در حال بارگذاری ...
...

پیام هیئت مدیره مرکز ملی تئاتر ایران (ITI) به مناسبت 27 مارس_هفت فروردین_ روز جهانی تئاتر

اگر هنر نمایش دیروز _ که قرنهاست آن را به عنوان یکی از شیوه های بیان فرهنگی و نحوه ارتباط اجتماعی سنتی می شناختیم_ از هر نظر وظیفه ای محدود، مناسبتی و تکراری بر عهده داشت، امروزه روز و در این مرحله دشوار گذر از سنت به مدرنیته، تئاتر به عنوان یکی از مهمترین پدیده ها و ابزارهای مدرن هنر و فرهنگ، نقشی از هر نظر نو، اجتماعی، متفاوت و حساس بر عهده گرفته است.

پابلو نرودا در 1960 در پیشگفتار دفتر شعرش؛ "بیست شعر عاشقانه و ترانه ناامیدی" می نویسد: "این کتاب برای من سراسر درد و شکنجه است، اما در نهایت شگفتی می بینم به انسانهای دیگر راه نیکبختی نشان داده است. شاعر چه سرانجامی نیکوتر از این می تواند برای اثر خود آرزو کند؟" این سخن حرف دل همه هنرمندان تئاتر جهان است که همواره در کوره حوادث زمانه پخته می شوند و از عرق ریزان روح آنان، همگان بهره می گیرند. این بهره مندی همیشه با دوستی و عشق توام است و رفتن به سوی دیگری و از میان برداشتن فاصله ها و حجاب ها را معنی می دهد. از این رو هنر نمایش به عنوان پدیده ای مدرن و نو در جامعه کنونی ما کارکردی هوشمندانه و پر از مسئولیت دارد.
اگر هنر نمایش دیروز _ که قرنهاست آن را به عنوان یکی از شیوه های بیان فرهنگی و نحوه ارتباط اجتماعی سنتی می شناختیم_ از هر نظر وظیفه ای محدود، مناسبتی و تکراری بر عهده داشت، امروزه روز و در این مرحله دشوار گذر از سنت به مدرنیته، تئاتر به عنوان یکی از مهمترین پدیده ها و ابزارهای مدرن هنر و فرهنگ، نقشی از هر نظر نو، اجتماعی، متفاوت و حساس بر عهده گرفته است. در این دوره پر تب و تاب و خونین که قرار است از بسیاری از دستاوردهای سنتی دل بکنیم و به یافته ها و روش های نو دل ببندیم، دیگر وظیفه هنر نمایش نه تنها حفظ یکپارچگی، استمرار و پاسداری از حافظه تاریخی ما، بلکه انتقاد، خردورزی و دخالت در امور اجتماعی به منظور تصحیح اشتباهات و انگشت نهادن بر کژیها و ناهنجاریهای اجتماعی است.
بنابراین برای دستیابی به تعریفی دقیق و روشن از عملکرد این هنر کافی است بدانیم امروزه در جهان، به جای روی آوردن به تبلیغ های خنک و تاییدهای سطحی، به یاری زبان و امکانات هنر نمایش، ظرفیت های فرهنگی آن را به شیوه ای بدیع و تازه می شناسند و با آن می آموزند که چگونه از منظر فلسفی یا اجتماعی طرح پرسش کنند، با خشونت در اشکال مختلف مبارزه کرده، به خودباوری برسند، آزادی های فردی و اجتماعی را گسترش دهند و با توسعه فرهنگ" نقد خویش" از درون و بیرون، درمی یابند که چگونه باید از هر بحران و تضاد و اتفاق تجربه اندوزی کرد. زیرا دیدگاه یا نحوه انتخاب هر هنرمندی تنها محدود و منحصر به زندگی شخصی او نیست و با هر انتخابی، به طور ضمنی، هنرمند علاوه بر خود، برای همگان نیز تصمیم گرفته است.
از آنجایی که نسل امروز درگیر بحران های متعدد فردی، هویتی و تاریخی است، مشکلات فراوان پیش رو دارد و هنوز نیازمند یافتن الگوهای نیرومند فرهنگی، مستقل و جدی برای عبور از این بحران هاست، وظیفه هنرمندان نمایش به عنوان بخشی مهم از خالقان هویت و کوشندگان خلاقیت فرهنگی این دوره، به درستی تلاش برای دستیابی، خلق و اشاعه عدالت و آزادی، عشق و حقیقت، نیکی و خرد، و خلاقیت و شادمانی است. بنابراین سخن ژان پل سارتر هیچ گزاف نیست که می گوید:" وظیفه هنرمندان روشنگر و خوش فکر نه خوشرقصی و تزویر، نه ریاست و به دست آوردن میز قدرت و نه حکمرانی بر جهان و جامعه، بلکه حفظ و انتقال موهبت گردآمده فرهنگ بشری به مثابه موهبت مشترک همگانی، از نسلی به نسل دیگر و از دورانی به دورانی دیگر است."
در پاسداری این هنر و گسترش آن بکوشیم که بزرگترین معنا و کارکرد آن دوستی، ارتباط، آگاهی و خردورزی در همه سطوح بوده و مبرم ترین وظیفه و خویشکاری هنرمندان آن، دفاع از هنر و اندیشه و فرهنگ و هویت کنونی ما در همه ابعاد آن است.
هیئت مدیره مرکز ملی تئاتر ایران (ITI)
7 فروردین 1385