در حال بارگذاری ...
...

کارگردان «آبگوشت زهرماری» در تدارک نمایشی تازه است

آرش آبسالان: قدر هنرمندان را بدانیم

کارگردان «آبگوشت زهرماری» در تدارک نمایشی تازه است

آرش آبسالان: قدر هنرمندان را بدانیم

آرش آبسالان که بیش از یک دهه پیش از هنرمندان فعال تئاتر بود و نمایشنامه خوانی های پرتماشاگر «عصری با نمایش» را مدیریت می کرد، پس از سال ها تصمیم دارد یکی از متن هایش را روی صحنه ببرد. او از بی مهری به هنرمندان در سال های گذشته گله مند است و می گوید یادبود هنرمندان پس از رفتن شان ارزشی ندارد.

آرش آبسالان که بیش از یک دهه پیش از هنرمندان فعال تئاتر بود و نمایشنامه‌خوانی‌های پرتماشاگر «عصری با نمایش» را مدیریت می‌کرد، پس از سال‌ها تصمیم دارد یکی از متن‌هایش را روی صحنه ببرد. او از بی‌مهری به هنرمندان در سال‌های گذشته گله‌مند است و می‌گوید یادبود هنرمندان پس از رفتن‌شان ارزشی ندارد.

به گزارش سایت ایران تئاتر، آرش آبسالان کارگردان و بازیگر تئاتر که راه‌اندازی برنامه «عصری با نمایش» در تئاترشهر توسط او انجام گرفت و مقدمه‌ای بر آغاز و گسترش نمایشنامه‌خوانی در ایران شد، درباره نحوه شکل‌گیری و اجرای این برنامه گفت: آن زمان نمایش‌هایی که به جشنواره می‌رفتند، یک سال در نوبت اجرا می‌ماندند و این انتظار برای گروه‌های جوان دلسردی ایجاد می‌کرد. برای جلوگیری از این مشکل، ایده نمایشنامه‌خوانی به ذهن من رسید و با علی صلاحی مطرح کردم، او هم استقبال کرد. در ابتدا طرح را به خانه هنرمندان ارائه دادیم اما آن‌ها نپذیرفتند. آن زمان حسین پاکدل مدیر تئاترشهر بود، طرح را دید و پذیرفت که به ما امکان اجرا بدهد.

او به ناشناخته بودن نمایشنامه‌خوانی بین هنرمندان در آن زمان اشاره کرد و افزود: من روزی 10 ساعت تلفنی با هنرمندان مذاکره می‌کردم و برایشان توضیح می‌دادم که منظورم از نمایشنامه‌خوانی چیست، تا این که حدود 13 نفر از هنرمندان برای همکاری اعلام آمادگی کردند و ما با نمایشنامه «آنا کلایبر» کار الهه گلپری برنامه‌های «عصری با نمایش» را آغاز کردیم که خیلی زودتر و بیش‌تر از تصور ما مورد استقبال قرار گرفت و با سیل تماشاگران علاقه‌مند مواجه شدیم. از همان‌جا نمایشنامه‌خوانی شناخته شد و حالا در محیط‌های فرهنگی اجرا می‌شود و خیلی‌ها داعیه آن را دارند.

آرش آبسالان در پاسخ به این سوال که آیا به ادامه اجرای «عصری با نمایش» فکر می‌کند یا نه، گفت: خیلی دوست دارم بتوانم این‌کار را انجام بدهم اما از قدیم گفته‌اند کالا را باید جایی عرضه کرد که خریدار داشته باشد. برنامه نمایشنامه‌خوانی مثل فرزندم بود و وقتی تعطیل شد خیلی دلسرد و افسرده شدم. من یک بار جلو افتادم و جریانی را راه‌اندازی کردم اما مورد بی‌مهری واقع شدم.

او درباره ویژگی‌ لازم برای مدیریت هنری افزود: لازمه مدیر بودن شجاعت است. همین شجاعت و توان تصمیم‌گیری و دفاع از تصمیمات است که بین یک مدیر و یک مجری صرف تفاوت ایجاد می‌کند. بسیاری از مدیران هنری ما استادان و دوستان من هستند و بی‌شک انسان‌های وارسته و هنرمندی به شمار می‌آیند. اما برای مدیریت شجاعت و اقتدار هم لازم است، تا جایی که پشت هنرمندان بایستند و به پیشرفت آن‌ها کمک کنند.

آرش آبسالان که چند سالی خارج از کشور فعالیت می‌کرد، تجربه‌هایش را در آن‌جا بسیار گران‌بها دانست و گفت: وقتی به ایده‌های من در کشور خودم بهایی داده نمی‌شد ناچار شدم آن‌ها را در جای دیگری اجرایی کنم. 5 نمایش در خارج از ایران اجرا کردم.  با مرکز هنری فرانسه و سازمان یونسکو همکاری داشتم. زمان زیادی در افغانستان کار‌ کردم و به گفته خود آن‌ها نام من در تاریخ تئاتر افغانستان ماندگار شده است. برای من مرز جغرافیایی معنا ندارد، زبان کشور افغانستان هم فارسی است و از لحاظ فرهنگ ما با هم بیگانه نیستیم.

آبسالان اوایل دهه هشتاد نمایش «آبگوشت زهرماری» را در تئاترشهر اجرا کرد که مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت. او درباره اجرای دوباره این نمایش گفت: عطش برای دیدن دوباره تئاترهای آن دوران همچنان وجود دارد و به من هم خیلی پیشنهاد شده است که «آبگوشت زهرماری» را باز اجرا کنم، اما در دولت قبل آن‌قدر فضای کار بسته و غبارآلود شد که من تصمیم گرفتم فاصله بگیرم و برای اجرای دوباره این نمایش هنوز هم مردد هستم. اما اکنون چند متن برای نمایش موزیکال آماده دارم که یکی را خودم کارگردانی خواهم کرد و برای دیگری، با یک کارگردان هلندی وارد مذاکره شده‌ام. برای هر دو اثر دنبال تهیه‌کننده هستم و به محض تأمین بودجه، مراحل پیش‌تولید را آغاز خواهم کرد.

آرش آبسالان که مدرس بازیگری و فن بیان نیز هست، درباره فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی‌اش در این حوزه گفت: از سال 67 پژوهش روی صدا و بیان را آغاز کردم و پایان‌نامه مقطع کارشناسی‌ام با راهنمایی استاد سمندریان به همین موضوع اختصاص داشت. در مقطع کارشناسی ارشد هم همین موضوع را با استاد راهنمایم دکتر کریمی‌حکاک که از دانشگاه مریلند آمریکا آمده بود، ادامه دادم. پس از آن هم که با اجازه استاد سمندریان به تدریس در دانشگاه پرداختم، برای پاسخ‌گویی به دانشجویان، بیش‌تر و بیش‌تر در تمام حوزه‌های مرتبط به بیان مانند عصب‌شناسی، آواشناسی، فیزیک صورت، آناتومی و...  مطالعه کردم. نتیجه این مطالعات 6 جلد کتاب با نام «جادوی سخن» شد که فشرده چهار جلد آن توسط انتشارات تجربه نو به بازار عرضه شده است.

او دانستن فن بیان را تنها ویژه بازیگران ندانست و تاکید کرد: تکنیک‌های بیان و سخنوری برای بسیاری از اقشار دیگر جامعه هم مفید است. مثلا یک حقوقدان باید بتواند با استفاده از فنون بیان و سخنوری صحبت کند. به همین دلیل طرحی به وزارت علوم ارائه کرده‌ایم که برای رشته‌های مختلف علوم انسانی دو واحد فن بیان در دانشگاه‌ها ارائه شود.

آرش آبسالان در پایان گفت: خوب است که تا هنرمندان ما زنده هستند قدر آن‌ها را بدانیم. بسیاری از استادان و هنرمندان قدیمی که می‌شناختم تا آخرین لحظه عمرشان آن‌گونه که شایسته بود، دیده نشدند. متاسفانه ما یادبود را بیش‌تر دوست داریم در‌ حالی که بعد از رفتن هنرمند، هیچ‌کدام از این مراسم یادبود ارزشی نخواهند داشت.