در حال بارگذاری ...
...

دوره افول تفکرات اجتماعی در تئاتر

قطب‌الدین صادقی جریان اندیشه در تئاتر ایران مسیرهای مختلفی را طی کرده است. این اندیشه هر دهه‌ای در تئاتر ایران به شکلی نمود داشته است، اما میزان شکوفایی آن در هر دهه متفاوت بوده است. جریان تفکر در تئاتر ایران پس از ...

قطب‌الدین صادقی
جریان اندیشه در تئاتر ایران مسیرهای مختلفی را طی کرده است. این اندیشه هر دهه‌ای در تئاتر ایران به شکلی نمود داشته است، اما میزان شکوفایی آن در هر دهه متفاوت بوده است.
جریان تفکر در تئاتر ایران پس از شهریور 20 به شکوفایی خود رسید و سپس در دوره کودتای 28 مرداد افول کرد و بار دیگر در دهه 40 اوج گرفت.
جریان اندیشه در تئاتر اوایل انقلاب اسلامی به شدت احیا شد، اما سپس نوسان یافت و این روزها کم‌رنگ‌تر شده و دوره افول خود را طی می‌کند.
با تاسیس دارالفنون در ایران تئاتر اجتماعی نیز شکل گرفت و هرچه رو به این سالها آمدیم، این نوع تئاتر بیشتر رواج پیدا کرد. در آن دوران شاهد انواع تئاتر روحوضی، تئاتر مذهبی که در قالب تعزیه نمود پیدا کرد و تئاتر اجتماعی بودیم. با آخوندزاده و اجرای آثار مولیر در ایران نیز تئاتر اجتماعی شکل واقعی خود را پیدا کرد.
در آن زمان ما به سراغ تئاتر غربی رفتیم تا نقد اجتماعی داشته باشیم، تئاتری که بر کژی‌ها دست بگذارد و تا امروز تنها تئاتری موفق بوده که در خود اندیشه اجتماعی داشته است.
این روزها جوانان براساس افکار غیراجتماعی به ارایه آثاری تجریدی می‌پردازند که به نظر من عاری از اندیشه است، این آثار بیشتر تحت تاثیر بحران‌های اجتماعی شکل می‌گیرد و کپی کارهایی از آثار خارجی است.
علت اصلی فلج شدن تئاتر همین کپی‌کاری‌هاست. تئاتر هنری تفننی و سرگرم‌کننده نیست و تماشاگران خاص خود را دارد، هرچند که در کشور ما تئاترهایی برای سرگرمی قشر عام مردم وجود دارد؛ نمایش‌هایی از جنس لاله‌زار و گلریز، اما نمی‌توان از این نوع نمایش‌ها توقع اندیشه و استتیک (زیبایی‌شناسی) داشت. این نمایش‌ها فقط جنبه شادی‌آور و سرگرم‌کننده دارند.
تئاتری که توام با اندیشه اجتماعی و پژوهش‌های زیبایی شناسانه باشد، زبان و فرهنگ تئاتر را گسترش می‌دهد. اما جریان‌های جوان تئاتری نقدگریز و تفکرگریز هستند و بیشتر به بیان احساسات فردی اعضای گروه می‌پردازند.

چاپ شده در بولتن جشنواره بیست و چهارم