با اهالی تئاتر درباره جایگاه تئاتر ملی
محسن حسینی: هر نمایشی که در هر سرزمینی با زبان آن سرزمین اجرا شود، چه از جنبه دراماتیک، چه از نظر بیانی و چه از لحاظ استتیک صحنهای، در مجموع تئاتر ملی آن سرزمین است. یک نمایشنامه خارجی اگر با زبان فارسی اجرا شود تئاتر ...
محسن حسینی:
هر نمایشی که در هر سرزمینی با زبان آن سرزمین اجرا شود، چه از جنبه دراماتیک، چه از نظر بیانی و چه از لحاظ استتیک صحنهای، در مجموع تئاتر ملی آن سرزمین است. یک نمایشنامه خارجی اگر با زبان فارسی اجرا شود تئاتر ملی ما محسوب میشود.
پارامترهای اصلی تئاتر ملی را زبان، استتیک و فرم زبانی تشکیل میدهند و استفاده از شکلهای اجرایی نمایش ایرانی نیز جزء ویژگیهای تئاتر ملی است.
حرف اول تئاتر ملی زبان است و تئاتر ملی در هر سرزمینی باید با نمایشها و مناسک آن سرزمین ارتباط داشته باشد. در این صورت میتوانیم شاهد شاهکارهایی در عرصه تئاتر ملی باشیم.
مجید جعفری:
برای رسیدن به تئاتر ملی در ایران، هنوز کارهای زیادی باید انجام دهیم. ابتدا باید تئاتر بومی خود را پیدا کنیم و سنتهای نمایشی خودمان را با راهکارهای جدیدی ارایه کنیم. همچنین تجربیات مختلفی را انجام دهیم تا بتوانیم به سبک و سیاق تئاتر ایرانی دست یابیم.
به علاوه برای رسیدن به تئاتر ملی باید سرمایهگذاری اساسی شود و همه عوامل نمایش اعم از کارگردان، بازیگر، نمایشنامهنویس و... از شناخت کافی در این زمینه برخوردار باشند و دست به تحقیق و تجربه بزنند.
ما برای رسیدن به تئاتر ملی همه عناصر را داریم اما فاقد یک سیستم هدایتگر هستیم و حتی اگر مرکز هنرهای نمایشی هم در راستای این امر بخواهد پژوهشگاهی بنا کند و چهار پژوهشگر را در آن استخدام کند به دلیل کمبود بودجه و بدهیهای فراوان ناتوان است.
اگر میخواهیم در تعیین سرنوشت بشر آینده و چگونه زیستن این بشر دخیل شویم و اظهارنظر کنیم باید در بخش فرهنگ و هنر کشورمان، به ویژه نمایش سرمایهگذاری کنیم، چون این هنر، هنر تعلیم و تعلم و تأثیر و تأثر است.
برای رسیدن به هنر و فرهنگ ملی به ویژه تئاتر ملی باید در رأس مراکز فرهنگی، مدیرانی آگاه به ضرورت وجود هنر در عرصه فرهنگ داشته باشیم.
حسین عاطفی:
ما هنوز به پشتوانه تئاتری لازم نرسیدهایم که تئاتر ملی داشته باشیم. موسیقی و معماری ایران از جایگاه ملی برخوردار هستند و هویت دارند اما اگر از تئاتر ملی منظورمان داشتن هویت است، باید بگویم تئاتر ما هویت ندارد، به طوری که اگر یک تئاتر ایرانی در یک کشور خارجی اجرا شود و تماشاگر از ملیت آن خبر نداشته باشد، پس از اجرا از او بپرسیم این نمایش متعلق به کجا بود، نمیتواند بگوید ایرانی، چون هیچ نشانه ایرانی در این تئاتر ندیده است.
تنها تعزیه ما دارای هویت ملی است، در حالی که ما میتوانستیم در همین جریان موجود تئاتر ایران اشکال نمایش ایرانی و تئاتر ملی داشته باشیم، اما متأسفانه تئاتر کنونی کشور هویت ندارد.
چیستا یثربی:
ما تئاتر ملی بر اساس تعاریف خود نداریم، در واقع تئاتر ملی با مشخصههای این مکانی و مؤلفههای ایرانی که بتواند با اشکال نمایش ایرانی و فرم ایرانی برای مخاطب ایرانی و حتی غیرایرانی حرف روز را بزند و قابل فهم باشد، نداریم.
علت این امر در عدم تمایل هنرمندان برای صرف انرژی فکری در این نوع نمایش است. تا زمانی که متون خارجی به راحتی قابل دسترسی هستند و سرمایهگذاری برای این نوع نمایشها انجام نشود، هیچگاه به تئاتر ملی دست پیدا نخواهیم کرد.
تئاتر ملی باید به صورت کارگاهی و با بودجه مشخصی تولید شود تا رونق پیدا کند.
عبدالحی شماسی:
در هر کشوری که تئاتر اجرا شود، اگر متن بر اساس نگاه نویسنده به تاریخ و اجتماع آن کشور باشد، حامل تفکر است و آن نویسنده به عنوان عضو جامعه به نوعی تجلی تفکر جامعه است.
هر تئاتری که در هر کشوری متولد شود و حاوی نگاه نویسنده، کارگردان و بازیگر آن کشور باشد، تئاتر ملی است.
فرهنگ و تفکر ما ضامن تئاتر ملی است، اما ما به طور اتفاقی شاهد حضور نمایشهای ملی در کشورمان هستیم. نمایشهای ما تریبون تفکر آن سوی مرزهاست، بنابراین تا زمانی که خودمان به داشتههایمان از داستانهای کهن و اسطورههایمان نگاه نو نکنیم، هیچگاه تئاتر ملی ما صاحب جایگاه نمیشود.
چاپ شده در بولتن جشنواره بیست وچهارم