است. در این نمایشگاهها نیز هدف رسیدن به یک برایند صنعتی – زیباییشناختی در مورد ساخت این وسیله نقلیه است. وسیلهای که در طول این چند دهه گذشته به مقدار زیادی چه به لحاظ قدرت و شتاب موتور و چه به لحاظ زیبایی و ظرافت متحول شده است.
این نمونه میتواند الگوی مناسبی باشد برای تأثیر برپایی جشنوارههای مختلف بر روند کیفی و کمی تئاتر حرفهای کشور. یعنی وجود اندیشههای جوان و خلاق و شتاب حرکتی آن در کنار اندیشههای پخته و با تجربه حاصل از استشمام پیشکسوتان در تئاتر، الگویی فراهم میکند تا تئاتر حرفهای هم از صلابت، عظمت و وقار، و هم از ریتم، رنگ، نشاط و شادابی، شور برخوردار باشد. صلابت، عظمت و وقاری که به تنهایی سبب ملال میگردد و ریتم و نشاط و شوری که ملازم نوعی سبکباری است. بنابراین آشتی این هر دو، از کمالی برخوردار است که میبایست (و لاجرم اینگونه است) هر جشنوارهای درصدد دستیازی به آن باشد.
اتفاقی که میتوانست تئاتر ما با توجه به حضور این هر دو نیرو در سالهای گذشته شاهد آن باشد. اما به دلایلی که بر همگان روشن است، ناگهان، از مجرای درونی این دو عنصر تهی شده، نه از وقار عظمت گذشته در آن نشانی ماند و نه آن نشاط و شور نوین. از این رو به نظر میرسد که دوباره میبایست با عزمی راسختر از گذشته اصحاب تئاتر کشور با برنامهای راستین به سمت آشتی این دو حرکت کرده، از طریق برپایی جشنوارههای تئاتر و به کارگیری این هر دو نیرو، آن را به سمتی سوق دهند که قابل قبول همه اقشار جامعه باشد و اگر این گونه شود، یعنی تجربه، شناخت، وقار، تفکر و شیوههای مناسب به کارگیری این همه در ترکیبی آشنا و خودی با شور و شوق، نیرو، نوآوری، هیجان، تمنا و... تلفیق گردد، کمالی حاصل میشود که چشمنواز و تاثیرگذار است.
و غایت هدف برپایی هر جشنوارهای به ویژه در دنیای مدرن همین کمال ناشی از برخورد و آشتی و تلفیق و ترکیب است، ترکیب و تلفیقی که اساس تئاتر پست مدرن است، زیرا که این هنر اعتقاد دارد هر پدیدهای (یا اثر هنری) در آن واحد از سه خصیصه گذشته و حال و میل به آینده برخوردار است. یعنی از گذشته شروع و به آینده ختم میشود. بنابراین واجد خصوصیات گذشته، حال و تصورش از آینده است. وجود آثار کلاسیک و مدرن و تصوری که هنرمند از آینده دارد در یک جشنواره مصداق همین ترکیب است. در حقیقت ساختمان بنای هر جشنوارهای از فون کلاسیک، پایه مدرن و روبنای پست مدرن برخوردار است یا میبایست برخوردار باشد تا به کمال مطلوب خود نایل شود (مدرن به معنای نو و پستمدرن به معنای تصور آینده از نو). نوی که فقط در مد و ظاهر و لوکس خلاصه نمیشود و کلاسیکی که فقط بر مناسبات کهن خود پای نمیفشارد و تصویری که ریشه در واقعیت دارد، نه ذهن.
چاپ شده در بولتن جشنواره بیست و چهارم