... جوالدوزی به تئاتر ایران
از این پس تصمیم داریم بخشی از یاداشت های کاربران محترم سایت ایران تئاتر را که برای سایت فرستاده می شود به صورت یاداشت خوانندگان در بخش یاداشت منتشر کنیم.آن چه می خوانید یاداشت ارسالی برای سایت ایران تئاتر است. شما هم می توانید یاداشت های خود را در حوزه تئاتر برای ما ارسال کنید.
سید ایمان اصفهانی
بحث و ضرورت بودونبود و چند و چون گروههای ثابت تئاتری در ایران چندی است در گرفته و مخالفان و موافقانی دارد. رقابت میان سینما و تئاتر و محدودیت های مالی تئاتر در برابر سینما دردسر هایی آفریده است. ما هم از مشتاقان پا گرفتن جدی گروههای ثابت تئاتری در ایران هستیم.
در زمان" شکسپیر" بازیگران با هم کار می کردند و همراه هم ادامه می دادند. نخستین بازیگر نقش شاه لیر "ریچارد بریج" در سال 1954 با گروه "چمبر لین" شروع به کار کرد و 25 سال بعد ، هنگام مرگش، هنوز عضوی از این گروه بود. اصلا عجیب نبود که از میان گروه "شاه لیر" دلقک دربار شش سال این نقش را بازی کرد.
تئاتر کاری گروهی است. شاه بودن شاه لیر، سوای قابلیت بازیگر آن، از خلال باور درباریانش منتقل می شود. زمانی که بازیگر نقشی جزئی تپق بزند حتی بزرگ ترین ستاره ها هم به دردسر می افتند.
تشکیل گروه هم به زمان احتیاج دارد و هم به فضائی که در آن، همه اعضای گروه جسارت ابراز اندیشه شان را داشته باشند. اما بیشتر تالارهای نمایش ترجیح می دهند از بازیگران آزاد استفاده کنند و فرصت تمرین شش هفته یا کمتر است. اغلب فریاد اعتراض گروه بلند میشود، زیرا گاهی ساعت ها وقت صرف این میشود که کوچکترین برداشت ها تفهیم شود ویا فقط روش کار مشخص شود. نظام بازیگران آزاد سبب می شود که شرکت های مختلف تئاتری علاقه ای به تربیت بازیگر نشان ندهند و به چیزی دامن زنند که میتوان آنرا "روند تدریجی نابودی بازیگر ،به خاطر بازی در نقش بر حسب تیپ آن بازیگر" نامید.
بازیگر را نه به خاطر گستره توانایی هایش، بلکه برای بازی درنقش مشابه نقشی اجیر می کنند که بار قبل خوب اجرا کرده است. "تئاتر هنری مسکو" امسال صد و ده ساله شده است. میراث این گروه، به صورت پیوسته و سینه به سینه، توسط بازیگرانی منتقل شده است که در مدرسه تئاتر به روش استانیسلاوسکی آموزش دیده اند.
ولی متاسفانه بازیگران ما دستمزدی میگیرند که گاهی از دستمزد تکنیسین نور هم کمتر است. (تکنیسین نور همان مسئول مراقبت از سالن نمایش میتواند باشد!!! ) این برای کشوری که دایه دار فرهنگ و تمدن هنری است مایه شرم و اندوه هم نیست و گاه بازیگران مجبورند به کارهای دیگر همچون برنامه های بی ارزش تلویزیونی بپردازند تا مبادا چرخ زندگی شان لنگ بماند. امروزه بسیاری از بازیگران احساس می کنند با بازی در نقشی کوچک در یک جنگ تلویزیونی پیش پاافتاده احترام و اعتبار بیشتری بدست می آورند تا بازی در نقش مکبث!!
قرن نوزدهم گذشته است . دیگر مجبور نیستیم در یک تالار آنقدر نمایشی را اجرا کنیم تا تماشاگران دیگر نیایند. واقعا یک اتلاف وقت تراژیک است زیرا معنی آن این است که حتی چیز های خوب هم بالاخره می میرند.
تئاتر با روان آدمی ارتباطی مستقیم دارد و برای بازی به جای یک شخصیت نمایشنامه باید بازیگر در تمامی زندگی اش با آن شخصیت در گیر شود ولی باز هم جای تاسف است که در برخی نمایشهای اجرا شده در تئاتر شهر تهران بازیگرانی دیده میشوند که از یک سالن نمایش خارج شده و برای اجرای نمایش در سالن مجاور- که قرار است یک ربع بعد به روی صحنه برود- آماده می شوند.
این مشکل نه تنها در تهران بلکه در تمامی ایران و حتی در تئاتر های دانشجوئی هم رویت میشود.
در مورد تئاتر دانشجوئی که اصلا نمی توان سخن گفت!(البته به غیر از دانشجویان تئاترآن هم تا حدودی) زیرادر فضاهای دانشجوئی هم به جای ایجاد کارگاههای آموزشی و کمک به علاقه مندان بازیگری و تئاتر ، بیشتر فضاهائی بوجود آمده است که دختران و پسران مجرد و علاقه مند به پیدا کردن همسری مناسب نقش های اصلی بیشتر تئاتر های دانشجوئی را ایفا می کنند.
بازیگر حرفه ای تئاتر در دنیا به کسی اطلاق می گردد که تئاتر بازی میکند و زندگی اش را از این راه تامین می کند. ولی در ایران هنر نه برای آدم نان میشود و نه آب. مشکل تمام بازیگران حرفه ای تئاتر در ایران(به غیر از قشر سرمایه دار) ، نداشتن پشتوانه مالی است که به علت وابسته نبودن به گروه و یا نبودن گروه ثابت تئاتری از درآمد ثابت و مطمئنی بر خوردار نیستند.
تنها راهکار هم برای مسئولان پنبه در گوش چپیده متقاعد کردن شورای هنر برای حمایت گروههای ویژه تئاتری است به طوریکه بازیگران یک گروه تئاتر بتوانند به جای قراردادهای شش هفته ای قراردادهای شصت هفته ای ببندند. ولی نمی توان چشم بر روی حقایق بست و باید این آرزوی "گروه تئاتری صاحب سبک" را هم همانند تمامی امید های واهی در ایران به خاک سپرد.