در حال بارگذاری ...
...

متن کامل یادداشت”ویکتور هوگو راسکن باندا” به مناسبت روز جهانی تئاتر

هر روز را باید روز جهانی تئاتر دانست زیرا در ۲۰ قرن گذشته مشعل تئا‌تر همیشه و همواره در هر گوشه‌ و کنار این جهان بر افروخته بوده است.

ویکتور هوگو راسکن باندا
برگردان به فارسی: بابک ذاکری
هر روز را باید روز جهانی تئاتر دانست زیرا در 20 قرن گذشته مشعل تئا‌تر همیشه و همواره در هر گوشه‌ و کنار این جهان بر افروخته بوده است.
تئاتر همیشه در خطر نابودی بوده است، به ویژه با پدید آمدن سینما و تلویزیون و اکنون با رسانه‌های دیجیتالی. تکنولوژی به صحنه‌ها یورش برد و جنبه‌های انسانی را از بین برد و کوشش شد تئاتری پلاستیکی شکل بگیرد، گونه‌ای نقاشی متحرک جانشین واژه و گفتار شد. نمایش‌ها بدون دیالوگ، بدون نور و بازیگر اجرا شدند و تنها عروسک‌ها و مانکن‌هایی که جلوه‌های چندگانه ی بصری به وجودشان آورده بودند به کار گرفته شدند.
تکنولوژی کوشید تئاتر را به نمایشی پر زرق و برق و بازار مکاره‌ای کم اهمیت تبدیل کند.
اکنون اما ما شاهد بازگشت بازیگران در مقابل تماشاگران هستیم، امروز ما نظاره‌گر بازگشت واژگان به صحنه هستیم.
تئاتر از از حق داشتن ارتباطات وسیع چشم پوشیده است و محدودیت‌های خود را دریافته است یعنی دو عنصری که رو در روی هم قرار دارند؛احساس برقراری ارتباط با رویاها و آرزوها. هنرهای نمایشی قصه گفتن را رها کرده‌اند تا به بحث درباره‌ی ایده‌ها بپردازند.
تئاتر حرکت می‌کند، روشنایی می‌بخشد، نا‌آرامی درست می‌کند، اضطراب ایجاد می‌کند‌، روح را تعالی می‌بخشد‌، آگاهی می‌دهد‌، عصبانی می‌کند و بر خلاف عرف رفتار می‌کند.
تئاتر زندگی مخلوقی است که خود را برای آنچه می‌آفریند نابود می‌کند اما همواره از خاکستر خود سر بلند می‌کند. این رابطه‌ای جادویی است که در آن همه مردم چیزی می‌دهند و چیزی می‌گیرند، چیزهایی که آنها را زیرو رو می‌کند.
تئاتر بازتابی از وجود دلهره‌آور نوع بشر است و روشن کننده‌ی شرایط انسانی. تنها آفریننده‌یِ تئاتر نیست که از زبان آن سخن می‌گوید بلکه جامعه‌ی هر دوره است که با استفاده از تئاتر صحبت می‌کند.
‌‌تئاتر دشمنان آشکاری دارد؛کمبود آموزشهای هنری در کودکی که مانع کشف و لذت بردن از آن می‌شود، فقری که به جهان هجوم می آورد و مخاطبان را از آن دور نگه می‌دارد و بی‌تفاوتی و کوتاهی دولت‌هایی که باید پشتیبان تئاتر باشند.
‌‌پیشتر خدایان بر روی صحنه با انسانها سخن می‌گفتند و اما اکنون انسان‌ها هستند که با دیگران سخن می‌گویند. بنابر این تئاتر باید پر‌شکوه و بهتر از خود زندگی باشد.تئاتر بازی با ارزشِ واژه‌ی خِرد است در جهانی نابخرد. تئاتر اثبات ایمان در بشری است که به حکم تقدیرش مسوول است.
‌‌ما ناچاریم تئاتر را تجربه کنیم تا دریابیم که برما چه می‌گذرد، تا دردها و رنج‌هایی که احاطه‌مان کرده است را از خود دور کنیم و نیز تا بتوانیم لحظه‌ای به پرتو امیدی خیره شویم که درآشوب و کابوس زندگی هر روزمان وجود دارد.
زنده باد یاری دهندگان به برپایی آیین تئاتر. زنده باد تئاتر.