گزارشی از تمرین نمایش”ملکه جنیان” به کارگردانی”امیر دژاکام”
از آن جا که تئاتر یک موجود زنده است و گروه ماهان هیچ وقت به تئاتر به عنوان موجودی ثابت نگاه نکرده است بنابراین تئاتر، همیشه یک اثر ناتمام است و حتی امکان دارد در اجرا هم تغییراتی در آن به وجود بیاید. چرا که همواره چیزهایی برای جستوجو کردن وجود دارد.
مریم منصوری:
طی تماس تلفنی با امیر دژاکام قرار بر این میشود که برای تهیه گزارشی از تمرینهای نمایشی که قرار است در جشنواره عاشورائیان اجرا شود به اداره تئاتر بروم. پلاتو 33. میگوید؛ ما شما را به دیدن نمایش دعوت میکنیم. در پلاتو 33 را که باز میکنم امیر دژاکام با گروه همسرایان مشغول تمرین است. انگار میزانسنی را با هم روتوش میکنند. تعداد دیگری از بازیگران در انتهای پلاتو، روی سکو، مشغول خواندن دیالوگهایشان هستند.
اردلان شجاعکاوه با پوتینهای بته جقهدار که انگار قسمتی از لباس نمایش است در پلاتو راه میرود و چای مینوشد. چراغها خاموش میشود. در تاریکی پلاتو دژاکام با پروژکتوری دستی نور را اتد میزند. میگوید این یک میزانسن فنی است. برای اجرای امروز. به صورت حسن سرچاهی و مرتضی آقاحسینی نور تابانده میشود. دخترهای گروه همسرایان، مشغول تمرین میزانسنی هستند که در آن دستهایشان با ریسمانی سفید به هم وصل میشود.
دژاکام از انتهای صحنه به طرف مهتابی آبی کوچکی که روی میز کنار در ورودی است میآید و به یکی از عوامل کار تذکر میدهد که”این مهتابی باید روی زمین باشد، دیدی توی خیابان که دسته میرود، مهتابی به موازات دسته و تماشاگران، روی زمین است، این مهتابی هم باید تداعی کننده همین احساس باشد.”
بهرام ابراهیمی وارد میشود. او بازیگر این نمایش است. لباس عوض میکند و پیش از شروع کار سیگاری به لب میگذارد. دژاکام درباره پوتینهای بازیگران مرد، از آنها پرس و جو میکند، قرار است پوتین حسن سرچاهی تعمیر شود. باید همه چیز برای اجرای آماده شود. 21 و 22 بهمن ماه این گروه در جشنواره عاشورائیان اجرا دارد و بعد از آن تازه اجرای عمومیشان آغاز میشود. پس از آن تا گروه بازیگران، اندکی استراحت کنند و برای اجرا آماده شوند، دژاکام فرصتی مییابد تا در گپ و گفتی کوتاه، اندکی از کار بگوید.
وی درباره پروسه کاریاش میگوید:«هر پروژهای معمولاً با یک پژوهش، تحقیق و همفکری آغاز میشود. نگارش متن”ملکه جنیان” را هادی حوری به عهده داشت و عباس عبداللهزاده در جمعآوری آرا و عقاید گروههای مختلف در فقه، فرهنگ عامه و کالم الله به گروه کمک کرده است. البته آقای حوری دو، سه باری متن را نوشته است و آخرین تغییرات آن 48 ساعت پیش، در متن اعمال شده است.
دژاکام این تغییرات را، طبیعت کار میداند. وی معتقد است:«از آن جا که تئاتر یک موجود زنده است و گروه ماهان هیچ وقت به تئاتر به عنوان موجودی ثابت نگاه نکرده است بنابراین تئاتر، همیشه یک اثر ناتمام است و حتی امکان دارد در اجرا هم تغییراتی در آن به وجود بیاید. چرا که همواره چیزهایی برای جستوجو کردن وجود دارد.»
دژاکام ادامه داد:«نزدیک به یک ماه و نیم است که این کار، تمرین میشود و هم اکنون در حال اجراهای آزمایشی هستیم. اجراهایی که سعی میکنیم در آن از حضور قشرهای مختلف تئاتری و غیر تئاتری استفاده کنیم و سپس نظر آنها را در مورد کار جویا شویم. این شیوهای است که ما در اغلب کارهایمان انجام دادهایم. مگر کارهای بزرگ و حجیم که به لحاظ فضا، امکانی برای اجرای آزمایشی آنها نداشتهایم.»
این کارگردان تئاتر ادامه داد:«لباس و دکور این نمایش در حال آماده سازی است. البته بخشی از افکتها و جلوههای ویژه کار تاکنون آماده نشده است. ما تمام تلاشمان بر آماده شدن آن است. اما در صورت میسر نشدن این امر هم، اشکالی ندارد. ما خیال تماشاگر را داریم و از آن استفاده میکنیم.»
وی درباره حضور در جشنواره عاشورائیان گفت:«قبل از این که دوستان به فکر برگزاری جشنوارهای با این موضوع بیفتد هم ما کارهایی در این حوزه انجام دادهایم. امسال هم دو پروژه”مانیفست” و”ملکه جنیان” از ابتدا، در برنامه کاری ما قرار داشت که از این بین من، این کار را برای اجرا انتخاب کردم.»
دژاکام در ادامه متذکر شد:«یکی از آفات موضوعات مقدس، فرمایشی شدن آنها در تبدیل به یک اثر نمایشی است. البته در این میان نفس انسان، اهمیت دارد. البته این مضمون یکی از موضوعات مورد علاقه من بوده و آخرین کاری هم که در این زمینه انجام دادم، نمایشنامه”زینب” است که قرار بود توسط یکی از دوستان، روی صحنه برود که میسر نشد. البته در”ملکه جنیان” هم ریخت نمایش و هم مضامین، معاصر است. ما حتی به تغییراتی که در زندگی انسان امروز به وجود آمده است، توجه داشتیم و رمز ماندگاری مذهب، همواره همین نگاه معاصر و تازه و نو شدن هر روزه آن است.»
وی برگزاری جشنوارههای این چنینی را مشوقی برای فعالیت جوانها میداند، هر چند که معتقد است در کنار این فعالیتها، باید مکانهایی برای فعالیتهای موزهای در این حوزه و انجام فعالیتهای آئینی در ارتباط با محرم، بدون هیچ دستکاری و به همان گونه آئینی وجود داشته باشد و در کنار آن کارگاههایی برای تجربه دیدگاههای نو تئاتری که در بخشی از آن، آئینها وارد جهان نمایش میشوند. این نکته را هم به خاطر داشته باشید که ما همواره مخاطبان دیگری هم داریم که صاحب اعتقادات دیگری هستند و برای ارتباط با آنها باید از یک جهان تعبدی خارج و به یک جهان عقلانی وارد شویم.»
دیگر گروه آماده است که یک دور کامل، کار را اجرا کند. دژاکام توضیح میدهد که برخی از جلوههای ویژه کار، از جمله صحنهپر ریزان، شیشه سنتی که از آن خون میجوشد یا دستهای آویزان بازیگر که از آن آب میچکد، در این تمرین دیده نمیشود. امکان تغییر در موسیقی هم بسیار است و این تکههایی که امروز در کار استفاده میشود، در حال تست شدن است. کار با یک سری حرکات فرم گروه همسرایان که با اورادخوانی آهسته آنها همراه میشود، شروع میشود. با حرکت نادیا گلچین به سمت هر یک از دختران که ثابت ماندهاند و حرکت دستش که انگار آبی مقدس بر آنها میپاشد، هر یک جان گرفته و حرکت میکنند. دژاکام هم با چراغ قوه روی صورت دخترها نور میگیرد و هر یک شروع به اورادخوانی میکنند. صدای محزون دخترها که هر یک با فاصلهای از هم شروع به خواندن میکند، در پلاتو میپیچد.
این جا صحرای سرخ است. این دو تن از سوی ملکه گمارده شدهاند تا ستاره بخت او را رصد کنند... شیوخ هنوز نیامدهاند و سیارات هر لحظه در مدار خویش به ما نزدیک میشوند.»
این را یکی از دختران گروه همسرایان میگویند. اینها اغلب، روایت را پیش میبرند و در اجرا، نقشی بیش از فضاسازیهای مرسوم گروه همسرایان دارند.
و داستان از این قرار است که سه تن ـ مار زرد، مارج و صعبان ـ تن به آزمونی میدهند که شرط وصال ملکه جنیان با مرد پیروز است و نشانههایی از حادثه کربلا با این روایت آمیخته میشود موسیقی آئینی که با نمایش همراه میشود یادآور آئینهای معابد شرق دور است.
در انتها، هادی حوری ـ نویسنده ـ از اجرا راضی است. دژاکام یادآوری میکند که گریم برخی از بازیگران تایید شده و باز متذکر میشود: دیالوگها باید عین متن گفته شود. البته جملات وحی منزل نیست اما قراردادهای گروه وحی منزل است. هر اتفاقی که در این کار میافتد، باید هر 15 نفر به آن آگاهی داشته باشند. همیشه آماده شنیدن پیشنهاد جدید هست، اما این پیشنهاد زمانی امکان اجرا مییابد که پس از من، به نویسنده و سپس به همه گروه منتقل شود و پس از پذیرش، آن تغییر ایجاد شود.
وی در نهایت به گروه بازیگران تبریک میگوید و اضافه میکند:«احساس قلبی من این است که این کار، یکی از کارهای خوب من است چرا که متن آن ریشه در کهن دارد، اندیشهاش معاصر است و ریخت نمایش به نمایشهای ایرانی گرایش دارد. از جمعه قرار است تمرینهای این نمایش در سالن چهارسو انجام شود تا گروه بازیگران بر ابعاد صحنه مسلط شوند، ضمن این که دژاکام خبر از زیبایی لباسها و تزئینات سینمایی و ظریف آنها میدهد.
اما هادی حوری، نویسنده، معتقد است در نگارش این نمایشنامه، نگاه اسطورهای نداشته است. وی خاطر نشان کرد:«در این متن تفکر جشنوارهای وجود ندارد. نوشتن این نمایشنامه را از اوایل سال جاری شروع کردهام و از نظر من هنوز هم تمام نشده است. امکان دارد در اجرای سیام هم تغییراتی در آن به وجود آید. البته استخوان بندی آن 30 ، 40 روز پیش به پایان رسید و آخرین تغییراتی که در آن به وجود آمد، متعلق به 3 ، 4 روز پیش است. هر چند که هنوز پایان بندی نمایش را به طور قطعی مشخص نکردهایم. وی در مورد منابع مورد استفاده برای این نمایشنامه گفت:«اولین کتابی که من خواندهام، متعلق به 5 سالگیام است و کتاب”الدوز و کلاغها” از”صمد بهرنگی” و طبعیی است که آن چه که از آن روز تاکنون خواندهام، دانشی است که در نوشتن هر متن به کمکم میآید. اما در متنهایی نظیر این که قهرمان ما شیعه است و احتیاج به استنادهایی از قرآن، کتب فلسفه اسلام و احکام و ... داشتهایم، طبعاً در این حوزه به مطالعات و پژوهشهای خاص پرداختهایم. البته زحمت جمعآوری این اطلاعات را عباس عبداللهزاده کشیده است.»
وی درباره ادبیات شاعرانه این نمایشنامه گفت:«من شاعرم و معتقدم شاعری، شکلی از نگاه به زندگی است اما شاعر باید مکان، مخاطب و شیوه کلامش را هم بشاسد. بنابراین هنگامی که من برای صحنه و تماشاگر تئاتر مینویسم هم باید بدانم که چگونه این نوع نگاه را در قالب دیالوگ ارائه دهم. در غیر این صورت همان طور که در فلسفه نمیتوان به شعر به خاطر تخیلش استناد کرد، در صحنه هم نمیتوان شعری را بیکم و کاست به عنوان دیالوگ ارائه داد.»