صدایی که خاموش شد
کارگاه تئاتر نیویورک صدای آن دخترک را نیز خاموش کرد که از سوی همه انسانها، هرآنکس که باشند، از سراسر جهان سخن می گفت. و این وضعیت خیلی خیلی بدی ست
تهیه و تنطیم از: حسین توسلی
صدای راشل ابتدا توسط بولدوزر ارتش اسرائیل خاموش شد، ولی حالا کارگاه تئاتر نیویورک با حذف این نمایش ..این صدا ... را خاموش می کند
به تصمیم مدیریت "کارگاه تئاتر نیویورک" اجرای نمایشی در باره راشل کوری، تهیه شده توسط موسسه رویال کورت، که قرار بود درشهر نیویورک به نمایش درآید، به تعلیق درآمد. تهیه کنندگان و بازیگران نمایش تعلیق آنرا یک اقدام سانسورگرانه قلمداد میکنند.
این نمایشنامه که عنوانش "نام من راشل کوری" است، براساس دفتر خاطرات راشل دختر بیست و سه ساله آمریکائی ی تنظیم شده که دو سال پیش توسط بولدوزر ارتش اسرائیل کشته شد. وی که از داوطلبین جنبش همبستگی ی بین المللی بود هنگامی که، همراه چند تن دیگر از فعالان جنبش، برای ممانعت از ویرانی خانه های فلسطینی ها در نوار غزه خود را بر سر راه بولدوزرهای ارتش اسرائیل قرار داده بود، توسط یکی از بولدوزرها زیر گرفته شده و به قتل رسید.
سایت اینترنتی "دمکراسی اکنون"مصاحبه مفصلی با "وانسا ردگاروه" هنرپیشه نامدار انگلیسی و فعال جنبش همبستگی بین المللی انجام داده است که در اینجا بخشی از آن در رابطه با تعلیق نمایش مذکور برای خوانندگان روشنگری ترجمه شده است.
وانسا که از خانواده ای مشهور در عرصه سینمای انگلستان ست از جمله 47 سال به عنوان سفیر افتخاری به سازمان ملل خدمت کرده ونیز از پایه گذاران "جنبش بین المللی هنرمندان علیه نژادپرستی" است.
او در سال1977 اقدام به تهیه و تولید فیلم مستندی در توصیف شرایط نابسامان زندگی مردم فلسطین کرد. و همان سال با ایفای نقش اول فیلم جولیا، زنی که به خاطر فعالیت ضد فاشیستی اش پیش از شروع جنگ جهانی دوم به دست رژیم نازیستی هیتلر به قتل رسیده بود، جایزه اسکار گرفت. وی درگفتارش هنگام دریافت جایزه در مراسم اسکار به دفاع از مردم فلسطین پرداخت. سخنرانی اسکاری که هنوز هم از آن نقل قول می شود.
وانسا ردگاروه دراین مصاحبه که توسط امی گودمن با او انجام شده از جمله نظرش در مورد تعلیق اجرای نمایشنامه "نام من راشل کوری است" را اینگونه ابراز می کند:
"خوب، من گمان می کنم که خوانندگان شما می دانند که نمایش "نام من راشل کوری ست" قرار بود افتتاح کننده کارگاه تئاتر نیویورک، که روز 20 مارس (29اسفند) آغاز می شود، باشد و تئاتر رویال کورت هم 50000 پوند به عنوان سهم خود از مخارج برنامه، بنا به قراردادی که آلان ریکمن هم آنرا امضا کرده، خرج تولید این نمایش کرده است. حالا یکدفعه از کارگاه تئاتر نیویورک به رویال کورت زنگ زده اند و چیز غریبی به عنوان مثال در مورد اینکه با گروه هایی در نیویورک مشورت کرده اند و شاید بهتر باشد نمایش اجرای را به تعلیق درآورند، می گویند. یک چیزهایی هم در مورد ای میل هایی شنیده ام که گویا کارگاه تئاتر نیویورک در آنها به شرایط جانبی ای اشاره کرده که هیچکس نمی داند معنایش چیست..."
وانسا ردگاروه سپس ضمن توصیف استقبال بینندگان در اجراهای لندن تصریح می کند: "اما اصل قضیه، و آنچه که ناگوار است، پیش از هر چیز این ست که سناریوی این نمایش ساختگی نیست، استخراج شده از دفتر خاطرات راشل است. راشل یک دختر جوان و استثنائی امریکایی بود، که هر کشوری و هر کسی با هر عقیده و نژادی می باید به او افتخار کند و به خود ببالد از اینکه نوع بشر توانسته چنین دختری پرورش دهد. گفتار متن از خاطرات او برداشته شده و توسط آلان ریکمن تنظیم و کارگردانی شده بود، و با بازیگری "مگان دادز" در نقش راشل اجرای نمایش در تئاتر رویال کورت مورد استقبال شایان منتقدین قرار گرفته بود، بگذریم از بزرگداشت, و همه ما که دو یا چند بار برای دیدن آن رفتیم. و حال تئاتر پر بود از جوانان، جوانانی که پیش از آن هرگز پا به سالن تئاتر رویال کورت نگذاشته بودند، و این ایده به آنها دست داده بود که نمایش در مورد یک دختر جوان است و شاید ارتباطی با آنچه که برای آنها اهمیت دارد داشته باشد."
ردگاروه سپس با اشاره به اینکه همه می دانند که کار برد کلمه "تعویق" در دنیای تئاتر به معنای حذف اجرای نمایش است می گوید: " بگذریم از کل نیروی کاری که روی آن گذاشته شده بود؛ بگذریم ازپولی که برای آن صرف شده بود، موضوع اصلی و آنچه که در این زمانه ی لیست سیاه سازی مهم است و ناگوارترین قضیه این است که صدای آن دختر را ساکت کردند، و او کشته شد که ساکت شود..."
وانسا سپس می گوید که صدای راشل ابتدا توسط بولدوزر ارتش اسرائیل خاموش شد، ولی حالا کارگاه تئاتر نیویورک با حذف این نمایش نه تنها این صدا بلکه صدای دخترک ده ساله ای را خاموش می کند که نطقی را که به عنوان تکلیف مدرسه برای ایراد آماده کرده (نطق راشل زمانیکه ده ساله بود در انتهای اجرای نمایش بود به فقر جهانی و معضلات آن اختصاص داده بود و درخواست، آرزو و اعتقادش به اینکه جهان می تواند و می باید که به فقر پایان دهد) "کارگاه تئاتر نیویورک صدای آن دخترک را نیز خاموش کرد که از سوی همه انسانها، هرآنکس که باشند، از سراسر جهان سخن می گفت. و این وضعیت خیلی خیلی بدی ست."
امی گودمن در ادامه مصاحبه از وانسا می پرسد: خوب، اجرای این نمایش در لندن باعث جدالی نشد؟
وانسا پاسخ می دهد: "چرا،فکر کنم در پشت صحنه شد. به واقع می دانم که شد، چون تئاتر رویال کورت نامه های رنگارنگی دریافت کرد و تماس های تلفنی زیادی گرفته شد… ولی خوب، می دانید، به نظرم این یک چیز معمولی ست. موضوع ما چیست؟ قرار است که دمکراسی ای داشته باشیم که در آن آدمها بتوانند حرفشان را بزنند، نامه ای بنویسند و یا زنگی بزنند و بگویند " من موافق نیستم" یا "افتضاح بود" یا هر چیز دیگری که بخواهند بگویند. اما رویال کورت به درستی توجهی به اینها نکرد، و تماشاگران هم سالن ها را لبریز کرده بودند.
امی گودمن در ادامه از جمله به اظهارات جیمز نیکولا مدیر هنری کارگاه تئاتر نیویورک اشاره می کند که گفته بود: "طی برنامه ریزی های پیش از تولید و گفت و شنودهای ما با مجامع نیویورک، به برداشت ما پس از بیماری آریل شارون و انتخاب حماس، موقعیت ناجور شد. ما دریافتیم که برنامه ریزی های ما برای معرفی یک کار هنری می تواند به عنوان گرفتن موضعی در یک نزاع سیاسی تلقی شود، که ما نمی خواستیم آن را داشته باشیم." امی گودمن سپس نظر وانسا را در مورد استدلال آنها در مورد "نامناسب بودن شرایط زمانی اجرای نمایش" می پرسد.
وانسا ردگاروه پاسخ می دهد:" این آن حرفی ست که میزنند؟ من این را نخوانده بودم. آیا این آن چیزیست که گفته اند؟"
امی گودمن میگوید: فکر می کنم زمزمه هایی در این مورد شده است.
ردگاروه پاسخ می دهد: خوب، من مطمئنم که زمزمه های زیادی پشت قضیه هست. اما تفاوتی نمی کند. منظورم محتوای زندگی و محتوای تئاتر به عنوان گفتگویی در باره زندگی ست، زندگی های پایان یافته یا زندگی های جاری، اعتقادات و محتوای آنها. و اینجا موضوع دختر خارق العاده ایست... او موضع نگرفت، بلکه رفت که از فلسطینی ها دفاع کند. قضیه موضع گرفتن نیست، دفاع از جان انسانها ست. این اساس حقوق بشر است. اساس آنچه که هر کشوری ادعای وفاداری به آن را دارد. هیچ دولتی را هم نمی شناسم که که قوانین بین المللی حقوق بشر را برتابد، نه حتی یک عدد...، دولت متبوع خودم نیز مشمول این می شود. به واقع، می توانم بگویم، این قوانین را به مشمئز کننده ترین و کریه ترین طریق زیر پا می گذارند... و حذف یک نمایش، یک صدا، صدای آن دختر... عملکردی فاجعه آمیز و بزدلانه بود...."