در حال بارگذاری ...
...

مفهوم نمایشنامه‌خوانی در ایران گم شده است

آن چه عنوان نمایشنامه‌خوانی بر آن گذاشته شده یا یک اجرای رادیویی است و یا به سمت یک اجرای دست و پا شکسته و ناقص می‌رود./قرار ما یک نوع اجرای جدید است./

سه نمایشنامه از مجموعه نمایشنامه‌های”دور تا دور دنیا” توسط انتشارات نشر نی و با همکاری تینوش نظم‌جو چاپ و آماده انتشار شده است.
تینوش نظم‌جو، مترجم و درام نویس درباره این مجموعه نمایشنامه‌ها به خبرنگار سایت ایران تئاتر گفت:«مجموعه نمایشنامه‌هایی از سراسر جهان با انتخاب من براساس نگاه خاص و تازه به دراماتورژی‏، شخصیت‌ها و داستان گرد آمده و ترجمه شده است. اینک سه نمایشنامه از این مجموعه تازه چاپ شده که طبق قرار قبلی با تئاترشهر در روز انتشار کتاب، نمایشنامه‌خوانی می‌شوند.»
وی با بیان این مطلب که اولین نمایشنامه با عنوان”لاموزیکا دو” 11 اسفند منتشر می‌شود و در همان روز هم نمایشنامه‌خوانی خواهد شد، گفت:«هر 15 روز یک نمایشنامه منتشر می‌شود که در دو روز پنج شنبه و جمعه ساعت 16 خوانده می‌شوند. البته ما برای این جلسات واژه فضاسازی را برگزیده‌ایم زیرا مفهوم نمایشنامه‌خوانی در ایران گم شده است. آن چه عنوان نمایشنامه‌خوانی بر آن گذاشته شده یا یک اجرای رادیویی است و یا به سمت یک اجرای دست و پا شکسته و ناقص می‌رود.»
وی توضیح داد:«قرار ما یک نوع اجرای جدید است. میزانسن در معنای اصلی خود، گذاشتن در صحنه است. برای نمایشنامه‌خوانی واژه گذاشتن در فضا را برگزیده‌ایم. گذاشتن در فضا به این معنی است که کارگردان و گروه براساس امکانات محدود و قراردادهایی که با مخاطب می‌گذارند و محیط کارگاه نمایش، فضایی را به وجود می‌آورند که در نهایت آن فضا منتقل می‌شود.»
وی مجموعه نمایشنامه‌های”دور تا دور دنیا” را که به ترتیب چاپ و منتشر می‌شوند، چنین نام برد:«پس از” لاموزیکا 2”، ”داستان یک پله کان”، ”در خانه‌ام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید”، ”محکوم”، ”مهمان ناخوانده”، ”سه روایت از زندگی یاسمینا رضا”، ”در یک خانواده‌ ایرانی”، ”تماشاچی محکوم به اعدام”، ”لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای رضایت خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو”، در مجموع 40 نمایشنامه پیشنهاد شده و قرار است این روند به صورت پایدار ادامه پیدا کند.»
وی درباره برنامه‌های دیگر این جلسات فضاسازی گفت:«دومین نمایشنامه”داستان یک پلکان” در روزهای 25 و 26 اسفند خوانده می‌شود و از ابتدای سال 85 نیز قرار است این جلسات هر هفته با خواندن متون غیر تئاتری، داستان کوتاه و رمان و حتی اکران فیلم‌های تئاتری برگزار شود. در پایان هر جلسه نیز بحث و گفت‌گو پیرامون آن اثر، روش‌ها و فلسفه‌های تئاتر جهان انجام می‌گیرد.»
نظم‌جو که به عنوان دراماتورژ و مدیر هنری و مترجم نمایش”پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی” نوشته ماتئی ویسنی‌یک به کارگردانی مریم شیرازی در جشنواره فجر حضور داشت درباره اجرای این اثر در جشنواره بیست‌وچهارم تئاتر فجر گفت:«در این اجرا تجربه‌ای جدید انجام دادیم که خودمان طی دو ماه تمرین در صحنه به وجود آوردیم. نتیجه این تجربه را در مقاله‌ای گرد آورده و در حال نگارش آن هستم.»
وی درباره این نگاه جدید گفت:«به نظر رسید که می‌شود به کشف ناشناخته‌های ذهن آدمی رسید و به سوی آن چه در روشنایی دیده نمی‌شود و در تاریکی باید دنبال آن گشت حرکت کرده‌ایم. به این دلیل کار خاصی انجام شده است. نمی‌دانستیم کجا می‌رویم ولی در پایان به نتیجه‌ای خوب رسیدیم.»
وی ادامه داد:«همه ما در مواجه با یک اثر فکر می‌کنیم هر چیز یک معنی دارد و اتفاقاً فقط یک معنی برای آن متصور می‌شویم. در حالی که در روند دراماتورژی این نمایش سعی کردم معنا را حذف و یا برای هر چیز تعدد معنا قائل شوم. این امر مانع تصویرگذاری شده و تماشاگر را در نمایش فعال کرد.»
وی با اشاره به بیداری ذهن تماشاگر و تشبیه آن به نوری که خواب را روشن می‌کند گفت:«این اجرا با ناخودآگاه تماشاگر ارتباط برقرار می‌کند و در ذهن او اتفاق می‌افتد از این روست که 50 درصد کار، ما و بازی‌ها بودیم و 50 درصد بقیه در دست تماشاگر بود. اگر تماشاگر منتظر یک لقمه آماده باشد هیچ چیز دریافت نمی‌کند.»
وی با اشاره به این که باید یک ارتباط قوی به وجود بیاید خاطر نشان کرد:«لحظه اتفاق، یک معجزه است و ممکن است همواره به دلایلی جواب ندهد. در چنین کاری که پر از سکوت، سکون و ریتم آهسته است صدای زنگ یک موبایل ارتباط را قطع می‌کند. چنین اجرایی کاملاً شکستنی و متزلزل خواهد بود.»
وی درباره ارتباط تماشاگر با این نمایش گفت:«در دو اجرا تجربه ما جواب نداد ولی در دو اجرای دیگر چنان رابطه قوی برقرار شده بود که با همه ضد ملودرام بودن و سردی کار، تماشاگر را بغض آلود دیدم.» وی با ابراز رضایت از اجرای نمایش”پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی” گفت:«تلاش داریم با تجربه‌های بعدی این مسیر را کامل کنیم. اگر در این شیوه تفکر، آزاد و فعال باشد با ناخودآگاه ارتباط می‌گیرد. دنبال چنین چیزی می‌گشتم و به آن رسیدم.»
تینوش نظم‌جو که در حال حاضر مشغول ساخت یک فیلم مستند درباره تئاتر و تفاوت فرهنگ‌هاست در این باره گفت:«اجرای”اسب‌های آسمان خاکستر می‌بارند” بستری ایجاد کرد تا یک اجرای دو زبانه و ارتباط دو فرهنگ متضاد چون ایران و فرانسه را سوژه فیلم خود قرار دهم. یک قسمت از این فیلم به سفر ورونیک سکری به ایران و قمست دیگر به سفر حسن معجونی به فرانسه می‌پردازد. به خصوص که این دو مدام در یک نمایش با هم ارتباط دارند.»
وی درباره کارهای آینده‌اش گفت:«امسال بیشتر روی پروژه‌های سینمایی مشغول خواهم بود ولی درباره تئاتر باید بگویم که تصمیم دارم نمایش”تماشاچی محکوم به اعدام” را که دو سال قبل قصد داشتم آن را روی صحنه ببرم و به دلایلی نشد را در شهرستان‌ها اجرا کنم.»
وی ادامه داد:«هفت شهرستان آمادگی خود را برای این اجرا بیان کرده‌اند که ترجیح می‌دهم برای تمرکززدایی از مرکز، ابتدا به شهرستان بروم. شیراز، اصفهان، اراک، مشهد و ... در میان شهرهای پیشنهادی است.»
وی درباره اجرای نمایش”پیکر زن همچون میدان نبرد...” گفت:«با تلاش بسیار مدت زمان دو ساعت و نیمه کار را به دو ساعت تقلیل دادم چون تماشاگر تالار کوچک تحمل این زمان را ندارد. طی صحبت‌هایی که با مدیریت تئاترشهر داشته‌ایم قول داده‌اند که این نمایش در تالاری دیگراجرا شود و ما منتظر تعیین وقت اجرا هستیم.»