در حال بارگذاری ...
...

نگاهی به نمایش”ملکه جنیان” نوشته”هادی حوری” و کارگردانی”امیر دژاکام”

نمایش”ملکه جنیان” به نویسندگی”هادی حوری” و کارگردانی”امیر دژاکام” در فضایی جادویی و درباره چند سردار و فرمانده جنیان است که برای رسیدن به خواستگاری ملکه جنیان باید از چند مرحله آزمون عبور کنند.

رضا آشفته:
نمایش”ملکه جنیان” به نویسندگی”هادی حوری” و کارگردانی”امیر دژاکام” در فضایی جادویی و درباره چند سردار و فرمانده جنیان است که برای رسیدن به خواستگاری ملکه جنیان باید از چند مرحله آزمون عبور کنند. ”سمعان”، ”مار زرد” و”مارج” سه فرماندهی هستند که اجازه می‌یابند برای خواستگاری از ملکه جنیان پیشگامی کنند. سمعان در تمامی مراحل آزمون‌ها پیروز می‌شود و پس از پاسخگویی به آزمون‌ها غیب می‌شود، او خود را در این دقایق به آقایی می‌سپرد که تعهد خاصی نسبت به شخصیت والایش دارد. باور پذیری یک داستان، آن هم با ته نشین شدن در فضایی جادویی چندان هم راحت و آسان نیست. یک عده اجنه روی صحنه‌ای شیبدار، با چند دریچه نور، پارچه‌های آویز، چند استوانه در ته صحنه و ... حرکت می‌کنند. این که این بازیگران با توجه به لباس‌های رنگ و وارنگ و گریم‌های فانتزی تا چه حد شبیه اجنه‌ها شده‌اند، یک بخش عمده باوری پذیری فضا در سطح است. پس از آن نوبت به روابط اجنه‌ها می‌رسد که آیا در بین آن‌ها ملکه‌ای وجود دارد و فرماندهانی خود یک پرسش اساسی است؟ و آیا اجنه‌ها خواسته‌اند با لشکریان خود به داد امام حسین(ع) برسند، یک پرسش دیگر است؟ همین طور می‌توان پرسش‌های جانبی را مطرح ساخت تا تار و پود نمایشنامه را مورد شک و تردید قرار داد. مطمئناً تماشاگر به راحتی هر پدیده‌ و فرآیندی را نمی‌پذیرد و هر چه دامنه شک و تردید بیشتر باشد آن وقت نفوذ در لایه‌های متن و باور مفاهیم و تصاویر نیز ژرف‌تر و ماندگارتر خواهد شد.
”ملکه جنیان” بی‌شک فضای جادوییِ شک برانگیزی را تداعی می‌کند. آن چه در ابتدا این شک را به باوری سطحی تبدیل می‌سازد، مدل لباس‌ها و گریم‌هایی است که زنان و مردان(اجنه‌ها) بر تن پوشانده‌اند. رنگ و لعاب متنوع خواه ناخواه چشم را به غریب‌ بودن فضا ترغیب می‌کند. همین کدها و نشانه‌های تصویری، مسیر را برای قبول نشانه‌های کلامی و روابط شخصیت‌ها(اجنه‌ها) باز می‌کند. بالاخره عده‌ای به دنبال کسب موقعیت بهتر و بنا بر شرایط دلخواه هستند. حالا آزمون‌هایی مطرح و آن‌ها از این موانع تراشیده شده عبور می‌کنند. بنابراین جادویی بودن نیز به مرحله‌ای قابل پذیرش و درک می‌رسد و ما فقط در سطح با یک جریان هدفمند رو به رو نمی‌شویم. دو فرمانده در چالش هستند تا با تصاحب ملکه جنیان بر قدرت و جاه طلبی درونی خود فائق آیند. صنعان هم در این راه به دنبال هدفی والاست و ملکه نیز از این منظر به دنیا و ارتباطاتش سمت و سو می‌دهد. سمعان پذیرفته می‌شود و شبیه امام حسین(ع) به صحنه می‌آید تا آب را بر لبان تشنه امتش و دریای تشنه ارزانی کند.
”امیر دژاکام” به روایتگری بهاء می‌دهد و همین عاملی می‌شود تا در ارائه تصاویر و ایجاد کمپوزیسیون‌های موثر و کارآمد کمی چشم پوشی کند. شاید تبعیت از ساختار شبیه خوانی این زمینه را در اجرای”ملکه جنیان” ایجاد کرده تا از تصویری شدن روابط جلوگیری شود. در حال حاضر بازیگران طوری رفتار می‌کنند که بازی کلامی محور روابط آن‌ها می‌شود و رفتارها و ژست‌ها نیز در حد چند حرکت موزون و گاهی نیز میزانسن‌های ترکیبی خلاصه می‌شود. در حالی که پتانسیل نهفته در متن و همچنین استفاده از امکانات بصری(طراحی صحنه، نور، لباس، گریم و ...) می‌توانست اجرای”ملکه جنیان” را از اتکای بر کلام و روایت دور سازد، و تاثیرگذاری اجرا را مضاعف سازد. البته در حال حاضر نیز تاثیر و ارتباط بین اجرا و تماشاگر وجود دارد اما این در حد معمول اتفاق می‌افتد. در حالی که بیش از این‌ها می‌توان به دامنه تاثیرگذاری”ملکه جنیان” چشم امید بست.
بازیگران هم بنا بر رأی و نظر کارگردان به همان بازی کلامی اتکا کرده‌اند و چندان از بدن‌های خود برای ایجاد میزانسن‌ها و تصاویر وارد عمل نمی‌شوند. ”بهرام ابراهیمی”، ”حسن سرچاهی” و”اردلان شجاع‌کاوه” و دیگران از بیان شکیل بر خوردارند و همین نکته‌ای بارز برای دنبال کردن روایت می‌شود. روایتی که در پایان به حضور امام حسین(ع) و باور کردن همه جریانات ختم می‌شود. دیگر کسی خود را در سطح نگه نمی‌دارد تا بودن یا نبودن اجنه‌ها را از زوایه ذهنش بگذارند، بلکه او با اتکای به این نکته که زمانی ملکه جنیان و امتش مساله‌ای به نام امام حسین(ع) را برای خود لاینحل فرض کرد‌ه‌اند، چرا باید امتِ حسین(ع) نسبت به طغیان این بزرگ مرد بی‌تفاوت باشند؟
زیبایی شناسی صحنه نیز از دایره‌یِ‌ نشانه‌های کلاسیک(تعزیه) خارج می‌شود تا با تلفیق عناصر مدرن(گریم، لباس، نورپردازی و غیره) به بافتی امروزی منجر شود. همین عاملی برای تئاتریکال بودن فضا می‌شود تا فاصله زمانی نیز برداشته شود و ما امروز به یک مساله مهم و تاریخی از منظری جادویی نگاه کنیم. شاید موفقیت عمده دژاکام و گروهش هم رسیدن به فضای قابل باور جادویی باشد و شاید...