با اهالی تئاتر درباره حضور بین المللی
محسن حسینی: فکر میکنم نمایشها براساس یک سری روابط به عرصه بینالمللی راه مییابند که من این روابط را نمیشناسم و از ضوابط هم بیاطلاعم. به نظر من باید از خود کارگردانها درباره این روابط بپرسید. در مورد معیارها و ...
محسن حسینی:
فکر میکنم نمایشها براساس یک سری روابط به عرصه بینالمللی راه مییابند که من این روابط را نمیشناسم و از ضوابط هم بیاطلاعم. به نظر من باید از خود کارگردانها درباره این روابط بپرسید. در مورد معیارها و ضوابط چگونگی انتخاب نمایشها برای حضور در عرصه بینالمللی تنها روابط امور بینالملل مرکز هنرهای نمایشی میتواند پاسخگو باشد.
کیومرث مرادی :
یکی از ویژگیهای حضور گروههای خارجی در جشنواره تئاتر فجر امکان دیدن آثار این کارگردانها توسط هنرمندان ایرانی، ارزیابی آنها و پیداکردن جایگاه تئاتر ایران در مقابل آنهاست، ولی حضور بینالمللی تئاتر ایران باید هدفمند حرکت کند. بخشی از این حضور به واسطه تلاش خود گروههای تئاتر ایران شکل میگیرد و بخشی از روی شانس و اقبال است.
همین که گروههای ایرانی میتوانند در جشنوارههای خارجی حضور داشته باشند و تئاتر ایران در خارج از ایران جایگاهی دارد، مهم است.
نصرالله قادری:
طی سه دوره مدیریتی گذشته از سلیمی تا دکتر نشان، معمولاً افراد ثابتی امکان حضور در عرصه بینالملل را داشتهاند. به جای گروه دانشجویی به یک جشنواره دانشجویی خارجی یک گروه نمایش حرفهای اعزام میشود که اصلاً ربطی به تئاتر دانشگاهی ندارد. در حالی که یک نمایش با سه دانشجو و استاد بدون اطلاع دانشگاه و مراکز آموزشی نمیتواند نماینده تئاتر دانشگاهی ما در جشنواره خارجی باشد و اینجا است که مشخص میشود ضابطهای وجود ندارد و این انتخاب بیشتر بر اساس رابطه بوده است.
خود من دو تا سه دعوتنامه برای خارج از کشور دریافت کرده بودم و به مرکز هنرهای نمایشی ارائه دادم، اما از این میان تنها با سفر ما به هندوستان موافقت شد، اما نمیدانم این تصمیم بر چه اساسی بود.
پس از حضور نمایشهای ایرانی در عرصه بینالملل و بر اساس اطلاعاتی که از مطبوعات کشورهای خارجی کسب میکنیم، متوجه میشویم که اصلاً ضابطه مشخصی برای اعزام این گروهها وجود ندارد.
ابتدا باید ببینیم آیا ما اصلاً تئاتر ملی داریم یا نه؟ به نظر من اگر قرار است نمایشی به عنوان تئاتر ملی ایران به خارج از کشور اعزام شود باید ابتدا فراخوانی ارائه شود، این فراخوان عنوان مشخصی داشته باشد و بر اساس آن نخبگانی که بتوانند نماینده تئاتر ملی ایران باشند، انتخاب شوند.
یعقوبی:
در دوره مدیریت مجید شریف خدایی، شیوه ناسالمی در مورد اعزام و حضور بینالمللی گروههای ایرانی در خارج از کشور وجود داشت. به طوری که مدیر تصمیم میگرفت چه گروهی به خارج از کشور برود، اما با وجود این به طور استثنا برخی از کارگردانان جوان ایران مانند امیررضا کوهستانی به خاطر شایستگیهایی که داشتند، آثارشان در صحنه بینالمللی دیده شد و توانستند تهیهکننده خارجی را جذب کنند و امروز نیز به حضور بینالمللی گروهشان ادامه دهند.
اکنون بیشتر گروههای تئاتری با گروههای خارجی ارتباط برقرار میکنند و پس از پیدا کردن راه امکان حضور در صحنه خارجی مورد حمایت مرکز هنرهای نمایشی قرار میگیرند و باحمایت مرکز راهی کشورهای خارجی میشوند.
ضابطه مشخص در این باره وجود ندارد و اعضای هیأت انتخاب کارشناس نیستند. همچنین در سالهای گذشته سیستمی ارائه شد که بر اساس آن تمامی کارهای برتر جشنواره امکان حضور و اجرا در جشنوارههای کشورهای خارجی را پیدا میکردند. این به نظر من یک ضابطه بود. هرچند که در این میان ممکن بود از نظر برخی صاحبنظران انتخاب کارهای برتر بخش مسابقه جنبه کیفی نداشته باشد، اما این ضابطه میتوانست در آینده موجب رونق شایستهسالاری شود و ما با فرستادن آثار با کیفیت به خارج از کشور، معرفی درستی از تئاتر کشورمان انجام دهیم.
مسعود دلخواه: میتوان گروههای تئاتری را به سه دسته تقسیم کرد. یک سری از گروههای تئاتری هستند که توسط افراد خارجی برای شرکت در فستیوالهای خارجی انتخاب میشوند. گروههایی نیز هستند که از سوی مرکز هنرهای نمایشی انتخاب میشوند. گروههایی نیز هستند که با تلاش و خرج خود برای اجرا به کشورهای دیگر رفته و در فستیوالهای خارجی شرکت میکنند.
گروه اول نمایندگان خارجی که به دیدن تئاترهای ایرانی میآیند امکان دیدن تمام تئاترها را ندارند. این افراد آزادی عمل ندارند که تمام تئاترها را دیده و انتخاب کنند و افراد به سمت چند گروه خاص هدایت شده و فقط چند کار را میبینند که این نوع انتخاب قابل حمایت نیست.
ما تعریفی از هویت ملی - مذهبی داریم، اما این تعریف در حوزه تئاتر وجود ندارد. باید کمیتهای تشکیل شود که کیفیت آثار را بررسی کند. تئاترها از نظر کیفی پایین هستند و فرهنگ ملی و مذهبی و ایرانی را نشان نمیدهند و از نظر هنری نیز در سطح پایین قرار دارند. باید کمیتهای باشد که نظارت کیفی داشته باشد که تشخیص دهد کار هنری ارزش شرکت در جشنوارههای خارجی را دارد یا ندارد.
گروه سوم که نه از سوی مرکز هنرهای نمایشی انتخاب میشوند و نه از سوی نمایندگان خارجی و گروهها، از حمایت دولت خارج میشوند و به هزینه خود در جشنوارهها شرکت میکنند.
تئاترهایی که شاهد بودم به خارج از کشور رفتند برخی قوی هستند، اما در کل نمیتوانند منتقل کننده هویت ایرانی، ملی و مذهبی باشند. حتی نمایشها از نظر سطح کیفی و هنری نیز کار خاصی را در جوامع بینالمللی انجام ندادند.
بابک محمدی:
سالها شاهد برگزاری جشنوارههای بزرگ هستیم و در تئاتر کشورهای مختلف، نمایشنامه هملت به عناوین و شکلهای مختلف روی صحنه میرود. در تئاتر، کلام و زبان مهم است. در سطح دنیا، جشنوارههایی که برگزار میشود و گروههای مختلف اجرا دارند برای ارتباط برقرار کردن باید کلام و زبان را داشته باشند.تاکنون گروههای تئاتری ایران نتوانستهاند فرهنگ ایرانی را منتقل کنند. تئاترهایی که برای شرکت به جشنوارههای خارجی میروند باید ایرانی باشند مانند نمایش «رستم و سهراب». اما در این کشورها نمایشنامهها شناخته نمیشوند. ما حتی در ایران تحت تاثیر تئاتر خودمان نیستیم چه برسد به کشورهای خارجی! متن ایرانی کم داریم و حال اگر گروههای تئاتری نمایشی از «چخوف» را در خارج از کشور اجرا کنند این دیگر انتقال فرهنگ بومی و ایرانی نیست. تئاتر ایران نمیتواند به هیچ عنوان اثرگذار باشد. ما نمیتوانیم ایرانیان مقیم خارج را تحت تاثیر قرار دهیم. ایرانیان مقیم خارج تماشای تئاتر را در زندگی روزمره خود قرار نمیدهند. تنها امتیازی که در سفرهای گروههای تئاتر وجود دارد، تبادل اطلاعات است.
چاپ شده در بولتن جشنواره بیست وچهارم